English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
corset cover U لباس زیر زنانه که روی کرست پوشیده میشود زیرپوش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
petticoat U زیرپوش زنانه
petticoats U زیرپوش زنانه
camisole U زیرپوش زنانه
pantie girdle U کرست بند جوراب دار زنانه
peignoir U قطیفه لباسی زنانه لباس خانگی زنانه
bustier U پیراهن زیر تنگ و کرست مانند زنانه که تا کمر میآید
vest U زیرپوش کشباف لباس
vests U زیرپوش کشباف لباس
habilitate U لباس پوشیده
mother hubbard U لباس گشاد زنانه
habits U لباس سواری زنانه
habit U لباس سواری زنانه
manteau U لباس روپوش زنانه
dressed up to the nines U با دقت لباس پوشیده
he is thinly dressed U کم لباس پوشیده است
he is thinly dressed U لباس نازک پوشیده است
tricolette U پارچه ابریشم مصنوعی لباس زنانه
chemise U لباس خواب یا زیر پیراهن زنانه
They were all dreesd in black. U تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
They were dressed all in black. U همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
malines U تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
disk U صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
disks U صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
bikinis U لباس شنای زنانه دوتکه مایوی دوتکه
bikini U لباس شنای زنانه دوتکه مایوی دوتکه
cut and cover shelter U سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
liveries U لباس وخوراکی که به نوکرداده میشود
livery U لباس وخوراکی که به نوکرداده میشود
screened U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screen U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screens U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screening, screenings U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
to dress [put on your clothes or particular clothes] U لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
estrogen U هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
feminality U طبیعت زنانه زیورهایاچیزهای بی بهای زنانه
feminize U زنانه کردن زنانه شدن
underclothes U زیرپوش
underclothing U زیرپوش
of an unknown parentage U پوشیده تبار پوشیده گهر
girdled U کرست
corsets U کرست
girdles U کرست
girdling U کرست
corselet U کرست
girdle U کرست
corset U کرست
electroluminescent U صفحه نمایش مسط ح و سبک که از دو قطعه شیشه پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط لایه نازک گاز که در صورت سیگنال الکتریکی به آن اصابت کند روشن میشود
singlet U زیرپوش مردانه
singlets U زیرپوش مردانه
undergrament U زیرپوش جامه زیر
calker U زیرپوش سازی کردن
straitlaced U کرست بسته شکم بند دار
straightlaced U کرست بسته شکم بند دار
motley U مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
balbriggan U یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
hang out U پهن کردن لباس [روی بند لباس]
modiste U کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
life jacket U لباس نجات لباس چوب پنبهای
snow capped U دارای قله پوشیده از برف برف پوشیده
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
calk U بتونه کاری کردن زیرپوش سازی کردن مسدود کردن
lacestay U بند شکم بند یا کرست
wifely U زنانه
femininely U زنانه
unmanly U زنانه
womanly U زنانه
feminine U زنانه
gynecic U زنانه
womanish U زنانه
gynaecic U زنانه
echoing U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
form U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate U درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
forms U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
averages U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traced U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaging U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
trace U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
average U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traces U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaged U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
loads U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
steam iron U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
softest U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummy U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
soft U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
side saddle U زین زنانه
shirtwaist U بلوز زنانه
mantle U شنل زنانه
side-saddle U زین زنانه
scanties U تنکه زنانه
dress making U زنانه دوزی
cymar U زیرپیراهنی زنانه
sidesaddle U بازین زنانه
mantles U شنل زنانه
hairdos U ارایشگر زنانه
distaff side U طرف زنانه
hairdo U ارایشگر زنانه
sidesaddle U زین زنانه
headdresses U روسری زنانه
headdress U روسری زنانه
head-dresses U روسری زنانه
scanties U شورت زنانه
dress goods U قماشهای زنانه
couturier U خیاطخانه زنانه
couture U خیاط زنانه
feminization U زنانه شدن
pelisse U خرقه زنانه
hen party U مهمانی زنانه
feminity U حالت زنانه
handbag U کیف زنانه
hen parties U مهمانی زنانه
dressmaker U خیاط زنانه
dressmakers U خیاط زنانه
couturiers U خیاطخانه زنانه
tunc U بلوز زنانه
bandeau U نوارکلاه زنانه
pillion U زین زنانه
seamstresses U خیاط زنانه
womanlike U مثل زن زنانه
womanliness U صفات زنانه
women's apartments U قسمت زنانه
seamstress U خیاط زنانه
handbags U کیف زنانه
feminineness U حالت زنانه
unisex U زنانه - مردانه
smocks U روپوش زنانه
cestus U کمربند زنانه
cosmetology U ارایش زنانه
couturiere U زنانه دوز
mantua maker U خیاط زنانه
smock U روپوش زنانه
ladies' room U مستراح زنانه
mantua maker U زنانه دوز
suffix notation U عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
throughput U نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
town fog U نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
seconded U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconds U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
mastered U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
masters U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
master U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
dressed U پوشیده
occult U پوشیده
furriest U خز پوشیده
feathered U پوشیده
furry U خز پوشیده
veiled U پوشیده
overcast U پوشیده
defilade U پوشیده
impenetrable U پوشیده
crested U پوشیده
florid U پوشیده از گل
covert U پوشیده
recondite U پوشیده
larvated U پوشیده
crypto U پوشیده
inapparent U پوشیده
private U پوشیده
painted U پوشیده
latent U پوشیده
privates U پوشیده
shaded U پوشیده
uniforms U لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniform U لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
workgroup U خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
faxes U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
juliet U کفش راحتی زنانه
kirtle U جامه بلند زنانه
smock U روپوش زنانه دوختن
gynaecological U وابسته بناخوشیهای زنانه
gynarcologist U ویژه کاردرناخوشیهای زنانه
gynecology U دانش امراض زنانه
postilion U نوعی کلاه زنانه
poplin U پارچه زنانه پوپلین
gynaecologist U متخصص امراض زنانه
corsets U شکم بند زنانه
eton crop U موی کوتاه زنانه
corset U شکم بند زنانه
riding habits U جامه سواری زنانه
chatelain U کمربند زنجیری زنانه
smocks U روپوش زنانه دوختن
postillion U نوعی کلاه زنانه
capeline U نوعی کلاه زنانه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com