English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 218 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
master U قطعه کار اصلی
mastered U قطعه کار اصلی
masters U قطعه کار اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
terra firma U قطعه اصلی خطه بدون جزیره
dropper U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
leader U قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
leaders U قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
mainland U قطعه اصلی قطعه
synchronised U قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronises U قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronising U قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronize U قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronizes U قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
biaxial deformation U خمشی که در یک قطعه مستقیم الخط ایجاد میشودموقعی که تحت تاثیر زوج نیرویی که صفحه ان باهیچیک از سطوح اصلی اینرسی منطبق نباشد
level two cache U حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است
SDRAM U قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی سکردن شده است و زمان بین عملیات حافظه را حذف میکند
uninterruptable power supply U منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
Other Matches
segmentation U تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
lobation U قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
companion part U لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
fast U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
segment U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segments U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
segments U قطعه قطعه کردن
fragmentation U قطعه قطعه شدن
fragments U قطعه قطعه کردن
fragment U قطعه قطعه کردن
fritters U قطعه قطعه کردن
fritter U قطعه قطعه کردن
fragmenting U قطعه قطعه کردن
segment U قطعه قطعه کردن
sectional U قطعه قطعه بخشی
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
anatomize U قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
pilot tunnel U تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
authentic document U اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
bodies U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
body U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
source U 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass U قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
very large scale integration U قطعه
nugget U قطعه
component U قطعه
copyslip U قطعه
block U قطعه
panes U قطعه
pane U قطعه
fragments U قطعه
extent U قطعه
goblet U قطعه
components U قطعه
goblets U قطعه
tracts U قطعه
tract U قطعه
nuggets U قطعه
doit U قطعه
fragment U قطعه
calligraph U قطعه
wodge U قطعه
wodges U قطعه
morceau U قطعه
items U قطعه
panel U قطعه
item U قطعه
snipping U قطعه
snipped U قطعه
fragmenting U قطعه
chunk U قطعه
chunks U قطعه
snip U قطعه
panels U قطعه
blocked U قطعه
lobes U قطعه
internode U قطعه
segmental U قطعه قطعه
small scale integration U قطعه
snippy U قطعه
scale U قطعه
lobe U قطعه
slabs U قطعه
segment U قطعه
slab U قطعه
plotted U قطعه
plots U قطعه
plot U قطعه
stretch U قطعه
smidgen U قطعه
smidgeon U قطعه
smidgin U قطعه
stretched U قطعه
member U قطعه
stretches U قطعه
blocs U قطعه
bloc U قطعه
members U قطعه
trilobation U سه قطعه
blocks U قطعه
line segment U قطعه خط
sections U قطعه
segments U قطعه
section U قطعه
pieces U قطعه
part U قطعه
plank U قطعه
piece U قطعه
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
resident segment U قطعه مقیم
clearing block U قطعه بازدارنده
lot U قطعه زمین
pickling U قطعه شویی
plat U قطعه نقشه
segmentation U قطعه سازی
lot U پارچه قطعه
subassembly U یک قطعه جزء
replacements U تعویض قطعه
replacement U تعویض قطعه
segmentation U قطعه بندی
icicles U یخ پاره قطعه یخ
icicle U یخ پاره قطعه یخ
handsets U تلفن در یک قطعه
root segment U قطعه ریشهای
handset U تلفن در یک قطعه
stiffener U قطعه تقویتی
gusset U قطعه اتصال
items U قطعه خبری
stull U قطعه بزرگ
blocked U قطعه زمین
quad U قطعه سربی
quads U قطعه سربی
workholder U نگهدارنده قطعه
work part U قطعه کار
tension member U قطعه کششی
vlsi U قطعه روی یک IC
temporal lobe U قطعه گیجگاهی
theme song U قطعه تکراری
time slice U قطعه زمان
versicle U قطعه کوچک
program segment U قطعه برنامه
major assembly U قطعه عمده
blocks U قطعه زمین
item U قطعه خبری
strip U قطعه باریک
gussets U قطعه اتصال
stiffeners U قطعه تقویتی
partitur U قطعه کامل
opus U قطعه موسیقی
opuses U قطعه موسیقی
concerto U قطعه موسیقی
dabs U قطعه تکه
dabbed U قطعه تکه
concertos U قطعه موسیقی
dab U قطعه تکه
sett U قطعه سنگفرش
cannibalization U قطعه برداری
blank flange U قطعه- ایکس
unit assembly U یک قطعه مجزا
berg U قطعه عظیم یخ
midsection U قطعه میانی
block U قطعه زمین
frontal lobe U قطعه پیشانی
work U قطعه کار
lobectomy U قطعه برداری
pericope U قطعه منتخب
part U قطعه یدکی
fitting U قطعه اتصال
fragmenting U قطعه باقیمانده
equulei U قطعه الفرس
lobule U قطعه کوچک
partitura U قطعه کامل
worked U قطعه کار
passage U تصویب قطعه
magnetic component U قطعه مغناطیسی
part number U شماره قطعه
parietal lobe U قطعه اهیانهای
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com