Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 199 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
remedial statutes
U
قوانین اصلاحی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Roman law
U
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
conflict of lows
U
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
articles of war
U
قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
twelve tables
U
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
reformative
U
اصلاحی
amendatory
U
اصلاحی
corrective
U
اصلاحی
revisory
U
اصلاحی
revisional
U
اصلاحی
correctives
U
اصلاحی
corrective maintenance
U
نگهداشت اصلاحی
corrective therapy
U
درمان اصلاحی
modification order
U
سفارش اصلاحی
corrective maintenance
U
پشتیبانی اصلاحی
qualifying clauses
U
مواد اصلاحی
intermediatory
U
اصلاحی مصلحانه
modificatory
U
اصلاح امیز اصلاحی
correctives
U
تادیب کننده اصلاحی
corrective
U
تادیب کننده اصلاحی
cm
U
نگهداشت اصلاحی aintenance
modified frequency modulation recording
U
ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
mfm
U
ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
simagin's improved variation
U
واریاسیون اصلاحی سیماگین در دفاع گرونفلد
riders
U
ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه
rider
U
ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه
stet processus
U
گزارش اصلاحی تنظیم کردن ترک دعوی کردن
pandect
U
قوانین
regulations
U
قوانین
codification
U
وضع قوانین
kepler laws
U
قوانین کپلر
doctorine
U
قوانین اصلی
explanation of laws
U
شرح قوانین
joule's laws
U
قوانین ژول
forest laws
U
قوانین جنگل
conflict of laws
U
تعارض قوانین
gas laws
U
قوانین گازها
hague rules
U
قوانین لاهه
hovering acts
U
قوانین ضد قاچاق
statute book
U
قوانین موضوعه
infraction of rules
U
نقض قوانین
statue law
U
قانون یا قوانین
kepler's laws
U
قوانین کپلر
korte's laws
U
قوانین کرت
interpertation of laws
U
تفسیر قوانین
codification
U
تدوین قوانین
labor laws
U
قوانین کار
codex
U
مجموعه قوانین
company law
U
قوانین شرکت
competition rules
U
قوانین رقابت
admiralty law
U
قوانین دریایی
administrative law
U
قوانین اداری
gunnery
U
قوانین تیراندازی
conflict of lows
U
تعارض قوانین
maritime law
U
قوانین دریایی
mendelian laws
U
قوانین مندل
inland rules
U
قوانین داخلی
murphy's laws
U
قوانین مورفی
code
U
مجموعه قوانین
written laws
U
قوانین مدون
zipf's laws
U
قوانین زیف
succession law
U
قوانین وراثت
rules of the roads
U
قوانین دریانوردی
rules of the roads
U
قوانین راه
rules of engagement
U
قوانین درگیری
rules of chess
U
قوانین شطرنج
rules committee
U
کمیته قوانین
permissive legislation
U
قوانین مخیره
promulgation of the laws
U
انتشار قوانین
radiation laws
U
قوانین تابش
newton's laws of motion
U
قوانین نیوتون
punitive article
U
قوانین جزایی ارتش
under these rules
U
بموجب این قوانین
child labor laws
U
قوانین کار کودکان
sanctioned laws
U
قوانین یا مقررات مصوبه
physical
U
که قوانین نرخ بیت
codification
U
جمع وتدوین قوانین
codification
U
گرد اوری قوانین
company law
U
قوانین مربوط به شرکتها
s factor
U
ضریب اس در قوانین تیرتوپخانه
laws versus tendencies
U
قوانین در مقابل تمایلات
newton's laws of motion
U
قوانین حرکت نیوتون
military justice
U
قوانین جزایی ارتش
newton's laws of motion
U
قوانین حرکت نیوتن
gunnery
U
قوانین تیر توپخانه
law enforcement
U
اجرای قوانین
[حقوقی]
rules of football
U
قوانین یا قواعد فوتبال
De Morgan's laws
U
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
coastel low
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
messages
U
قوانین از پیش تعریف شده که کد
message
U
قوانین از پیش تعریف شده که کد
De Morgan's laws
U
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
enterprises
U
اقدام به اجرای قوانین کردن
grammars
U
قوانین استفاده صحیح از زمان
grammar
U
قوانین استفاده صحیح از زمان
provision
U
قوانین سورسات رساندن مقررداشتن
adjective laws
U
قوانین مربوط باصول محاکمات
rules of procedure
U
قوانین مربوط به روش جاری
laws of motion of capitalism
U
قوانین حرکت سرمایه داری
valid
U
درست , طبق مجموعهای قوانین
littoral law
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
encode
U
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
enterprise
U
اقدام به اجرای قوانین کردن
copyrights
U
محدود شده با قوانین کپی
copyright
U
محدود شده با قوانین کپی
encodes
U
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
the rules of protocol
U
قوانین قرارداد
[صورت جلسه کنفرانس]
leges
U
صورت جمع کلمه lexبمعنی قوانین
terminal ballistics
U
قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
the code of justinian
U
مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
highway dispatch
U
مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
conforming
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforms
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conform
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conformed
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
draconian
U
قوانین حقوقی سخت وبی رحمانه
formulas
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
Talmud
U
مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
formulae
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formula
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
upward compatible
U
اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت
formats
U
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
mixed laws
U
قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
format
U
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
fixed point notation =
U
قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
extend
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extending
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
representative government
U
حکومتی که وضع قوانین ان بانمایندگان ملت باشد
extends
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
LCP
U
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
inference
U
کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
inferences
U
کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
link
U
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
casuistry
U
حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
rules of road
U
قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
validated
U
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
rigorist
U
کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
riparian law
U
قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
legal
U
عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
illegal
U
آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
validate
U
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
marquis queensberry rules
U
مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
transfer
U
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
syntax
U
قوانین گرامری اعمال شده به یک زبان برنامه نویسی
Gun laws need to be revisited.
U
قوانین تفنگ نیاز به بازبینی
[تجدید نظر]
دارند.
transferring
U
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
validating
U
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validates
U
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
transfers
U
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
table of precedence
U
صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
liberty civil
U
ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
precedence
U
قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
r.s.c
U
قوانین مربوط به دادگاه یادیوان عالی معادل supremecourt of rules
operation
U
عملی منط قی روی تعداد عملوند مربوط به قوانین جبربول
transformational rules
U
مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
boolean operation
U
عمل منط قی روی چند عملوند با استفاده از قوانین جبر بول
illegal
U
ترکیب نادست بیتها در کلمه کامپیوتری طبق قوانین ز پیش تنظیم شده
unallowable digit
U
ترکیب غیر قانونی بیتهای کلمه طبق قوانین از پیش تعیین شده
blue laws
U
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
blue law
U
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
sheriffs
U
نماینده رسمی دولت در یک ناحیه که ماموراجرای قوانین و انجام امورقضایی و نظارت بر انتخابات است
trade restrictions
U
جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
protocols
U
سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
revenue cutter
U
کشتی مسلح دولتی که برای جلوگیری ازقاچاق واجرای قوانین مالیاتی بکار رود
generator
U
ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
sheriff
U
نماینده رسمی دولت در یک ناحیه که ماموراجرای قوانین و انجام امورقضایی و نظارت بر انتخابات است
protocol
U
سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
layout
U
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
generators
U
ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
layouts
U
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
forbids
U
ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
syntax
U
مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
boolean algebra
U
قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
fair trade laws
U
قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
forbid
U
ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
layer
U
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
declaratory statute
U
هدف ازتصویب این نوع قانون برطرف کردن شک و تردیدی است که در مورد بعضی قوانین بروز میکند
knowledge
U
وسایل و قوانین خبره را درباره یک موضوع مشخص اعمال میکند روی داده کاربر برای کمک به حل مشکل
layers
U
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
texts
U
برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
text
U
برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
restatement of the law
U
مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
algorithm
U
قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
universal
U
مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
algorithms
U
قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
conventions
U
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
convention
U
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
derivation graph
U
ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
cryptographic
U
قوانین رمز گذاری و رمز گشایی داده
expert
U
نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
experts
U
نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
rule
U
نرم افزاری که قوانین و دانش خبره را در یک موضوع مشخص برای داده کاربر برای حل مشکل اعمال میکند
try by martial law
U
به وسیله دادگاه نظامی محاکمه شدن طبق قوانین زمان جنگ محاکمه شدن
colony
U
گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند
say's law
U
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
statute of fraud
U
قوانین ضد کلاهبرداری قوانینی که در سال 7761میلادی در زمان چارلزیازدهم در انگلستان به تصویب رسید و هدف اصلی ان جلوگیری از گواهی دروغ و پیمان شکنی و استفاده نامشروع از عدم حضور ذهن گواهان در محکمه بود
polynomial code
U
سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
levee en masse
U
عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
mixed capitalism
U
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com