English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
protective layer U لایه یا روکش محافظ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blanket course U لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
blanket course U لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
guard U صفحه محافظ روکش محافظ
guards U صفحه محافظ روکش محافظ
guarding U صفحه محافظ روکش محافظ
protective cover U روکش محافظ
preservative coating U روکش محافظ
facings U روکش محافظ دیوار
facing U روکش محافظ دیوار
protective coat U لایه یا قشر محافظ
fence U روکش محافظ [یا نرده] [بویژه در اره کمانه ای ] [مهندسی]
lohmannizing U غوطه ور ساختن فلز درنمکهای ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو یاچند الیاژ پوشاننده محافظ
crash protected U دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
surge protector U محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
escorting U محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorts U محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escort U محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted U محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
services U توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
shields U بدنه محافظ دیواره محافظ
shield U بدنه محافظ دیواره محافظ
collapse pressure U حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
underlays U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlay U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
media U زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die U قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
retread process U تقویت روکش روکش دوباره
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
delaminate U لایه لایه شدن
lamination U لایه لایه سازی
delamination U لایه لایه شدگی
delamination U لایه لایه کردن
delamination U لایه لایه شدن
argillite U خاک رس لایه لایه
interlayer U لایه بین دو لایه
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
screening, screenings U محافظ
herder U محافظ
screens U محافظ
keepers U محافظ
preserver U محافظ
shelterer U محافظ
protective U محافظ
screened U محافظ
screen U محافظ
guards U محافظ
guardians U محافظ
guard U محافظ
preservatives U محافظ
guardian U محافظ
keeper U محافظ
preservative U محافظ
guarding U محافظ
helmet U ماسک محافظ
line choking coil U پیچک محافظ خط
keeper [protector] [presever] U نگاهدار [محافظ ]
casings U لوله محافظ
guarding U محافظ گارد
casing U لوله محافظ
helmets U ماسک محافظ
frigates U ناو محافظ
line choking coil U پیچک محافظ
escort guard U گارد محافظ
bulwark U دیواره محافظ
vizard U نقاب محافظ
shielded plate U صفحه محافظ
bulwarks U دیواره محافظ
cowling U روپوش محافظ
parrying U محافظ باش
parry U محافظ باش
parries U محافظ باش
goggles U عینک محافظ
conservator U نگهدارنده محافظ
controlled atmosphere U گاز محافظ
guards U محافظ گارد
surveillant U محافظ بپا
mouthguard U محافظ دندان
soil saving dam U سد محافظ خاک
guard U محافظ گارد
sustentacular U نگهدارنده محافظ
parried U محافظ باش
squirrel cage U قفسه محافظ
guard plank U تخته محافظ
fender curbs U جدول محافظ
light shield U محافظ نور
face guard U ماسک محافظ
exposure suit U لباس محافظ
protective reactor U راکتانس محافظ
protective contact U کنتاکت محافظ
protective earthing U زمین محافظ
banch wall U دیواره محافظ
backing material U مواد محافظ
frigate U ناو محافظ
jet blast deflector U توری محافظ
protective switch U کلید محافظ
heel cut U محافظ پاشنه پا
pod U پوسته محافظ
pods U پوسته محافظ
thoracopods U قفسه محافظ
protect fuse U فیوز محافظ
protective clothing U روپوش محافظ
protective gas welding U جوشکاری با گاز محافظ
leathers U لباس چرمی محافظ
brazing atmosphere U گاز محافظ جوش
chain case U جعبه محافظ زنجیر
bent U محافظ قالب بتن
fire curtain U پرده محافظ اتش
handshield U سپر محافظ جوشکاری
glacis U حصاریا مانع محافظ
protection hood U کلاهک یا روپوش محافظ
shield U حفاظ پوشش محافظ
packing U ماده محافظ کالاها.
face mask U ماسک محافظ صورت
on guard U بحالت محافظ باش
sconce U پرده یاپوشش محافظ
wardress U نگهبان و محافظ زن در زندان
shells U عامل محافظ حفاظ
escort of the color U گارد محافظ پرچم
bracer U محافظ بازوی کمانگیر
loricate U دارای پوسته محافظ
tutelary U دارای محافظ وحامی
shelling U عامل محافظ حفاظ
hood U پوشش محافظ چیزی
escort of the standard U گارد محافظ پرچم
hoods U پوشش محافظ چیزی
shell U عامل محافظ حفاظ
bib U محافظ گلوی شمشیرباز
bibs U محافظ گلوی شمشیرباز
coquille U محافظ دست شمشیرباز
shields U حفاظ پوشش محافظ
windshields U شیشه محافظ باد
windshield U شیشه محافظ باد
radiator grille U شبکه محافظ رادیاتور
scattershield U پوشش محافظ کلاچ و پدال
eave U [محافظ روی پشت بام]
enclosure U پوشش محافظ برای وسیلهای
voltage surge protector U محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
concierge U پلیس محافظ درب ورودی
enclosures U پوشش محافظ برای وسیلهای
concierges U پلیس محافظ درب ورودی
lifeguards U نجات غریق محافظ شخصی
radiator shutter U پنجره فلزی محافظ رادیاتور
dustcover U پوشش محافظ برای یک ماشین
anti skid chain U زنجیر محافظ در برابر لغزش
fault current protective switch U کلید محافظ جریان خطا
cable duct U لوله محافظ کابل برق
fault tension protective switch U کلید محافظ ولتاژ عیب
escort ship U ناو محافظ کاروان دریایی
lifeguard U نجات غریق محافظ شخصی
tilt material U روکش
revetment U روکش
boosters U روکش
booster U روکش
blanketed U روکش
clothing U روکش
blankets U روکش
hood U روکش
hoods U روکش
blanket U روکش
coating U روکش
coats U روکش
coat U روکش
coated U روکش
coatings U روکش
capote U روکش
tarpaulin U روکش
casings U روکش
case U روکش
cases U روکش
sleeve U روکش
sleeves U روکش
loose cover U روکش
jackets U روکش
encrustation U روکش
encrustations U روکش
tarpaulins U روکش
boarding U روکش
facing U روکش
facings U روکش
jacket U روکش
cowling U روکش
veneer U روکش
casing U روکش
case U پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
cases U پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
write protect notch U شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
plastron U محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
gear guard U جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
household troops U هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
screen saver utility U برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
channelling U لوله محافظ حاوی کابل ها و سیم ها
armguard U قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
radome U پوشش محافظ روی رادار یاانتن
slipped U محل توپگیر پشت محافظ میله
slips U محل توپگیر پشت محافظ میله
slip U محل توپگیر پشت محافظ میله
bared U بدون روکش
barest U بدون روکش
bare U بدون روکش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com