Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
housecoat
U
لباس خانه
housecoats
U
لباس خانه
robe de chambre
U
لباس خانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
n,glig,s
U
لباس توی خانه بانوان
negligee
U
لباس توی خانه بانوان
negligees
U
لباس توی خانه بانوان
neglige
U
لباس توی خانه بانوان
night clothes
U
لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
robe de chambre
U
لباس توی خانه
jump suit
U
لباس خانه و استراحت
jump suits
U
لباس خانه و استراحت
Old clothes ( houses ) .
U
لباس ( خانه های) کهنه
Other Matches
to dress
[put on your clothes or particular clothes]
U
لباس پوشیدن
[لباس مهمانی یا لباس ویژه]
[اصطلاح رسمی]
motley
U
مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out
U
پهن کردن لباس
[روی بند لباس]
life jacket
U
لباس نجات لباس چوب پنبهای
lady help
U
زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole
U
کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy
U
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house
U
تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house
U
خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
honeycombs
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
our neighbour door
U
کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
houndstooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
hound's tooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
homebody
U
ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
tricotine
U
پارچه زبر لباسی خانه خانه
toft
U
عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
honeycomb
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
Honey comb design
U
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
cellular
U
لانه زنبوری خانه خانه
bagnio
U
فاحشه خانه جنده خانه
garde manger
U
سرد خانه اشپز خانه
weigh house
U
قپاندار خانه ترازودار خانه
i do not know your house
U
خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cell
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
formula
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
ranged
U
یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb
U
خانه خانه کردن
ranges
U
یک خانه یا تعدادی خانه
range
U
یک خانه یا تعدادی خانه
steam irons
U
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam iron
U
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
the house is in my possession
U
خانه در تصرف من است خانه در دست من است
uniforms
U
لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniform
U
لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
clobber
U
لباس
donkey jacket
U
لباس
costumes
U
لباس
clobbers
U
لباس
flannel
U
لباس
flannels
U
لباس
acoutrement
U
لباس
accouterment
U
لباس
clobbered
U
لباس
clothing
U
لباس
rosette
U
گل لباس
rosettes
U
گل لباس
accouterments
U
لباس
vestment
U
لباس
dressings
U
لباس
outwall
U
لباس تن
out fit
U
لباس
dressing
U
لباس
clobbering
U
لباس
nightgown
U
لباس شب
nightgowns
U
لباس شب
costume
U
لباس
costumes
U
لباس ها
frou frou
U
خش خش لباس
bibandtucker
U
لباس
evining dress
U
لباس شب
bathhouse
U
لباس کن
attire
U
لباس
oilskins
U
لباس ضد اب
vesture
U
لباس
costume
U
لباس
garb
U
لباس
untented
U
بی لباس
menswear
U
لباس مردانه
full dress
U
لباس سلام
khaki
U
لباس نظامی
livery
U
لباس مستخدم
tights
U
لباس تنگ
rags
U
لباس مندرس
survival suit
U
لباس نجات
pin
U
گیره لباس
the long robe
U
لباس قضائی
ski suit
U
لباس اسکی
underclothing
U
لباس زیر
slack suit
U
لباس راحتی
slopwork
U
لباس دوخته
smoking jacket
U
لباس اسموکینگ
pinning
U
گیره لباس
rag
U
لباس مندرس
pinned
U
گیره لباس
liveries
U
لباس مستخدم
uniform of the day
U
لباس فصل
uniform
U
لباس فرم
uniforms
U
لباس یک شکل
wearer
U
پوشنده لباس
underclothes
U
لباس زیر
tou book
U
لباس تکواندو
masquerading
U
لباس مبدل
water suit
U
لباس ضد فشار اب
uniform
U
لباس یک شکل
uniforms
U
لباس فرم
toggery
U
لباس فروشی
tunicle
U
لباس کوتاه
tux
U
لباس رسمی
to a onself
U
لباس زیباپوشیدن
wet suits
U
لباس غواصی
masquerade
U
لباس مبدل
masqueraded
U
لباس مبدل
masquerades
U
لباس مبدل
to dress up
U
لباس پوشیدن
vestment
U
لباس رسمی
wooly
U
لباس پشمی
woolie
U
لباس پشمی
underwear
U
لباس زیر
doff
U
لباس کندن
skirts
U
دامن لباس
clothier
U
لباس فروش
disguisedly
U
با لباس مبدل
dreadnought
U
لباس بارانی
dress suit
U
لباس رسمی شب
dressed in white
U
لباس سفیدپوشیده
driss uniform
U
لباس رسمی
exposure suit
U
لباس محافظ
fearnought suit
U
لباس نسوز
finical
U
خوش لباس
flashproof
U
لباس ضد شعله
flight gear
U
لباس پرواز
gaberdine
U
لباس پوشش
garderobe
U
اشکاف لباس
gratuitous issue
U
لباس پیشکش
habiliment
U
لباس زیبا
habiliments
U
لباس مخصوص
clothes tree
U
چنگک لباس
braw
U
جوش لباس
battle dress
U
لباس ضدگلوله
skirted
U
دامن لباس
skirt
U
دامن لباس
knitwear
U
لباس کشباف
zipper
U
زیب لباس
zippers
U
زیب لباس
academic costume
U
لباس دانشگاهی
academicals
U
لباس دانشگاهی
costumes
U
لباس محلی
costume
U
لباس محلی
silk
U
لباس ابریشمی
tuxedos
U
لباس رسمی
tuxedo
U
لباس رسمی
wet suit
U
لباس غواصی
dry suit
U
لباس غواصی
antiblackout suit
U
لباس ضد فشار اب
asbestos kit
U
لباس نسوز
habilitate
U
لباس پوشیده
haute couturer
U
طراح لباس
kiyi
U
برس لباس
disrobe
U
لباس دراوردن
dresses
U
لباس پوشیدن
dress
U
لباس پوشیدن
rigs
U
لوازم لباس
rigged
U
لوازم لباس
rig
U
لوازم لباس
gashing
U
خوش لباس
gashes
U
خوش لباس
gashed
U
خوش لباس
gash
U
خوش لباس
disguising
U
لباس مبدل
disguises
U
لباس مبدل
disguised
U
لباس مبدل
disguise
U
لباس مبدل
doffs
U
لباس کندن
doffing
U
لباس کندن
disrobed
U
لباس دراوردن
disrobing
U
لباس دراوردن
slash
U
چاک لباس
knock about clothes
U
لباس کار
undergarments
U
لباس بزیر
launderer
U
لباس شوی
tog
U
لباس پوشیدن
laundress
U
لباس شوی زن
fancy dress
U
لباس بالماسکه
mab
U
لباس ژولیده
gowns
U
روپوش لباس شب
gown
U
روپوش لباس شب
night robe
U
لباس خواب
pajama
U
لباس خواب
playsuit
U
لباس ورزش
undergarment
U
لباس بزیر
print dress
U
لباس چیتی
rainwear
U
لباس بارانی
slashes
U
چاک لباس
doffed
U
لباس کندن
neckline
U
گردن لباس
regimental
U
لباس هنگ
woollier
U
: لباس پشمی
wooliest
U
: لباس پشمی
plain
U
لباس غیرنظامی
seams
U
درز لباس
seam
U
درز لباس
plainer
U
لباس غیرنظامی
plainest
U
لباس غیرنظامی
attire
U
لباس پوشاندن
woollies
U
: لباس پشمی
nightdresses
U
لباس خواب
nightclothes
U
لباس خواب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com