Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
holding anchorage
U
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
transient
U
پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
transients
U
پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
continental shelf
U
مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
sea anchor
U
لنگر دریا
dredging
U
کشیدن لنگر به کف دریا
suspension of arms
U
اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
printed
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
prints
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
print
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
holding area
U
منطقه توقف موقت
[هوا فضا]
[هوانوردی ]
protempore
U
موقت شاغل مقامی بطور موقت
neap tide
U
کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا
isovelocity
U
نقاط هم سرعت اب دریا خطوط متحدالسرعت اب دریا
mean sea level
U
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
holdees
U
پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
swaps
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swap
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
transient forces
U
نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
mean sea level
U
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
provisional
U
موقت
pontoons
U
پل موقت
pontoon bridge
U
پل موقت
pro tempore
U
موقت
temporary
U
موقت
intrim
U
موقت
pontoon
U
پل موقت
adhoc
U
موقت
interim
U
موقت
makeshift
U
موقت
dazzling
U
کوری موقت
the pro tem chief
U
رئیس موقت
temporary duty
U
ماموریت موقت
temporary road
U
راه موقت
temporary duty
U
شغل موقت
temporary marriage
U
ازدواج موقت
temporary hardness
U
سختی موقت
temporalty
U
بطور موقت
drop tank
U
تانک موقت
x site
U
انبار موقت
false work
U
حائل موقت
kluged
U
ترسیم موقت
provisional scrip
U
تصدیق موقت
temporary gauge
U
اشل موقت
temporary storage
U
انباره موقت
dazzle
U
کوری موقت
interim certificates
U
گواهی موقت
term insurance
U
بیمه موقت
blackout
U
بیهوشی موقت
temporary works
U
کارهای موقت
temporary wife
U
زوجه موقت
temporary structures
U
ساختمانهای موقت
temporary storage
U
حافظه موقت
interim plan
U
برنامههای موقت
bretess
U
سنگر موقت
bretex
U
سنگر موقت
bretesse
U
سنگر موقت
bretisee
U
سنگر موقت
brettys
U
سنگر موقت
blackouts
U
بیهوشی موقت
ischemia
U
کم خونی موقت
interim financing
U
پرداخت موقت
provisional
U
به طور موقت
bretise
U
سنگر موقت
suspension of arms
U
اتش بس موقت
cofferdam
U
بند موقت
suspensions
U
اخراج موقت
buffer
U
حافظه موقت
temporarily
U
بطور موقت
short time duty
U
کار موقت
modulus vivendi
U
قار موقت
modus vivendi
U
توافق موقت
timbering
U
چوبست موقت
lean-tos
U
پناهگاه موقت
lean-to
U
پناهگاه موقت
tentative
U
ازمایشی موقت
protem
U
موقتا موقت
charge d'affaires of the embassy
U
کاردار موقت
suspension
U
اخراج موقت
bridging leon
U
اعتبار موقت
bridging leon
U
وام موقت
dazzles
U
کوری موقت
temporal life
U
زندگی موقت
debarkation hospital
U
بیمارستان موقت
dazzled
U
کوری موقت
detention pending trial
U
حبس موقت
stopgaps
U
چاره موقت
armistices
U
صلح موقت
tabernacle
U
پرستشگاه موقت
armistice
U
صلح موقت
stopgap
U
چاره موقت
coffer dam
U
سد انحرافی موقت
lapsing
U
برگشت انحراف موقت
transient ischemia
U
کم خونی موضعی موقت
interim injunction
U
حکم توقیف موقت
pontoon
U
پل موقت نظامی زدن
lapse
U
برگشت انحراف موقت
lapses
U
برگشت انحراف موقت
shell
U
برنامه خروج موقت
kludge
U
سخت افزار موقت
juryrig
U
برپا کردن موقت
provisional assignee
U
مدیر تصفیه موقت
pontoons
U
پل موقت نظامی زدن
pontonier
U
مامور پل موقت سازی
pontoneer
U
مامور پل موقت سازی
provisional statement
U
صورت وضعیت موقت
locumtenens
U
کفیل جانشین موقت
provisional scrip
U
تصدیق موقت سهام
shells
U
برنامه خروج موقت
shelling
U
برنامه خروج موقت
provisionally
U
بطور موقت عجالتا"
provisional order
U
دستور موقت اداری
convening authority
U
فرماندار موقت نظامی
hard
U
خطای موقت در سیستم
covering note
U
بیمه نامه موقت
rendezvous area
U
منطقه تجمع موقت
acting sublieutenant
U
ناوبان دوم موقت
air commodore
U
سرتیپ موقت هوایی
alternate water terminal
U
بارانداز ابی موقت
drug holiday
U
ترک موقت دارو
hardest
U
خطای موقت در سیستم
harder
U
خطای موقت در سیستم
beach dump
U
انبار موقت ساحلی
convening authority
U
مقام صلاحیتدار موقت
cover note
U
بیمه نامه موقت
provisorily
U
بطور شرطی یا موقت
scrip
U
گواهی نامه موقت
shadow memory
U
حافظه ثانوی موقت
registers
U
ذخیره موقت دستورات اجرایی
parleyed
U
مذاکره درباره صلح موقت
registering
U
ذخیره موقت دستورات اجرایی
stopgap
U
وسیله موقت دریچه انسداد
tenancy
U
مدت اجاره مالکیت موقت
stopgaps
U
وسیله موقت دریچه انسداد
truce
U
قرارداد متارکه موقت جنگ
progress payments
U
پرداختهای موقت یا علی الحساب
register
U
ذخیره موقت دستورات اجرایی
parley
U
مذاکره درباره صلح موقت
truce
U
متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
truces
U
قرارداد متارکه موقت جنگ
truces
U
متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
tenancies
U
مدت اجاره مالکیت موقت
time charter
U
کرایه کردن موقت کشتی
parleys
U
مذاکره درباره صلح موقت
parleying
U
مذاکره درباره صلح موقت
quia timet
U
قرار تامین دستور موقت
juryrig
U
سوار کردن موقت وسایل
fifo
U
فضای ذخیره سازی موقت
kludge
U
سیستم نرم افزار موقت
keyboard buffer
U
حافظه موقت صفحه کلید
at sea
U
در دریا
spume
U
کف آب دریا
meerschaum
U
کف دریا
meerscham
U
کف دریا
bree
U
دریا
merest
U
دریا
channel
U
دریا
sea bed
U
کف دریا
main
U
دریا
channeled
U
دریا
channeling
U
دریا
on the sea
U
دریا
channelled
U
دریا
high water
U
مد دریا
seabed
U
کف دریا
channels
U
دریا
beach foam
U
کف آب دریا
sea foam
U
کف آب دریا
ocean foam
U
کف آب دریا
mere
U
دریا
cuttle bone
U
کف دریا
d.j.'s locker
U
ته دریا
lough
U
اب دریا
asea
U
به دریا
the wave
U
دریا
asea
U
در دریا
high tide
U
مد دریا
high tides
U
مد دریا
ground
U
کف دریا
acajou
U
دریا
the deep
U
دریا
the blue
U
دریا
overboard
U
در دریا
high water line
U
خط مد دریا
sepiolite
U
کف دریا
saltwater
U
اب دریا
floods
U
رو د دریا
waterscape
U
اب دریا
flooded
U
رو د دریا
flood
U
رو د دریا
benthos
U
ته دریا
cuttlebone
U
کف دریا
sea foam
U
کف دریا
holm
U
دریا
sea froth
U
کف دریا
sea
U
دریا
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com