English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
slicks U لاستیک بدون طرح روی ان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
india rubber U لاستیک
rubbers U لاستیک
india rubbers U لاستیک
tires U لاستیک
tireless U بی لاستیک
tire U لاستیک
tiring U لاستیک
rubber U لاستیک
caoutchouc U لاستیک
inflated guiding tyre U لاستیک
elastic U کش لاستیک
tyre U لاستیک
pneumatic U لاستیک بادی
pneumatic tube U لاستیک اتومبیل
crepe rubber U لاستیک کرپ
tiring U لاستیک زدن به
tiring U لاستیک چرخ
pneumatic tire U لاستیک بادی
tyros U لاستیک چرخ
tyros U لاستیک اتومبیل
tyre U لاستیک اتومبیل
tyre U لاستیک چرخ
vulcanite U لاستیک سخت
tires U لاستیک زدن به
dual tire U لاستیک دوبل
doorstops U لاستیک پای در
doorstop U لاستیک پای در
latex U لاستیک خام
india rubber U لاستیک هندی
hevea rubber U لاستیک طبیعی
india rubbers U لاستیک هندی
spare tire U لاستیک زاپاس
spare tyre U لاستیک زاپاس
spare tyres U لاستیک زاپاس
natural rubber U لاستیک طبیعی
rubbery U لاستیک مانند
hard rubber U لاستیک سخت
foam rubber U لاستیک متخلخل
rubberize U با لاستیک پوشاندن
rubber bitumen U لاستیک قیری
tyres U لاستیک اتومبیل
tires U لاستیک چرخ
cold rubber U لاستیک سرد
butyl rubber U لاستیک بوتیل
synthetic rubber U لاستیک همگذاشت
synthetic rubber U لاستیک ساختگی
synthetic rubber U لاستیک مصنوعی
baloon tire U لاستیک اتومبیل
shoe U لاستیک چرخ
tyres U لاستیک چرخ
shoes U لاستیک چرخ
combat tire U لاستیک جنگی
shoeing U لاستیک چرخ
tire U لاستیک زدن به
tire U لاستیک چرخ
coral rubber U لاستیک کورال
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
india rubber U ساخته شده از لاستیک
sidewall U کناره لاستیک اتومبیل
The tyre is punctured (flat). U لاستیک سوراخ شده
tire rolling mill U دستگاه نورد لاستیک
tire mill U دستگاه نورد لاستیک
life belt U لاستیک نجات غریق
tire lever U اهرم نصب لاستیک
tire pressure U فشار هوای لاستیک
tire inflation U فشار هوای لاستیک
re tread U روکش کردن لاستیک
india rubbers U ساخته شده از لاستیک
retread U روکش کردن لاستیک
retreads U روکش کردن لاستیک
crepe rubber U لاستیک تخت کفش
recap U روکش کردن لاستیک
recapped U روکش کردن لاستیک
recapping U روکش کردن لاستیک
recaps U روکش کردن لاستیک
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
bead tire U لاستیک با لبههای گرد شده
balloon tire U لاستیک بادی عاج دار
to have a flat tire [tyre] U پنچر بودن [لاستیک اتومبیل ]
bites U کشش لاستیک روی زمین
inner tubes U لاستیک تویی اتومبیل و غیره
inner tube U لاستیک تویی اتومبیل و غیره
bite U کشش لاستیک روی زمین
let down U باد [لاستیک را] خالی کردن
whitewall U لاستیک دوره سفید اتومبیل
to mend a puncture U لاستیک پنچر شده را تعمیر کردن
to repair a flat tire U لاستیک پنچر شده را تعمیر کردن
flattest U درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
flat U درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
vulcanite U لاستیک سخت و جوش خورده ولکانیت
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
vulcanization U حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
footprints U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
footprint U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
tubes U لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
tube U لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
butyl U نوعی لاستیک مصنوعی که ازپلیمریزاسیون ایزوبوتیل بدست می اید
Would you change the tyre please? U آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟
snow tire U لاستیک مخصوص حرکت روی برف تایر زمستانی
contraband of war U قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
vulcanize U لاستیک را بوسایل شیمیایی جوش دادن و محکم کردن جوش برقی زدن
recoilless U جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate U بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
doubtlessly U بدون شک
to a certainty U بدون شک
unstressed U بدون مد
ex U بدون
sans U بدون
undoubtedly U بدون شک
ex- U بدون
obtrusively U بدون حق
undoubted U بدون شک
not nearctic U بدون
bottomless U بدون ته
wanting U بدون
and no mistake U بدون شک
i'll warrant U بدون شک
acheilous U بدون لب
acheilos U بدون لب
indubitable U بدون شک
without U بدون
but U بدون
goalless U بدون گل
undue U بدون مداخله
toothless U بدون دندانه
dealated U بدون بال
blankly U بدون مقصودیامعنی
exclusive of U بدون در نظرگرفتن
vainly U بدون نتیجه
cordless U بدون سیم
consistently U بدون تناقض
by rote U بدون فکر
soilless U بدون خاک
failure free U بدون خرابی
flavorless U بدون مزه
continuously U بدون توقف
unresponsive U بدون احتیاط
diamensionless U بدون اندازه
anechoic U بدون انعکاس
discontinuously U بدون اتصال
disconnectedly U بدون ارتباط
dimensionless U بدون بعد
diamensionless U بدون بعد
unfurnished U بدون اثاثیه
confidently U بدون شبهه
inoffensive U بدون زنندگی
deice U بدون یخ کردن
degas U بدون گازکردن
expired U بدون اعتبار
stemless U بدون ساقه
stemless U بدون تنه
avirulent U بدون شدت
acold U بدون احساسات
free trader U بدون گمرک
acranial U بدون کاسهء سر
air dry U بدون رطوبت
asymptomatic U بدون علامت
ametabolous U بدون دگردیسی
ametabolic U بدون دگردیسی
constantly U بدون تغییر
unceasing U بدون وقفه
toeless U بدون پنجه
unadvised U بدون اطلاع
terrorless U بدون ترس
termless U بدون شرط
tenantless U بدون مستاجر
unalloyed U بدون الیاژ
adrift U بدون هدف
unselfish U بدون خودخواهی
bloodlessly U بدون خونریزی
acarpous U بدون میوه
bareheaded U بدون کلاه
achlamydeous U بدون پوشش
strikeless U بدون ضربت
achromatic U بدون ترخیم
achromic U بدون ترخیم
acid free U بدون اسید
awless U بدون بیم
unaligned U بدون صف ارایی
intolerantly U بدون بردباری
ingenuously U بدون تزویر
endless U بدون پایان
pathless U بدون جاده
inaction U بدون فعالیت
unattended U بدون متصدی
warless U بدون جنگ
inelastic U بدون کشش
indolently U بدون درد
guilelessly U بدون تزویر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com