Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
roadstead
U
لنگرگاه دور از ساحل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ship to shore
U
حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
beach marker
U
علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
shore to shore movement
U
عملیات و حرکت مستقیم از یک ساحل به ساحل دیگر
onshore
U
روی ساحل متوجه بطرف ساحل
inshore
U
بطرف ساحل جلو ساحل
approach lane
U
مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
harboring
U
لنگرگاه
docked
U
لنگرگاه
harbors
U
لنگرگاه
harbour
U
لنگرگاه
port complex
U
لنگرگاه
port
U
لنگرگاه
harbor
U
لنگرگاه
harborage
U
لنگرگاه
harbourage
U
لنگرگاه
anchorage
U
لنگرگاه
haven
U
لنگرگاه
anchorages
U
لنگرگاه
harbored
U
لنگرگاه
docks
U
لنگرگاه
harboured
U
لنگرگاه
berthing
U
لنگرگاه
berths
U
لنگرگاه
dock
U
لنگرگاه
piers
U
لنگرگاه
pier
U
لنگرگاه
dockage
U
لنگرگاه
harbouring
U
لنگرگاه
harbours
U
لنگرگاه
berthed
U
لنگرگاه
berth
U
لنگرگاه
longshoremen
U
باربر لنگرگاه
anchorage
U
باج لنگرگاه
dock receipt
U
رسید لنگرگاه
longshoreman
U
باربر لنگرگاه
anchorages
U
باج لنگرگاه
anchorage buoy
U
بویه لنگرگاه
dock yard
U
محوطه لنگرگاه
dockers
U
کارگر لنگرگاه
roadstead
U
لنگرگاه باز
longshorement
U
باربر لنگرگاه
docker
U
کارگر لنگرگاه
levee
U
بند لنگرگاه
dock warrant
U
رسید لنگرگاه
dock dues
U
هزینههای لنگرگاه
aerial port
U
لنگرگاه هوایی
leave the anchorage
U
ترک کردن لنگرگاه
wharfinger
U
صاحب لنگرگاه یابارانداز
berthed
U
اطاق کشتی لنگرگاه
berthing
U
اطاق کشتی لنگرگاه
berths
U
اطاق کشتی لنگرگاه
advanced fleet anchorage
U
لنگرگاه مقدم ناوگان
berth
U
اطاق کشتی لنگرگاه
roadstead
U
لنگرگاه بدون حفاظ
wharves
U
لنگرگاه لنگر انداختن
wharfs
U
لنگرگاه لنگر انداختن
wharf
U
لنگرگاه لنگر انداختن
dry dock
U
استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
docl pass
U
گواهی ورود به لنگرگاه یاخروج از ان
harbour master
U
مسئول بندر متصدی لنگرگاه
dry docks
U
استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
wharfinger
U
مامور اسکله یا برانداز رئیس لنگرگاه
dock warrant
U
سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
marinas
U
لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
marina
U
لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
dock receipt
U
رسیدی که مسئول لنگرگاه پس ازدریافت کالا صادر میکند
boat train
U
ترنی که کارش بردن مسافر به لنگرگاه کشتیها است
boat trains
U
ترنی که کارش بردن مسافر به لنگرگاه کشتیها است
docl pass
U
گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
landside
U
ساحل
beaches
U
ساحل
brae
U
ساحل
bank
U
ساحل
littoral
U
ساحل
sea shore
U
ساحل
shore
U
ساحل
shores
U
ساحل
ashore
U
به ساحل
rivage
U
ساحل
banks
U
ساحل
beached
U
ساحل
coasts
U
ساحل
coast
U
ساحل
beach
U
ساحل
causey
U
ساحل
shore duty
U
خدمت ساحل
backshore beach
U
ساحل جزرو مد
seacoast
U
ساحل دریا
back beach
U
ساحل جزرو مد
on shore
U
روی ساحل
backshore
U
ساحل جزرو مد
stethe
U
ساحل رودخانه
bankside
U
شیب ساحل
bank revetment
U
پوشش ساحل
bank protection
U
ساحل داری
sea coast
U
ساحل دریا
beach party
U
تیم ساحل
coastward
U
بطرف ساحل
basegram
U
پیام از ساحل
coral reef
U
ساحل مرجانی
coastward
U
درامتداد ساحل
coastwards
U
بطرف ساحل
coastwards
U
درامتداد ساحل
low lander
U
ساحل نشین
near shore
U
نزدیک به ساحل
riparian
U
ساحل رودخانه زی
coastwise
U
درطول ساحل
river line
U
خط ساحل رودخانه
land combat
U
نبرد در ساحل
hard beach
U
ساحل مستحکم
coast guardsman
U
ساحل بان
attack group
U
گروه تک به ساحل
onshore
U
واقع در ساحل
shore
U
ساحل دریا
beached
U
زدن به ساحل
shore
U
کرانه ساحل
beach
U
ساحل شنی
inshore
U
به طرف ساحل
beach
U
زدن به ساحل
shoreline
U
خط ساحل یا خط ساحلی
offshore
U
دور از ساحل
shorelines
U
خط ساحل یا خط ساحلی
beached
U
ساحل شنی
beaches
U
زدن به ساحل
beaches
U
ساحل شنی
shores
U
ساحل دریا
seashore
U
ساحل دریا
river banks
U
ساحل رودخانه
river bank
U
ساحل رودخانه
seashores
U
ساحل دریا
in
U
نزدیک ساحل
offshore
U
از جانب ساحل
sandbank
U
ساحل شنی
in-
U
نزدیک ساحل
shores
U
کرانه ساحل
sandbanks
U
ساحل شنی
insides
U
موج نزدیک ساحل
shelf
U
سراشیب ساحل دریا
lee shore
U
ساحل در معرض باد
Ivory Coast
U
کشور ساحل عاج
landing beach
U
ساحل پیاده شدن
hinterlands
U
زمین پشت ساحل
the wares beat the shore
U
خوردن امواج به ساحل
the waves beats or the shore
U
امواج به ساحل می کوبد
ashore
U
بکنار بطرف ساحل
shoring
U
پیاده شدن در ساحل
inside
U
موج نزدیک ساحل
hinterland
U
زمین پشت ساحل
bars
U
خور پیشرفتگی اب به ساحل
bank line
U
نخ ماهیگیری وصل به ساحل
riverain
U
ساکن ساحل رودخانه
bar
U
خور پیشرفتگی اب به ساحل
put out
U
از ساحل عازم شدن
coast defence
U
سازمان پدافنداز ساحل
bank angle
U
زاویه شیب ساحل
retract
U
دور شدن از ساحل
near bank
U
ساحل نزدیک رودخانه
seebreeze
U
باد از دریا به ساحل
retracts
U
دور شدن از ساحل
retracting
U
دور شدن از ساحل
retracted
U
دور شدن از ساحل
waterside
U
متعلق به کناردریا ساحل
coast in point
U
نقطه ورود به ساحل
shore break
U
موجهاییکه نزدیک ساحل می شکنند
offshore winds
U
بادخشکی بادهای دور از ساحل
banks
U
صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
skate boat
U
قایق بسته به ساحل در اغازمسابقه
landing forces
U
نیروها پیاده شونده به ساحل
bank
U
صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
landing attack
U
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
to wash something ashore
U
بکنار ساحل شستن چیزی
foreshore
U
لبه جلوی ساحل دریا
foreshores
U
لبه جلوی ساحل دریا
coasting
U
کشتی رانی در طول ساحل
to wash something up
U
بکنار ساحل شستن چیزی
cay
U
ساحل مرجانی یاشنی درجزیره
beaching gear
U
وسایل به ساحل کشیدن ناو
debarkation net
U
پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
surf cast
U
قلاب اندازی از ساحل در موج
council of entent
U
ساحل عاج نیجریه و ولتای علیا
mooring
U
نقطه مهار کردن قایق به ساحل
straight off
U
مستقیما درجلو موج روبه ساحل
barrier reef
U
صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
alighting area
U
نقطه پیاده شدن خودروها به ساحل
beachheads
U
پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
offshore
U
دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
point break
U
موجهاییکه با زاویه به ساحل نزدیک می شوند
liberty man
U
ملوانی که اجازه دارد به ساحل برود
landings
U
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing
U
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
coast in point
U
نقطه نزدیک شدن کشتی به ساحل
shore duty
U
ماموریت کار در ساحل یاپایگاه خودی
beachhead
U
پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
camp-shedding
U
[پایه ها و تخته های روی ساحل رودخانه]
soups
U
موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
landing party
U
گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
wharfs
U
لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
landing attack
U
تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
wharf
U
لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
soup
U
موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com