Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gambling
U
قمار بازی
gaming
U
قمار بازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
craps
U
نوعی بازی قمار باطاس
gimmick
U
اسبابی که در قمار بازی وسیله تقلب و بردن پول ازدیگران شود
gimmicks
U
اسبابی که در قمار بازی وسیله تقلب و بردن پول ازدیگران شود
faro
U
نوعی بازی قمار شبیه بانک
game of chance
U
بازی قمار
Other Matches
shinny
U
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
gambles
U
قمار
hazarding
U
قمار
hazarded
U
قمار
hazards
U
قمار
gambled
U
قمار
gamble
U
قمار
gambling
U
قمار
hazard
U
قمار
gambler
U
قمار باز
gamester
U
قمار باز
gamble
U
قمار کردن
hazardously
U
بطور قمار
gambles
U
قمار کردن
gamblers
U
قمار باز
gamble away
U
قمار کردن
die
U
بخت قمار
crapping
U
نوعی قمار
crapped
U
نوعی قمار
crap
U
نوعی قمار
gambling house
U
قمار خانه
gaming house
U
قمار خانه
gambled
U
قمار کردن
shell game
U
قمار با گردو
roulette
U
اسباب قمار چرخان
piker
U
قمار بازکم جرات
gambing and betting
U
قمار و شرط بندی
satellitic
U
وابسته به قمار سیارات
skin game
U
قمار از روی تقلب
stakeholder
U
نگهدارنده بانک در قمار
gamble
U
شرط بندی کردن قمار
tombola
U
نوعی قمار شبیه لوتو
tombolas
U
نوعی قمار شبیه لوتو
gambled
U
شرط بندی کردن قمار
cardsharp
U
برگ زن قمار باز متقلب
roulette
U
رولت بارولت قمار کردن
gambles
U
شرط بندی کردن قمار
harlequinade
U
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
U
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay
U
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship
U
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat
U
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
gambled away
<adj.>
U
بوسیله قمار از دست داده
[اصطلاح روزمره]
street betting
U
جرم قمار و شرط بندی درمعابر عمومی
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
dib
U
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight
U
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick
U
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
kiss in the ring
U
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
shinney
U
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
stakes
U
شرط بندی مسابقه با پول روی میزدر قمار
staked
U
شرط بندی مسابقه با پول روی میزدر قمار
He has vowed not to gamble again.
پشت دستش را داغ کرده که دیگه قمار نکند.
stake
U
شرط بندی مسابقه با پول روی میزدر قمار
in and in
U
مرتبا بطرف داخل یک نوع قمار چهار طاسی
inning
U
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
charlatanic
U
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game
U
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade
U
نمایش لال بازی ودلقک بازی
staked
U
شرط بندی کردن شهرت خود رابخطر انداختن پول در قمار گذاشتن
stake
U
شرط بندی کردن شهرت خود رابخطر انداختن پول در قمار گذاشتن
stakes
U
شرط بندی کردن شهرت خود رابخطر انداختن پول در قمار گذاشتن
Bureaucracy . Red tape .
U
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order
U
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest)
<idiom>
U
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point
U
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set the score
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
solitaires
U
تک بازی
game
U
بازی
solitaire
U
تک بازی
hopscotch
U
بازی لی لی
sportiveŠetc
U
بازی کن
slackness
U
بازی
partie
U
بازی
grey hound
U
سگ بازی
actions
U
بازی
dibasic
U
دو بازی
falconine
U
بازی
plain dealing
U
بازی
fun
U
بازی
action
U
بازی
patulousness
U
بازی
basics
U
بازی
home
U
بازی
clearance
U
بازی
plays
U
بازی
homes
U
بازی
playing
U
بازی
played
U
بازی
gaming
U
بازی
basic
U
بازی
watermanship
U
اب بازی
play
U
بازی
openness
U
بازی
pantomimes
U
لال بازی
charlatanism
U
زبان بازی
pantomime
U
لال بازی
charlatanry
U
زبان بازی
charade
U
نوعی بازی
hanky-panky
U
حقه بازی
computer game
U
بازی کامپیوتری
playfully
U
با خنده و بازی
cunningly
U
به حیله بازی
closed game
U
بازی بسته
chuck farthing
U
بازی شیریاخط
conjury
U
شعبده بازی
sand lot
U
بازی غیررسمی
cock fighting
U
خروس بازی
choose up game
U
بازی غیررسمی
crampet game
U
بازی شطرنج
full-time
U
09 دقیقه بازی
speculation
U
سفته بازی
paperwork
U
کاغذ بازی
dangerous play
U
بازی خطرناک
plaything
U
اسباب بازی
fences
U
شمشیر بازی
fence
U
شمشیر بازی
footballers
U
فوتبال بازی کن
footballer
U
فوتبال بازی کن
twiddling
U
بازی کردن
twiddles
U
بازی کردن
field of play
U
زمین بازی
twiddled
U
بازی کردن
first hand
U
نخستین بازی کن
fitting clearance
U
بازی مناسب
twiddle
U
بازی کردن
playthings
U
اسباب بازی
favoritism
U
پارتی بازی
popery
U
پاپ بازی
dib
U
قاپ بازی
monkey business
U
کچلک بازی
stanzas
U
بخشی از بازی
dib
U
تیله بازی
bonfires
U
اتش بازی
bonfire
U
اتش بازی
fireworks
U
اتش بازی
firework
آتش بازی
dibs
U
بازی نرد
doll play
U
عروسک بازی
double dealing
U
حقه بازی
skating
U
اسکیت بازی
charlatanism
U
چاچول بازی
rugby
U
بازی رگبی
sporting
U
بازی دوست
tricking
U
شعبده بازی
tricked
U
شعبده بازی
skate
U
بازی تهاجمی
trick
U
شعبده بازی
golfing
U
بازی گلف
skated
U
بازی تهاجمی
skates
U
بازی تهاجمی
video game
U
بازی دیدنی
video games
U
بازی دیدنی
sharp practice
U
حقه بازی
hawking
U
قوش بازی
swordplay
U
فن شمشیر بازی
chicanery
U
حیله بازی
handout
U
نوبت بازی
handouts
U
نوبت بازی
cages
U
بازی بسکتبال
factionalism
U
فرقه بازی
cage
U
بازی بسکتبال
hustling
U
بازی هشیارانه
hustles
U
بازی هشیارانه
hustled
U
بازی هشیارانه
hustle
U
بازی هشیارانه
power game
U
بازی قدرتی
power games
U
بازی قدرتی
cogs
U
حقه بازی
stanza
U
بخشی از بازی
cog
U
حقه بازی
skiing
U
اسکی بازی
polo
U
چوگان بازی
chicaneries
U
حیله بازی
bandying
U
چوگان بازی کچ
playground
U
زمین بازی
basket ball
U
یکجورتوپ بازی
fencing
U
ششمشیر بازی
doubled up
U
بازی دوبل
billiard
U
بازی بیلیارد
bonefire
U
اتش بازی
bosh
U
حقه بازی
box score
U
حساب بازی
buggery
U
بچه بازی
doubled
U
بازی دوبل
bandy
U
چوگان بازی کچ
cats cradle
U
نخ بازی سرانگشت
centre game
U
بازی مرکزی
double
U
بازی دوبل
basification
U
بازی شدن
bandied
U
چوگان بازی کچ
playgrounds
U
زمین بازی
winner
U
برنده بازی
winners
U
برنده بازی
basketball
U
بازی بسکتبال
achate
U
مهرهء بازی
acrobacy
U
بند بازی
acrobatism
U
ریسمان بازی
active sodomy
U
بچه بازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com