English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
atom U قلم تجزیه ناپذیر
atoms U قلم تجزیه ناپذیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
atomic U تجزیه ناپذیر
atom U کوچکترین ذره ذره تجزیه ناپذیر
atoms U کوچکترین ذره ذره تجزیه ناپذیر
individuum U هستی تجزیه ناپذیر
infrangible U تجزیه ناپذیر
inseparably U بطور تجزیه ناپذیر
irresolvable U تجزیه ناپذیر
Other Matches
invulnerable U زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
immedicable U درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
irrevocably U بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
spectrophotometry U اسپکتروفتومتر [در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
crater analysis U تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
watertight U اب ناپذیر
imperviable U نم ناپذیر
inappeasable U ناپذیر
waterproofed U نم ناپذیر
waterproofs U نم ناپذیر
unchallenged U بحث ناپذیر
waterproof U نم ناپذیر
undecidable U تصمیم ناپذیر
insoluble U انحلال ناپذیر
uncomputable U محاسبه ناپذیر
incommutable U تخفیف ناپذیر
incommutably U تبدیل ناپذیر
unconquerable U تسخیر ناپذیر
incompressible U تراکم ناپذیر
incompressible U فشار ناپذیر
inconvertible U مبادله ناپذیر
unchangeable U تغییر ناپذیر
indefeasible U فسخ ناپذیر
indefeasible U بطلان ناپذیر
indefectible U خلل ناپذیر
inseparable U تفکیک ناپذیر
incorruptibly U بطورفساد ناپذیر
indiminishable U کاهش ناپذیر
inalienable U بیع ناپذیر
incommutable U استحاله ناپذیر
incommensurable U مقایسه ناپذیر
voracious U سیری ناپذیر
incomparable U مقایسه ناپذیر
uncompromisingly U مصالحه ناپذیر
uncompromising U مصالحه ناپذیر
indeterminable U تعیین ناپذیر
unobjectionable U اعتراض ناپذیر
incommensurable U سنجش ناپذیر
unceasing U پایان ناپذیر
incurable U درمان ناپذیر
incurable U بهبودی ناپذیر
irreconcilable U وفق ناپذیر
irreconcilable U اشتی ناپذیر
unalterable U تغییر ناپذیر
invariable U تغییر ناپذیر
uninflammable U اشتعال ناپذیر
immutable U تغییر ناپذیر
unceasing U ایست ناپذیر
unexceptionable U استثناء ناپذیر
irrevocably U بطورفسخ ناپذیر
unavoidable U چاره ناپذیر
unavoidable U اجتناب ناپذیر
disconsolate U تسلی ناپذیر
incurable U علاج ناپذیر
insusceptible U تایید ناپذیر
irremissible U اغماض ناپذیر
incorrigible U اصلاح ناپذیر
ego alien U خود ناپذیر
indestructible U فنا ناپذیر
irresistable U مقاومت ناپذیر
irredeemable U پایان ناپذیر
indefatigable U خستگی ناپذیر
inirritable U تحریک ناپذیر
irriversible U برگشت ناپذیر
joiner door U دربهای اب ناپذیر
invincible U شکست ناپذیر
indispansably U بطورچاره ناپذیر
irrecoverably U بطوراصلاح ناپذیر
intangibly U بطورلمس ناپذیر
invariant U تغییر ناپذیر
unassailable U یورش ناپذیر
insol U انحلال ناپذیر
inscrvtable U تفحص ناپذیر
nondescript U وصف ناپذیر
ireversible U تغییر ناپذیر
irreparable U جبران ناپذیر
irrecocilably U بطوروفق ناپذیر
irrecoverable U جبران ناپذیر
nanoaddressable U نشانی ناپذیر
non descript U وصف ناپذیر
spanless U پیمایش ناپذیر
stainless U زنگ ناپذیر
ineludible U گریز ناپذیر
indubious U تردید ناپذیر
indisributable U بخش ناپذیر
indescribable U وصف ناپذیر
unappealabe U پژوهش ناپذیر
unappeasable U استمالت ناپذیر
infallible U لغزش ناپذیر
beyond bearing U تحمل ناپذیر
inexcitable U هیجان ناپذیر
sateless U سیری ناپذیر
remediless U درمان ناپذیر
non descript U تشریح ناپذیر
achromatic U رنگ ناپذیر
inextinguishably U بطورتسکین ناپذیر
achromic U رنگ ناپذیر
nonsuperimposable U انطباق ناپذیر
unchallenged U انکار ناپذیر
inexplorable U کاوش ناپذیر
air proof U هوا ناپذیر
inexhaustibly U بطورپایان ناپذیر
raintight U باران ناپذیر
indisciplinable U انظباط ناپذیر
incoercible U انقباض ناپذیر
inscrutable U نفوذ ناپذیر
indecomposable U فساد ناپذیر
exhautless U خستگی ناپذیر
engrained U چاره ناپذیر
inconsolably U دلداری ناپذیر
inconsolable U دلداری ناپذیر
intolerable U تحمل ناپذیر
insupportable U تحمل ناپذیر
imperturbable U تزلزل ناپذیر
uncontrollably U کنترل ناپذیر
passives U اثر ناپذیر
fatigueless U خستگی ناپذیر
unaccountably U توضیح ناپذیر
unaccountable U توضیح ناپذیر
immitigable U تخفیف ناپذیر
immortal U فنا ناپذیر
unerring U خطا ناپذیر
immiscible U امتزاج ناپذیر
irremediable U چاره ناپذیر
immiscible U امیزش ناپذیر
impassive U تالم ناپذیر
unwearying U خستگی ناپذیر
drainless U خستگی ناپذیر
uncontrollable U کنترل ناپذیر
unfeasible <adj.> U انجام ناپذیر
insufferable U تحمل ناپذیر
rigid U انعطاف ناپذیر
irrefutable U انکار ناپذیر
irrefutable U تکذیب ناپذیر
inestimable U تخمین ناپذیر
impossible [colloquial] <adj.> U تحمل ناپذیر
integral U جدایی ناپذیر
inexecutable <adj.> U انجام ناپذیر
impracticable <adj.> U انجام ناپذیر
absolute <adj.> U اجتناب ناپذیر
inalienable <adj.> U اجتناب ناپذیر
indispensable <adj.> U اجتناب ناپذیر
inevitable <adj.> U اجتناب ناپذیر
unalienable <adj.> U اجتناب ناپذیر
unalterable <adj.> U اجتناب ناپذیر
unbeatable U باخت ناپذیر
incodensable U انقباض ناپذیر
impermeable U تراوش ناپذیر
impermeable U نشت ناپذیر
unanswerable U تکذیب ناپذیر
unanswerable U جواب ناپذیر
inevitable U اجتناب ناپذیر
unsearchable U کاوش ناپذیر
unbearably U تحمل ناپذیر
untouchability U لمس ناپذیر
unbearable U تحمل ناپذیر
water proof U رطوبت ناپذیر
waterproof wire U سیم نم ناپذیر
sure-fire U شکست ناپذیر
impermeable U رطوبت ناپذیر
inappellable U پژوهش ناپذیر
irreversible U بازگشت ناپذیر
deathless U فنا ناپذیر
adamantly U تزلزل ناپذیر
adamant U تزلزل ناپذیر
inconceivable U تصور ناپذیر
undeniably U انکار ناپذیر
immobile U جنبش ناپذیر
impregnable U رسوخ ناپذیر
inflexible U انحناء ناپذیر
overpowering U مقاومت ناپذیر
irreversible U برگشت ناپذیر
irreversible U واگشت ناپذیر
inappealable U پژوهش ناپذیر
ineluctable U چاره ناپذیر
inaccessible U دسترسی ناپذیر
inaccessible U ارتباط ناپذیر
intangible U لمس ناپذیر
passive U اثر ناپذیر
undeniable U انکار ناپذیر
impenitent U توبه ناپذیر
impartible U بخش ناپذیر
interminable U پایان ناپذیر
imperviable U سرایت ناپذیر
inalterable U تغییر ناپذیر
inscrutably U بطور تفحص ناپذیر
incurably U بطور علاج ناپذیر
immiscibly U بطور امیزش ناپذیر
deathlessly U بطور فنا ناپذیر
indefensibly U بطور دفاع ناپذیر
achromatize U رنگ ناپذیر کردن
indispensably U بطور چاره ناپذیر
impalpably U بطور لمس ناپذیر
immutably U بطور تغییر ناپذیر
incorrigibly U بطور اصلاح ناپذیر
insuperably U بطور شکست ناپذیر
immitigably U بطور تخفیف ناپذیر
inerrably U بطور لغزش ناپذیر
immiscible solvent U حلال امتزاج ناپذیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com