English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
retired draft U لاشه برات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
retour sans protet U اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
clearing a bill U محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
drawer U محال علیه برات برات کش
drawers U محال علیه برات برات کش
corpses U لاشه
corpse U لاشه
carrion U لاشه
carcases U لاشه
carcass U لاشه
carcasses U لاشه
bier U لاشه
biers U لاشه
carnage U لاشه ها
corse U لاشه
cadavers U لاشه
cadaver U لاشه
carcase U لاشه
cadaverous U لاشه مانند
spalls U لاشه سنگ
cadaveric U لاشه مانند
quarries U لاشه شکار
quarry U لاشه شکار
quarrying U لاشه شکار
hulls U لاشه کشتی
necrophagous U لاشه خوار
necrophilous U لاشه دوست
trunks U تنه لاشه
hull U لاشه کشتی
body U لاشه جسم
hulk U لاشه کشتی
hulks U لاشه کشتی
trunk U تنه لاشه
carrion U لاشه گندیده
rubble U سنگ لاشه
fieldstone U لاشه سنگ
bodies U لاشه جسم
offal U مواد زائد لاشه
uncoursed rubble masonery U بنایی سنگ لاشه در هم
hulky U لاشه دار بدهیکل
to recover a body from the wreckage U بازیابی کردن لاشه ای از خرابه
wreckage U لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
crematory U کورهای که لاشه مرده یااشغال را در ان می سوزانند
wreckage piece U تکه ای از لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
incinerator U کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
incinerators U کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
wreck U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecking U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
crematoriums U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
wrecks U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
crematorium U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
crematoria U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
Where the carcass is there the ravens will collect together. <proverb> U هر کجا لاشه اى وجود دارد آنجا لاشخورها دور هم جمع مى شوند.
bill U برات
bill of exgchange U برات
bills U برات
drawer U برات کش
drawers U برات کش
bill of e. U برات
bill exchange U برات
bill of exchange U برات
honors U برات
honored U برات
drafted U برات
cheques U برات
cheque U برات
honoring U برات
drafts U برات
honours U برات
honouring U برات
draft U برات
honoured U برات
honour U برات
cambist U دلال برات
foreign bill U برات ارزی
draft at sight U برات به رویت
drawee U برات گیر
draft at sight U برات دیداری
dishoner U نکول برات
clean bill U برات ساده
currency of a bill U مدت برات
honor U پذیرفتن برات
re exchange U برات رجوعی
make a draft for U برات کردن
on sight bill of exchange U برات عندالمطالبه
re draft U برات رجوعی
re draft U برات رجوعی
sight bill U برات دیداری
sight draft U برات دیداری
sight draft U برات به رویت
indorsee U برات گیر
foreign bill U برات خارجی
drawer of a bill of exchange U برات دهنده
drawn on U برات کشیدن
usance bill U برات به وعده
due bill U برات پرداختنی
enfacement U رونویسی برات
trade acceptance U برات قبولی
exequatur U برات قونسول
short bill U برات کم مدت
bill pay able at sight U برات رویت
premium U صرف برات
kites U برات دوستانه
dishonored U نکول برات
dishonoring U نکول برات
dishonour U نکول برات
dishonoured U نکول برات
dishonouring U نکول برات
dishonours U نکول برات
dishonors U نکول برات
draw U برات کشیدن
draws U برات کشیدن
holder U دارنده برات
holders U دارنده برات
drawer U کشنده برات یا چک
drawer U برات گیر
kites U برات صوری
kite U برات دوستانه
kite U برات صوری
premiums U صرف برات
draft U حواله برات
draft U برات کشی
draft U برات سفته
drafted U حواله برات
drafted U برات کشی
drafted U برات سفته
drafts U حواله برات
drafts U برات کشی
drafts U برات سفته
paper U سفته برات
papered U سفته برات
papering U سفته برات
papers U سفته برات
drawer U برات دهنده
drawers U کشنده برات یا چک
drawers U برات دهنده
bank bill U برات بانک
accommodation bill U برات دوستانه
bank draft U برات بانکی
bankbill U برات بانک
bill broker U دلال برات
accommodation acceptance U برات دوستانه
bill of exchange U برات مبادلهای
bill exchange U برات بازرگانی
bill of exchange U برات ارزی
drawers U برات گیر
agiotage U دلالی برات
bill pay able at sight U برات دیداری
time draft U برات مدت دار
sight draft U برات یا حواله دیداری
bill time draft U برات وسفته موجل
discount with U تنزیل کردن برات
days sight draft U برات دیداری 06 روزه
usance U برات وعده دار
draft at tenor U برات مدت دار
first of exchange U نسخه اصلی برات
on sight bill of exchange U برات برویت یا دیداری
discounting U برات را نزول کردن
overdue draft U برات سررسید گذشته
discounts U برات را نزول کردن
blank endorsement U برات سفید مهر
drawers U برات دهنده محیل
discounted U برات را نزول کردن
drawer U برات دهنده محیل
discount U برات را نزول کردن
bill payable U برات قابل پرداخت
bill of exchange U حواله یا برات کتبی غیرمشروط
the bill is undue U وعده برات نرسیده است
bills payable برات های پرداخت کردنی
when does the bill fall due ? U سررسید برات چه موقعی است
when will that bill fall due ? U سررسید پرداخت ان برات کی است
I felt it it in my bones. I had a hunch. U بدلم برات شده بود
enface U در روی برات نوشتن یامهرزدن
date on which a bill falls due U موعد پرداخت برات یا سفته
draw on U عهده کسی برات کشیدن
payment against a draft U پیش پرداخت در مقابل برات
short bills U سفته یا برات کوتاه مدت
return account U صورتحسابی که به برات رجوعی ضمیمه میشود
the bill has come to maturity U وعده پرداخت برات رسیده است
billhead U کاغذی که شبیه برات چاپی است
the bill is overdraw U سر رسید برات منقضی شده است
the bill of has come to mature U وعده پرداخت برات رسیده است
foreign bill U برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
road test U ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
Now I am going to tell you something. U حالا میخوام برات یه چیزی تعریف کنم.
discount house U موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
the bill has come to maturity U موعد پرداخت برات منقضی شده است
bill time draft U برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
date of grace U مدت مجاز برای پرداخت سفته و برات پس از سر رسید
overdraw U بیش از اعتبار حواله کردن برات خالی از وجه دادن
endorsee U کسی که برات یا هر سنددیگری از قبیل چک و سفته در وجه او فهر نویسی و به او تسلیم میشود
qualified indorsement U فهرنویسی برات یا سفته با ذکرمطلبی که مسئوولیت فهرنویس را نسبت به ان چه قانون مقرر داشته است محدودتر یا وسیعتر کند
sight bill U حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
presentment U ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
per procurationem U به نمایندگی قبولی برات به نمایندگی دیگری نوشتن
sets of bill U نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
due bill U در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com