Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
military justice
U
قوانین جزایی ارتش
punitive article
U
قوانین جزایی ارتش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Roman law
U
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
conflict of lows
U
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
articles of war
U
قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
gl
U
مخفف issue generalملزومات ارتش تدارکات ارتش
combined arms army
U
ارتش مختلط ارتش متشکل از نیروهای مرکب
active army
U
ارتش پیمانی ارتش کادر ثابت
twelve tables
U
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
army of occupation
U
ارتش فاتح ارتش اشغالگر
penal
U
جزایی
punitive
U
جزایی
criminal prosecution
U
تعقیب جزایی
criminal action
U
دعوی جزایی
retributive
U
متضمن مکافات جزایی
the low of criminal procedure
U
قانون اصول محاکمات جزایی
counter charge
U
دعوی متقابل در امر جزایی
in service
U
درخدمت ارتش در ارتش
the court penalized his act
U
دادگاه عمل او را جزایی تلقی کرد
canon low
U
هیچ یک ازدادگاههای CL اعم از حقوقی یا جزایی متبع نیست
judge advocate general
U
رئیس دادرسی ارتش مشاور حقوقی وزارت جنگ یا وزارت دفاع مشاور حقوقی ارتش
penalizes
U
کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
penalized
U
کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
penalize
U
کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
penalising
U
کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
penalised
U
کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
penalizing
U
کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
penalises
U
کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
regulations
U
قوانین
pandect
U
قوانین
penal statute
U
قانون جزایی قانون مجازات
mendelian laws
U
قوانین مندل
maritime law
U
قوانین دریایی
labor laws
U
قوانین کار
korte's laws
U
قوانین کرت
kepler's laws
U
قوانین کپلر
conflict of laws
U
تعارض قوانین
codification
U
تدوین قوانین
codification
U
وضع قوانین
murphy's laws
U
قوانین مورفی
newton's laws of motion
U
قوانین نیوتون
permissive legislation
U
قوانین مخیره
promulgation of the laws
U
انتشار قوانین
codex
U
مجموعه قوانین
interpertation of laws
U
تفسیر قوانین
competition rules
U
قوانین رقابت
gunnery
U
قوانین تیراندازی
conflict of lows
U
تعارض قوانین
written laws
U
قوانین مدون
explanation of laws
U
شرح قوانین
statute book
U
قوانین موضوعه
doctorine
U
قوانین اصلی
forest laws
U
قوانین جنگل
gas laws
U
قوانین گازها
administrative law
U
قوانین اداری
admiralty law
U
قوانین دریایی
hague rules
U
قوانین لاهه
hovering acts
U
قوانین ضد قاچاق
infraction of rules
U
نقض قوانین
inland rules
U
قوانین داخلی
succession law
U
قوانین وراثت
zipf's laws
U
قوانین زیف
rules of the roads
U
قوانین دریانوردی
company law
U
قوانین شرکت
statue law
U
قانون یا قوانین
rules committee
U
کمیته قوانین
rules of chess
U
قوانین شطرنج
joule's laws
U
قوانین ژول
rules of engagement
U
قوانین درگیری
rules of the roads
U
قوانین راه
kepler laws
U
قوانین کپلر
radiation laws
U
قوانین تابش
code
U
مجموعه قوانین
remedial statutes
U
قوانین اصلاحی
physical
U
که قوانین نرخ بیت
s factor
U
ضریب اس در قوانین تیرتوپخانه
gunnery
U
قوانین تیر توپخانه
law enforcement
U
اجرای قوانین
[حقوقی]
company law
U
قوانین مربوط به شرکتها
under these rules
U
بموجب این قوانین
sanctioned laws
U
قوانین یا مقررات مصوبه
child labor laws
U
قوانین کار کودکان
laws versus tendencies
U
قوانین در مقابل تمایلات
rules of football
U
قوانین یا قواعد فوتبال
newton's laws of motion
U
قوانین حرکت نیوتون
codification
U
جمع وتدوین قوانین
codification
U
گرد اوری قوانین
newton's laws of motion
U
قوانین حرکت نیوتن
armies
U
ارتش
field army
U
ارتش
army
U
ارتش
message
U
قوانین از پیش تعریف شده که کد
copyrights
U
محدود شده با قوانین کپی
De Morgan's laws
U
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
copyright
U
محدود شده با قوانین کپی
coastel low
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
provision
U
قوانین سورسات رساندن مقررداشتن
messages
U
قوانین از پیش تعریف شده که کد
valid
U
درست , طبق مجموعهای قوانین
grammar
U
قوانین استفاده صحیح از زمان
rules of procedure
U
قوانین مربوط به روش جاری
littoral law
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
grammars
U
قوانین استفاده صحیح از زمان
enterprise
U
اقدام به اجرای قوانین کردن
enterprises
U
اقدام به اجرای قوانین کردن
De Morgan's laws
U
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
encode
U
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
adjective laws
U
قوانین مربوط باصول محاکمات
encodes
U
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
laws of motion of capitalism
U
قوانین حرکت سرمایه داری
ransoms
U
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransom
U
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
combined arms army
U
ارتش مرکب
standing army
U
ارتش منظم
army stores
U
فروشگاه ارتش
women's army corps
U
ارتش زنان
supreme commander's staff
U
ستاد کل ارتش
regular army
U
ارتش منظم
regular army
U
ارتش دائمی
the a of the army
U
پیشرفت ارتش
the losses of the army
U
تلفات ارتش
military campaign
U
لشکرکشی
[ارتش]
field army
U
ارتش رزمی
field army
U
ارتش صحرایی
general issue
U
ملزومات ارتش
general staff
U
ستاد ارتش
the red army
U
ارتش سرخ
the rank and file
U
توده ارتش
standing army
U
ارتش دائمی
state guard
U
ارتش ایالتی
constables
U
افسر ارتش
active army
U
ارتش کادر
pentagons
U
ارتش امریکا
pentagon
U
ارتش امریکا
standing
U
ارتش ثابت
major
U
سرگرد ارتش
military
U
جنگی ارتش
regulars
U
ارتش کادر
militarism
U
ارتش سالاری
majoring
U
سرگرد ارتش
regular
U
ارتش کادر
majored
U
سرگرد ارتش
serviceman
U
عضو ارتش
servicemen
U
عضو ارتش
constable
U
افسر ارتش
active duty
U
ارتش کادر
army group
U
گروه ارتش
irregulars
U
ارتش نامنظم
army commander
U
فرمانده ارتش
army artillery
U
توپخانه ارتش
army corps
U
سپاههای ارتش
formula
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
terminal ballistics
U
قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
leges
U
صورت جمع کلمه lexبمعنی قوانین
conform
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
highway dispatch
U
مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
conformed
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforming
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforms
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
the code of justinian
U
مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
the rules of protocol
U
قوانین قرارداد
[صورت جلسه کنفرانس]
draconian
U
قوانین حقوقی سخت وبی رحمانه
formulas
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
Talmud
U
مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
formulae
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
link
U
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
rules of road
U
قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
LCP
U
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
inferences
U
کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
format
U
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
casuistry
U
حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
fixed point notation =
U
قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
extend
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extending
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extends
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
mixed laws
U
قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
representative government
U
حکومتی که وضع قوانین ان بانمایندگان ملت باشد
inference
U
کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
formats
U
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
quartermaster general
U
رئیس کل کارپردازی ارتش
reserve army of unemployed
U
ارتش ذخیره بیکاران
brass hat
U
افسر ارشد ارتش
jcs
U
رئیس ستاد ارتش
regular army
U
ارتش کادر ثابت
reserve components
U
قسمتهای احتیاط ارتش
regiments
U
گردان در ارتش انگلیس
regiment
U
گردان در ارتش انگلیس
vivandiere
U
اغذیه فروش ارتش
USA
U
ارتش ایالات متحده
women's army corps
U
قسمت زنان ارتش
conscript army
U
ارتش سربازان وفیفه
to fall out
U
مرخص کردن
[ارتش]
to dismiss
[American E]
U
مرخص کردن
[ارتش]
to fall out
U
معاف کردن
[ارتش]
army
U
ارتش نیروی زمینی
armies
U
ارتش نیروی زمینی
standing army
U
ارتش کادر ثابت
supreme commander's staff
U
ستاد عالی ارتش
the main army
U
بخش عمده ارتش
yeomanry
U
ارتش داوطلب از زارعین
martial
U
وابسته به ارتش نظامی
army beta test
U
ازمون بتای ارتش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com