English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
anti g suit U لباس ضد اثر سرعت ثقل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to dress [put on your clothes or particular clothes] U لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
motley U مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out U پهن کردن لباس [روی بند لباس]
life jacket U لباس نجات لباس چوب پنبهای
combined speed indicator U عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring U طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio U نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
indicated airspeed U سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
burning rate U سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
drag U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
rate of flame propagation U سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
machine number U عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
true air speed U سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
tachometer U اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
variable ratio U گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
rate of pouring U سرعت سیلان سرعت جاری شدن
muzzle velocity U سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
input U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerates U سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic U با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerate U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerating U سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold U بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state U که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
cut off velocity U سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
transonic U سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
air plot wind velocity U سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
fasted U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
airspeeds U سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed U سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeed U سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
supersonic U هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
steam iron U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
uniform U لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniforms U لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed U سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
sustained rate U سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
fasted U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
calibrated air speed U سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
decelerate U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerated U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerates U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerating U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
high speed U با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
untented U بی لباس
evining dress U لباس شب
attire U لباس
outwall U لباس تن
garb U لباس
out fit U لباس
donkey jacket U لباس
frou frou U خش خش لباس
clobber U لباس
flannel U لباس
flannels U لباس
vesture U لباس
clobbers U لباس
clobbering U لباس
vestment U لباس
accouterment U لباس
rosettes U گل لباس
costume U لباس
nightgowns U لباس شب
clothing U لباس
dressings U لباس
bathhouse U لباس کن
accouterments U لباس
rosette U گل لباس
dressing U لباس
bibandtucker U لباس
costume U لباس
nightgown U لباس شب
clobbered U لباس
costumes U لباس
acoutrement U لباس
costumes U لباس ها
oilskins U لباس ضد اب
garb U لباس پوشانیدن
undergarment U لباس بزیر
tog U لباس پوشیدن
pajama U لباس خواب
ski suit U لباس اسکی
undergarments U لباس بزیر
night robe U لباس خواب
academic costume U لباس دانشگاهی
underclothes U لباس زیر
zippers U زیب لباس
zipper U زیب لباس
knitwear U لباس کشباف
knock about clothes U لباس کار
wet suits U لباس غواصی
laundress U لباس شوی زن
gown U روپوش لباس شب
mab U لباس ژولیده
gowns U روپوش لباس شب
skirts U دامن لباس
skirted U دامن لباس
underwear U لباس زیر
skirt U دامن لباس
launderer U لباس شوی
attire U لباس پوشاندن
silk U لباس ابریشمی
dry suit U لباس غواصی
hangers U چنگک لباس
wet suit U لباس غواصی
hanger U چنگک لباس
the long robe U لباس قضائی
to a onself U لباس زیباپوشیدن
thing U لباس موجود
to dress up U لباس پوشیدن
tuxedo U لباس رسمی
toggery U لباس فروشی
tuxedos U لباس رسمی
tou book U لباس تکواندو
slip-ons U لباس گشاد
housecoats U لباس خانه
costume U لباس محلی
slip on U لباس گشاد
seams U درز لباس
seam U درز لباس
housecoat U لباس خانه
playsuit U لباس ورزش
print dress U لباس چیتی
rainwear U لباس بارانی
fancy dress U لباس بالماسکه
robe de chambre U لباس خانه
slack suit U لباس راحتی
slopwork U لباس دوخته
smoking jacket U لباس اسموکینگ
costumes U لباس محلی
survival suit U لباس نجات
kiyi U برس لباس
braw U جوش لباس
battle dress U لباس ضدگلوله
disguising U لباس مبدل
disguises U لباس مبدل
disguised U لباس مبدل
disguise U لباس مبدل
doffs U لباس کندن
doffing U لباس کندن
doffed U لباس کندن
doff U لباس کندن
disguisedly U با لباس مبدل
pinning U گیره لباس
pinned U گیره لباس
pin U گیره لباس
asbestos kit U لباس نسوز
clothier U لباس فروش
slashes U چاک لباس
clothes tree U چنگک لباس
disrobe U لباس دراوردن
disrobed U لباس دراوردن
disrobes U لباس دراوردن
dresses U لباس پوشیدن
dress U لباس پوشیدن
rigs U لوازم لباس
rigged U لوازم لباس
rig U لوازم لباس
disrobing U لباس دراوردن
gashes U خوش لباس
gashed U خوش لباس
gash U خوش لباس
slash U چاک لباس
slashed U چاک لباس
dreadnought U لباس بارانی
dress suit U لباس رسمی شب
masquerades U لباس مبدل
masqueraded U لباس مبدل
masquerade U لباس مبدل
flight gear U لباس پرواز
gaberdine U لباس پوشش
garderobe U اشکاف لباس
gratuitous issue U لباس پیشکش
khaki U لباس نظامی
tights U لباس تنگ
rags U لباس مندرس
rag U لباس مندرس
habiliment U لباس زیبا
habiliments U لباس مخصوص
habilitate U لباس پوشیده
masquerading U لباس مبدل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com