English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
slimy U لجن الوده
sludgy U لجن الوده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
septic U گندیده الوده
flyblown U الوده بتخم حشرات
red-handed U بخون الوده
smoggy U پوشیده از مه غلیظ الوده با دود
unclean U الوده
bedraggled U الوده
quarantine U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantined U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantines U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantining U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
spotty U الوده
muck U الوده کردن
taint U رنگ کردن الوده شدن
tainting U رنگ کردن الوده شدن
taints U رنگ کردن الوده شدن
defile U الوده کردن
defiled U الوده کردن
defiles U الوده کردن
defiling U الوده کردن
infect U الوده کردن
infecting U الوده کردن
infects U الوده کردن
contaminate U الوده
contaminate U الوده کردن
contaminate U الوده یا کثیف کردن
contaminated U الوده
contaminated U الوده کردن
contaminated U الوده یا کثیف کردن
contaminates U الوده
contaminates U الوده کردن
contaminates U الوده یا کثیف کردن
contaminating U الوده
contaminating U الوده کردن
contaminating U الوده یا کثیف کردن
hot spot U نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
hot spots U نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
mess U :شلوغ کاری کردن الوده کردن
messes U :شلوغ کاری کردن الوده کردن
contamination U الوده کردن
sullied U الوده شدن
sullies U الوده شدن
sully U الوده شدن
sullying U الوده شدن
smog U هوای الوده به دود وبخار
smuttier U با سیاهک الوده شده
smuttiest U با سیاهک الوده شده
smutty U با سیاهک الوده شده
polluter U الوده کننده
polluters U الوده کننده
pollutant U الوده کننده
pollutants U الوده کننده
contaminant U جسم الوده
contaminant U ملوث الوده کننده
contaminants U جسم الوده
contaminants U ملوث الوده کننده
bacterize U بامیکرب الوده شدن
befoul U کثیف کردن الوده کردن
bitten with U الوده دچار
contaminative U الوده کننده
envenom U الوده کردن
erythroid U الوده یامایل بخونریزی
fly blow U الوده به تخم مگس کردن
flybelt U منطقه الوده به حشره تسه تسه
imbrue U الوده کردن
in for U الوده
miry U الوده
red handed U دست بخون الوده
smeary U الوده
smutch U الوده کردن
smutchy U الوده وکثیف
soilure U الوده سازی
to imbrue in blood U الوده بخون کردن
to imbrue with blood U الوده بخون کردن
trichinize U با کرم گوشت خوک الوده شدن
unchaste U الوده دامن
wallow course U خندق مخصوص ضدعفونی خودروهایی که به مواد ش م ر الوده شده اند
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com