English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
arrefication U لطیف سازی
rarafaction U لطیف سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
subtilization U ملایمت دقیق و لطیف سازی
Other Matches
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
volatile U لطیف
fairs U لطیف
softest U لطیف
mignon U لطیف
softer U لطیف
delicate U لطیف
gaseous U لطیف
benign U لطیف
soft U لطیف
gauzy U لطیف
smooth <adj.> U لطیف
soft <adj.> U لطیف
precieux U لطیف
benignly U لطیف
etherean U لطیف
tenderest U لطیف
tendering U لطیف
tender U لطیف
precieuse U لطیف
benignant U لطیف
tendered U لطیف
fair U لطیف
fairer U لطیف
fairest U لطیف
fragile U لطیف
subtle U دقیق لطیف
gossamery U خفیف لطیف
gentle sex U جنس لطیف
subtler U دقیق لطیف
subtlest U دقیق لطیف
gentle U ارام لطیف
rose water U لطیف احساساتی
gentler U ارام لطیف
tenuous U لطیف دقیق
gentlest U ارام لطیف
queasy U لطیف مزاج
honeyed U مطبوع لطیف
fragile U لطیف زودشکن
the fairses U جنس لطیف
fair sex U جنس لطیف
fine U عالی لطیف
fined U عالی لطیف
finest U عالی لطیف
pleasantry U لطیف طبعی
airy-fairy U فریف و لطیف
pleasantries U لطیف طبعی
gossamer U لطیف سبک
queazy U لطیف مزاج
The fair sex The female sex. U جنس لطیف ( مؤنث )
daintiness U سلیقه باذوق لطیف
the fair sex U جنس لطیف یعنی زن
the gentle sex U جنس لطیف یعنی زن
tendering U لطیف کردن انبار
squeamishness U لطیف مزاجی دقت
rare U لطیف نیم پخته
rarer U لطیف نیم پخته
tenderest U لطیف کردن انبار
tender U لطیف کردن انبار
rarest U لطیف نیم پخته
tendered U لطیف کردن انبار
squeamishly U بانازک طبعی یا لطیف مزاجی
wirespun U زیاد کشیده ونازک لطیف فریف
beau geste U حرکات لطیف وزیبا در هنگام سخن گفتن ژست
parnassian school of poets U شعرای سده نوزدهم فرانیه که بیشتراهمیت بوزن شعرمیداندتابمعانی لطیف ان
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustration U خنثی سازی محروم سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
intenerate U لطیف کردن حساس کردن
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
individualising U تک سازی
individualised U تک سازی
flection U خم سازی
padding U له سازی
individualises U تک سازی
individualize U تک سازی
individualized U تک سازی
flooring U کف سازی
individualization U تک سازی
individualizing U تک سازی
idolization U بت سازی
individuation U تک سازی
individualizes U تک سازی
truncation U بی سر سازی
local anasthesia U سر سازی
bridgework U پل سازی
bridge building U پل سازی
deflexion U خم سازی
stylization U مد سازی
pavement U کف سازی
pavements U کف سازی
retortion U کج سازی
retortion U خم سازی
compaction U تو پر سازی
repk lection U پر سازی
illuminations U روشن سازی
stacking U پشته سازی
metabolic U سوخت و سازی
secretion U پنهان سازی
illumination U روشن سازی
manumission U ازاد سازی
materialization U مادی سازی
latticework U شبکه سازی
lancination U مجروح سازی
microminiaturization U ریز سازی
mealing U نرم سازی
lancination U پاره سازی
maximization U بیشینه سازی
conditioning U شایسته سازی
tuning U میزان سازی
overturns U واژگون سازی
machine building U ماشین سازی
overturned U واژگون سازی
overturn U واژگون سازی
synchronizing U همزمان سازی
schemed U سامان سازی
bedding U کف سازی بسترسازی
beautification U زیبا سازی
machicolation U مزغل سازی
bookbinding U کتاب سازی
fitting U جفت سازی
formulation U قاعده سازی
landscape painting U منظره سازی
lapidation U سنگسار سازی
lapidification U سنگ سازی
latticing U شبکه سازی
levigation U نرم سازی
refreshments U تازه سازی
refreshment U تازه سازی
liquefaction U ابگونه سازی
strangling U خفه سازی
bedding U محکم سازی
bedding U ثابت سازی
integration U مجتمع سازی
malting U مالت سازی
magnifcation U بزرگ سازی
doping U ناخالص سازی
miniaturization U کوچک سازی
substructures U زیر سازی
substructure U زیر سازی
brewing U ابجو سازی
equating U هم ارز سازی
reclamation U اباد سازی
cooling U خنک سازی
overconditioning U پرشرطی سازی
simulations U همانند سازی
simulations U فاهر سازی
simulations U شبیه سازی
simulation U همانند سازی
resolving U برطرف سازی
paling U نرده سازی
panel work U تنکه سازی
compaction U فشرده سازی
paneling U قاب سازی
panification U نان سازی
paralysation U فلج سازی
paralyzation U فلج سازی
pattern making U نمونه سازی
pattern making U مدل سازی
pedogenesis U جلگه سازی
simulation U فاهر سازی
simulation U شبیه سازی
forgery U سند سازی
forgeries U صورت سازی
forgeries U سند سازی
solutions U چاره سازی
solution U چاره سازی
stripping U برهنه سازی
popularization U محبوب سازی
curtailment U کوتاه سازی
forgery U صورت سازی
peneplanation U دشت سازی
perpetuation U جاودان سازی
notification U اگاه سازی
relocation U جابجا سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com