Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
clincher
U
قیچی کننده قاطع
clinchers
U
قیچی کننده قاطع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
incisive
U
قاطع
categorical
U
قاطع
overbearing
U
قاطع
secant
U
قاطع
peremptory
U
قاطع
categoric
U
قاطع
transverse
U
خط قاطع
decisive
U
قاطع
decretory
U
قاطع
sec
U
خط قاطع
final
U
قاطع
judicial
U
قاطع
definitive
U
قاطع
secs
U
خط قاطع
crucially
U
قاطع
definitely
U
قاطع
crucial
U
قاطع
decretive
U
قاطع
finals
U
قاطع
conclusive
U
قاطع
casting votes
U
رای قاطع
highway robber
U
قاطع الطریق
casting vote
U
رای قاطع
sockdolager
U
ضربت قاطع
cut and dried
<idiom>
U
تصمیم قاطع
sockdologer
U
ضربت قاطع
floorer
U
دلیل قاطع
magistral
U
قاطع قطعی
peremptory undertaking
U
تعهد قاطع
trenchant
U
قاطع قطعی
secant line
U
خط قاطع
[ریاضی]
clinch
U
قاطع ساختن
conclusive evidence
U
مدرک قاطع
secant
U
خط قاطع متقاطع
clinched
U
قاطع ساختن
conclusive evidence
U
دلیل قاطع
diagonal
U
قاطع دو زاویه
clinches
U
قاطع ساختن
clinching
U
قاطع ساختن
to turn the scale
U
قاطع بودن
tweezer
U
قیچی
snips
U
قیچی
braced
U
قیچی
mammock
U
دم قیچی
overarm braces
U
قیچی
shear
U
قیچی
tweeger
U
قیچی
scissors
U
قیچی
snippel
U
دم قیچی
brace
U
قیچی
pruning shears
U
قیچی
last word
U
بیان یا رفتار قاطع
predominate
U
نفوذ قاطع داشتن
categorically
U
بطور قاطع یا قطعی
predominated
U
نفوذ قاطع داشتن
predominates
U
نفوذ قاطع داشتن
prima facie evidence
U
مدرک به فاهر قاطع
unanswerable
U
قاطع دندان شکن
predominating
U
نفوذ قاطع داشتن
lever shears
U
قیچی اهرمی
shear
U
قیچی اهن بر
alligator shears
U
قیچی اهرمی
shear
U
قیچی کردن
lever shear
U
قیچی اهرمی
heavy shears
U
قیچی اهنبر
share
U
قیچی کردن
shared
U
قیچی کردن
shares
U
قیچی کردن
tin snips
U
قیچی دستی
scissors
U
پرش قیچی
blooming shears
U
قیچی شمشه
bolt clipper
U
قیچی پیچ
hitch kick
U
شوت قیچی
hot shear blade
U
قیچی گرم
stock shears
U
قیچی پادار
mammock
U
از دم قیچی ردکردن
levered shears
U
قیچی اهرمی
plate shears
U
قیچی ورق بر
circular shear
U
قیچی کمانهای
scissel
U
دم قیچی فلزات
pruning shears
U
قیچی باغبانی
shear steel
U
فولاد قیچی
scissors kick
U
ضربه قیچی
combination slitting, shears
U
قیچی ورق
forficate
U
قیچی مانند
clipper
U
قیچی باغبانی
secateur
U
قیچی باغبانی
sheared
U
قیچی شده
scissors vault
U
پرش قیچی
snipped
U
قیچی کردن
split tackle
U
تکل قیچی
wire cutter
U
قیچی میخچین
snipping
U
قیچی کردن
rotary shear
U
قیچی گردان
wire cutter
U
قیچی سیمبر
snip
U
قیچی کردن
biocid
U
قاطع حیات کشنده حشرات
turning point
U
مرحله قاطع نقطه تحول
whop
U
بطور قاطع شکست دادن
turning points
U
مرحله قاطع نقطه تحول
knockouts
U
ویران کردن ضربت قاطع
knockout
U
ویران کردن ضربت قاطع
tin snips
U
قیچی اهن بر مهندسی
snips
U
قیچی اهن بری
scissors jump
U
پرش قیچی در اسکیت
scissoring vibration
U
ارتعاش قیچی وار
scissors
U
قیچی روی خرک
wire shears
U
قیچی سیم بری
shear
U
اسباب برش قیچی
trim
U
یکنواخت کردن با قیچی
overhead kick
U
ضربه قیچی به عقب
scissors-glasses
عینک قیچی شکل
continous chip
U
برادههای قیچی کاری
predominate
U
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominated
U
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominates
U
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominating
U
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
guillotin plate shear
U
قیچی ورق اهن بری
trudgen stroke
U
دست کرال و پای قیچی
compound leverage floor jack
U
اهرم بالابر قیچی شکل
shears
U
قیچی پشم چینی یا باغبانی
scissor kick
U
پای قیچی در شنای پهلو
eastern cut off
U
شیوه قیچی پرش ارتفاع
shear
U
شکاف دادن قیچی کردن
snipper
U
قیچی ویژه چیدن مو یا گیاه
averruncator
U
یکجور قیچی که با ان شاخههای بلندتر از قدرس رامیزنند
snips
U
قیچی دستی برای بریدن ورقات فلزات
aviation snips
U
قیچی دستی مرکبی برای بریدن ورقههای فلزی
pave
U
[صاف کردن و یکنواخت سازی لبه یا انتهای فرش با قیچی]
eastern roll
U
شیوه قیچی در پرش ارتفاع باغلطیدن پس از عبور از میله و فرود روی پا
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
scissored wool
U
پشم مقراضی
[پشمی که با قیچی دستی چیده شده نه با ماشین برقی لذا الیاف یک ناحیه دارای طول های متفاوت می باشند.]
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
corn-effect
U
ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
prima facie evidence
U
مدرک محمول بر صحت مدرکی که در صورت تکذیب یا توضیح طرف برای روشن کردن قضیه کافی باشد مدرکی که در نظر اول و پیش از بررسی بیشتر قاطع به نظر می اید
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com