Perdic | قلمی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 20 (2 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	slender U	قلمی
	crystallized U	قلمی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	pen pals U	دوست قلمی
	pen pal U	دوست قلمی
	airy-fairy U	لفظ قلمی
	torch battery	باطری قلمی
	salt peter U	شوره قلمی
	magnetic bar U	اهنربای قلمی
	lapsus calami U	لغزش قلمی
	dry pile U	باطری قلمی
	brimstone U	گوگرد قلمی
	brimstones U	گوگرد قلمی
	bar magent U	اهنربای قلمی
	infernal stone U	سنگ جهنم قلمی
	pencil of silver nitrate U	سنگ جهنم قلمی
	magnetized bar U	میله مغناطیس شده اهنربای قلمی
	cape chisel U	قلمی برای کندن شکاف یاکنجهای چهارگوش
	live box U	جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
	electronic U	قلم یا عصای نوری قلمی که برای رسم روی جدول گرافیکی به کارمی رود
	check plot U	یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود

Recent search history

Forum search