English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
azimuth U قوس افقی در جهت گردش عقربه ساعت واقع بین نقطه ثابتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clockwise U مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
rotation in a clockwise direction U گردش در جهت عقربه ساعت
anticlockwise rotation U گردش مخالف جهت عقربه ساعت
constant displacement pump U پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
line of sight U خطی که قرنیه چشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
clockhand U عقربه [ساعت ...]
hand U عقربه [ساعت ...]
little hand U عقربه کوچک [ساعت]
hour hand U عقربه ساعت شمار
hour land U عقربه ساعت شمار
hour hands U عقربه ساعت شمار
to advance the hand of a clock U عقربه ساعت را جلو کشیدن
minute hand U عقربه دقیقه شمار ساعت
retrograde hand U عقربه برگشت دهنده [ساعت ...]
counterclockwise U درجهت مخالف حرکت عقربه ساعت
gammadion U چلیپایی که برانتهای هریک ازچهارخطان ازطرف حرکت عقربه ساعت رس
rotation U چرخش بازیگران والیبال به شکل عقربه ساعت از محل سرو زدن
laterad U واقع درخط افقی
lateral U واقع درخط افقی
jetstream U باد تقریبا افقی با سرعت بیش از 08 کیلومتر بر ساعت
with the sun U مطابق گردش عقربک ساعت
sunwise U مطابق گردش عقربک ساعت
clockwise U درجهت گردش عقربههای ساعت
clockwise U مطابق گردش عقربههای ساعت راستگرد
clock method U روش شمارش هدفها به طریقه ساعتی روش شمارش در جهت عقربه ساعت
before bottom center U تعداد درجات گردش میل لنگ قبل از رسیدن پیستون به نقطه مرگ پایین
after bottom center U تعداد درجات گردش میل لنگ بعد از گذشتن پیستون از نقطه مرگ پایین
after top center U تعداد درجات گردش میل لنگ بعد از گذشتن پیستون از نقطه مرگ بالا
before top center U تعداد درجات گردش میل لنگ قبل از رسیدن پیستون به نقطه مرگ بالا
vertical scale U عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
plan range U در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
magnetic deviation U میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
sundials U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundial U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
planes U افقی سطح افق افقی کردن
plane U افقی سطح افق افقی کردن
leveled U تراز سطح افقی افقی کردن
planed U افقی سطح افق افقی کردن
planing U افقی سطح افق افقی کردن
level U تراز سطح افقی افقی کردن
levelled U تراز سطح افقی افقی کردن
levels U تراز سطح افقی افقی کردن
I have a steady monthly income. U درآمد ماهیانه ثابتی دارم
sliding wedge U گاوه افقی یاکولاس افقی
intercostal U واقع در میان دنده ها واقع در بین رگبرگها
Look at the watch. U نگاه کنید به ساعت [مچی] ببینید ساعت چند است.
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
By my watch it's five to nine. U طبق ساعت [مچی] من ساعت پنج دقیقه به نه است.
My curfew is at 11. U من ساعت ۱۱ باید خانه باشم. [چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock. U او [مرد] عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
spindles U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
standard time U ساعت بین المللی ساعت استاندارد
spindle U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
cartesian structure U ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند
distribute U سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
distributes U سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
distributing U سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
stepped motor U دستگاه مکانیکی که بهنگام پالس دادن به ان مقدار ثابتی می چرخد
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
mft U چند برنامه نویسی با تعداد ثابتی از کارهاof Number Fixed a ultiprogrammingWith
flowchart template U یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
hit on the fly printer U چاپگری که در ان کاغذ و یامکانیزم چاپ در حالت ثابتی هستند به نحوی که شروع وتوقفی مورد نیاز نمیباشد
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
equation of exchange U همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
epicycloid U منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
synchronous U ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
gnomon U عقربه
c o d indicator U عقربه سی او دی
poniter U عقربه
indicator U عقربه
handing U عقربه
hand U عقربه
astatic needle U عقربه نامتوجه
tongue U عقربه [ترازو ...]
countering U عقربه شمارش
countered U عقربه شمارش
magnetic needle U عقربه مغناطیسی
counter U عقربه شمارش
damped needle U عقربه خفیده
absorption marker U عقربه جذب
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
maximum demand pointer U عقربه مصرف حداکثر
needled U اذیت کردن عقربه
needles U اذیت کردن عقربه
dipping needle U عقربه میل نما
needling U اذیت کردن عقربه
deviation U انحراف عقربه قطبنما
deflection of magnetic needle U انحراف عقربه مغناطیسی
counting balance U ترازوی عقربه دار
deflection method U روش انحراف عقربه
sweep hand U عقربه ثانیه شمار
deviations U انحراف عقربه قطبنما
needle U اذیت کردن عقربه
o'clock U ساعت از روی ساعت
to lie east and west U واقع شدن شرقی وغربی واقع شدن
oil gage U عقربه نشان دهنده روغن
indicator U عقربه یاصفحه نشان دهنده
transmissions U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmission U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
gauges U اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauge U اندازه گیر عقربه نشان دهنده
barometric altimeter reversionary U دستگاه ضد حرکت عقربه ارتفاع سنج
gauged U اندازه گیر عقربه نشان دهنده
aperiodic compass U قطب نمای با عقربه چفت شونده
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
pointers U اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
pointer U اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
break up point U نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
combined speed indicator U عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
horizontal U افقی
lateral U افقی
laterad U افقی
digital read out U نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
horizontally U بطور افقی
horizontal disparity U ناهمخوانی افقی
horizontal growth U رشد افقی
horizontal hook U قلاب افقی
cross beam U تیر افقی
cross head U تیر افقی
cross hatch U هاشور افقی
cross level U افقی کردن
horizontal integration U ادغام افقی
crosscut saw U اره افقی بر
straightest U افقی بطورسرراست
horizontal integration U انضمام افقی
horizontal cornice U رخ بام افقی
horizontal combination U ترکیب افقی
yardarm U بازوی افقی
abscissa U بعد افقی
abscissa U محور افقی
transom U الت افقی
brise-soleil U پرده افقی
brise-soleil U کرکره افقی
tiers U ردیف افقی
cross-beam U تیر افقی
tier U ردیف افقی
ordinate U حور افقی
horizontal crossbar U میله افقی
horizontal boring U سوراخکاری افقی
horizontal U سطح افقی
horizontal integration U تمرکز افقی
transom U وادار افقی
horizontal candlepower U شمع افقی
plain coordinates U مختصات افقی
horizontal loading U کولاس افقی
horizontal section U برش افقی
trunnion U مفصل افقی
trunnion U پاشنه افقی
landscape orientation U تمایل افقی
jack arch U طاق افقی
rhumb U دایره افقی
horizontal plane U صفحه افقی
transverse plane U صفحه افقی
horizontal polarization U قطبش افقی
putlog or lock U تیر افقی
horizontal scrolling U حرکت افقی
horizontal pump U پمپ افقی
horizontal taping U مساحی افقی
horizontal mobility U تحرک افقی
straight U افقی بطورسرراست
straighter U افقی بطورسرراست
horizontal wedge U کولاس افقی
horizontal wedge U گاوه افقی
horizontal synchronizing U همزمان ساز افقی
advection U جابجایی افقی هوا
surge U حرکات افقی اب دریا
horizontal stabilizer U مکان افقی ثابت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com