Perdic | قید استثناء | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 20 (5 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	reservation U	قید استثناء
	reservations U	قید استثناء

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	exception U	استثناء
	exceptions U	استثناء
	reprisal U	در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
	reprisals U	در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
	exemption U	استثناء بخشودگی
	unexceptionable U	استثناء ناپذیر
	exclusion U	استثناء
	by way of exception U	بطور استثناء
	divide exception U	استثناء تقسیم
	excludable U	قابل استثناء
	favoritism U	استثناء قائل شدن نسبت بکسی
	for once U	یکبار استثناء
	make an exception U	استثناء قائل شدن
	rio treaty U	پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
	there is no exception to that rule U	ان قانون استثناء ندارد
	An exception is ... U	میان استثناء ... است.
	as a special exception <adv.> U	بطور استثناء
	just for once U	یکبار استثناء
Partial phrase not found.

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy