English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 46 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lubricious U لغزنده
slippery U لغزنده
slipper U لغزنده
slippers U لغزنده
slipover U لغزنده
slithery U لغزنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
race ring U رینگ لغزنده سرسره لغزنده طوقه دوار
glide bomb U بمب یا موشک لغزنده در هوا بمب لغزنده
raced U سینی لغزنده
raced U طوقه لغزنده
races U ریل لغزنده
races U طوقه لغزنده
races U سینی لغزنده
bottom slide U لغزنده زیرین
cutter slide U لغزنده فرز
pilot bearing U بلبرینگ لغزنده
slideway U راه لغزنده
slip form U قالب لغزنده
raced U ریل لغزنده
race U سینی لغزنده
slides U طوقه لغزنده
slide U اسباب لغزنده
slides U اسباب لغزنده
slide U طوقه لغزنده
race U ریل لغزنده
race U طوقه لغزنده
slide U صفحه لغزنده چهارچوب
rattletrap U دارای صدای تق تق لغزنده
cross slide U کشوی لغزنده عرضی
slides U ریل لغزنده سرسره
slides U صفحه لغزنده چهارچوب
fasts U سطح لغزنده یا سفت
slide U ریل لغزنده سرسره
fast U سطح لغزنده یا سفت
fasted U سطح لغزنده یا سفت
fastest U سطح لغزنده یا سفت
racers U رینگ لغزنده برجک توپ
The road was greasy. U جاده چرب بود ( لغزنده )
racer U رینگ لغزنده برجک توپ
marble U شن و خاک و سنگریزه لغزنده روی مسیر
marbles U شن و خاک و سنگریزه لغزنده روی مسیر
slide U تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
slides U تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
cuban fork ball U پرتاب توپی که بامایعی اغشته و لغزنده شده
bezel U حلقه لغزنده مخروطی شکل شیشه ساعت را در جای خودنگه میدارد
autotransformer U ترانسفورماتوری با یک سیم پیچ که بوسیله یک لغزنده کربنی تعدادی از دورهای سیم پیچ را بعنوان ثانویه جدامیکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com