Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pos
U
قط ه فروش الکترونیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
electronic
U
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
pos
U
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری در سایت نقط ه فروش برای ارسال الکترونیکی یا کترول مشابه به قیمت گذاری محصول و... استفاده میکند
point of sale
U
سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
Other Matches
woollen draper
U
پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
solid-state
U
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
electronic office
U
محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
ebam
U
Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
cybernetics
U
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
electronic element
U
بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
pearlies
U
جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
on licence
U
پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
wine seller
U
میفروش باده فروش شراب فروش خمار
paperless
U
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
sales force
U
نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
sale maximization
U
به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
hard sell
U
سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
whitest
U
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whiter
U
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white
U
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
e mail
U
علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
electrosensitive printer
U
چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
optional claiming race
U
مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
electro optics
U
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
furriers
U
خز فروش پوست فروش
furrier
U
خز فروش پوست فروش
sales promotion
U
افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
oligopoly
U
انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
vendible
U
قابل فروش جنس قابل فروش
vendable
U
قابل فروش جنس قابل فروش
electronic
U
الکترونیکی
electrical communications
U
ارتباطات الکترونیکی
electronic counter measure
U
جنگهای الکترونیکی
electrical interception
U
رهگیری الکترونیکی
electronic calculator
U
حسابگر الکترونیکی
electronic countermea sures
U
اقدامات ضد الکترونیکی
e-mail
[short for electronic mail]
U
پست الکترونیکی
electronic counter counter measures
U
اقدامات ضد ضد الکترونیکی
electronic control
U
فرمان الکترونیکی
electronic control
U
کنترل الکترونیکی
elctron tube
U
لامپ الکترونیکی
electronic control
U
تنظیم الکترونیکی
email
[short for electronic mail]
U
پست الکترونیکی
electronic beam
U
اشعه ی الکترونیکی
electronic brain
U
مغز الکترونیکی
electronic computer
U
کامپیوتر الکترونیکی
electronic components
U
اجزاء الکترونیکی
strobe
U
ا ز یک مدار الکترونیکی
electronic music
U
موسیقی الکترونیکی
electronic navigation
U
ناوبری الکترونیکی
electronic pen
U
قلم الکترونیکی
electronic printer
U
چاپگر الکترونیکی
electronic publishing
U
انتشارات الکترونیکی
electronic security
U
تامین الکترونیکی
computers
U
ماشین الکترونیکی
computer
U
ماشین الکترونیکی
graphics
U
وسیله الکترونیکی
snail mail
U
و نه پست الکترونیکی
electronic filling
U
پر کردن الکترونیکی
electronic element
U
عنصر الکترونیکی
electronic mail
U
پست الکترونیکی
electronic deception
U
فریب الکترونیکی
adapter
U
وسیله الکترونیکی
electronic interfrence
U
تداخل الکترونیکی
electronic magazine
U
مجله الکترونیکی
electronic warfare
U
میدان جنگ الکترونیکی
amusement arcade
U
سالن بازیهای الکترونیکی
electronic data processing
U
پردازش الکترونیکی داده
electronic modulation
U
مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی
electronic countermea sures
U
پیش گیریهای ضد الکترونیکی
edp manager
U
مدیرداده پردازی الکترونیکی
electrosensitive paper
U
کاغذ حساس الکترونیکی
eft
U
انتقال الکترونیکی دارائی
eft
U
انتقال الکترونیکی سرمایه
integrate electronic component
U
قطعه الکترونیکی مجتمع
electronic voltmeter
U
ولت سنج الکترونیکی
electronic
U
الکترونیکی مربوط به الکترونیک
electronic camputer
U
ماشین حساب الکترونیکی
electronic fund transfer
U
ارسال الکترونیکی دارائی
electronic power supply
U
منبع تغذیه الکترونیکی
bin
U
بلوک سه بعدی الکترونیکی
electronic spreadsheet
U
صفحه گسترده الکترونیکی
electronic transfer of data
U
انتقال الکترونیکی اطلاعات
bins
U
بلوک سه بعدی الکترونیکی
videoing
U
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videos
U
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
video
U
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
trunk exchange
U
مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی
OR function
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع OR
videoed
U
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
industrial electronic computer
U
ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
electronically programmable
U
برنامه پذیر به صورت الکترونیکی
electronic data processing system
U
سیستم پردازش الکترونیکی داده
EXOR
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EX OR
electronic security
U
رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
microsoft
U
برنامهای در ویندوز که پست الکترونیکی
gate
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
gates
U
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
motorola
U
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
exclusive
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
NEQ
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع NER
non equivalence function
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع NEQ
an system
U
سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
balloon reflector
U
بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
EXNOR
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
senses
U
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
sensed
U
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
sense
U
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
electronic navigation
U
هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
responsor
U
دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی
replies
U
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
replied
U
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
gates
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gate
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
gate
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gates
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
reply
U
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
gates
U
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gate
U
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gate
U
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
replying
U
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
facsimile transceiver
U
واحدی برای انتقال و دریافت الکترونیکی
electronically
U
مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
gates
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
pursuit navigation
U
ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف
processor
U
سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
amplifier
U
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
new
U
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
new-
U
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
newer
U
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
newest
U
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
electroluminescing
U
که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
Videotex
U
تحویل اطلاعات خانگی الکترونیکی متن تصویری
amplifiers
U
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
equipment bay
U
محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
shouting
U
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
shouted
U
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
technology
U
قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
shout
U
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
calculator
U
ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
electronic
U
داده ارسال شده به صورت باسهای الکترونیکی
electronic
U
پردازش داده با استفاده از وسایل الکترونیکی و کامپیوتر
electroluminescent
U
قابل انتشار نور طبق روشنایی الکترونیکی
peripheral
U
و تنها محدود به سرعت مدار الکترونیکی است
edp
U
پردازش داده بااستفاده از قط عات کامپیوتری و الکترونیکی
electrically erasable read only memory
U
حافظه الکترونیکی پاک شدنی فقط خواندنی
shouts
U
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
calculators
U
ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
NAND function
U
مدار الکترونیکی که دارای تابع NAND است
charge
U
وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند
charges
U
وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند
NOR function =
U
مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد
shoran
U
نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه
proms
U
حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود
technologies
U
قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
proms
U
وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
prom
U
وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
NOT function
U
مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد
prom
U
حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود
hall effect
U
یچ الکترونیکی در حالت جامد که با میدن مغناطیسی کار میکند
mail application programming interface
U
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
gates
U
قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
MAPI
U
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را نشان میدهد
duplex
U
مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان
gate
U
قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
mail
U
پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
mails
U
پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
duplexes
U
مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان
musical instrument digital interface
U
واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
circuit
U
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
electronic
U
شخصی که متخصص کار روی وسایل الکترونیکی است
components
U
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
capacitor
U
عنصر الکترونیکی که میتواند بار الکتریکی ذخیره کند
technology
U
قرار دادن یک قطعه الکترونیکی جدید در تجارت یا صنعت
component
U
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
serial
U
قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
circuits
U
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
nonlinear
U
مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
communication
U
مدار الکترونیکی که به کامپیوتر اجازه ارتباط با مودم میدهد
technologies
U
قرار دادن یک قطعه الکترونیکی جدید در تجارت یا صنعت
serials
U
قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
office of the future
U
ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
sysop
U
فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
music
U
در رهگیری هوایی به معنی پخش پارازیت دردستگاههای الکترونیکی است
communication
U
وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند
images
U
وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.
combinational
U
مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است
transistors
U
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
X.00
U
استاندارد CCITT که روش ارسال پست الکترونیکی را بیان میکند
multiplan
U
یک صفحه گسترده الکترونیکی که شبکه بزرگی برای ورودی ها میدهد
card
U
ورقه نصب مواد که روی آن قط عات الکترونیکی قابل نصبند
battery integration end radar display
U
وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
bayonetting
U
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
image
[وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.]
transistor
U
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
attachment
U
فایل نام دارای که همراه یک پیامیست الکترونیکی ارسال میشود
bayonet
U
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonets
U
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonetted
U
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
cards
U
ورقه نصب مواد که روی آن قط عات الکترونیکی قابل نصبند
radio sheck
U
یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
analyzer
U
وسیله آزمایش الکترونیکی که الگوهای مختلف سیگنال را نمایش میدهد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com