English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nook U قطعه زمین پیش امده برامدگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
cam U برامدگی قطعه گوشه دار
cams U برامدگی قطعه گوشه دار
apogean U از زمین بالا امده
hummock U برامدگی زمین در مرداب
cumulus mammatus U ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
lot U قطعه زمین
blocked U قطعه زمین
block U قطعه زمین
blocks U قطعه زمین
grassplot U قطعه زمین علفزار
plat U قطعه زمین کوچک
reservations U قطعه زمین اختصاصی
quadrat U قطعه زمین مستطیل
reservation U قطعه زمین اختصاصی
terra incognita U قطعه زمین از گرو در نیامده
I'll need a plot of land . U یک قطعه زمین لازم دارم
parcel U دسته قطعه کوچکی از زمین
parcels U دسته قطعه کوچکی از زمین
patch U مشمع روی زخم قطعه زمین
espianade U قطعه زمین هموار شیب ملایم
patches U مشمع روی زخم قطعه زمین
sand trap U قطعه زمین پر از ماسه بعنوان مانع
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
karoo U قطعه زمین صاف مرتفع وخشک افریقا
karroo U قطعه زمین صاف مرتفع وخشک افریقا
bags U قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
bag U قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
positive U اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
shields U صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
shield U صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
segmentation U تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
papillary U مانند برامدگی دارای برامدگی
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
lobation U قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
companion part U لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
fasted U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fast U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
segment U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segments U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
fragmentation U قطعه قطعه شدن
fritter U قطعه قطعه کردن
mainland U قطعه اصلی قطعه
fragment U قطعه قطعه کردن
fragmenting U قطعه قطعه کردن
sectional U قطعه قطعه بخشی
segments U قطعه قطعه کردن
segment U قطعه قطعه کردن
fragments U قطعه قطعه کردن
fritters U قطعه قطعه کردن
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
who came? U که امده
gibbous U بر امده
ridgy U بر امده
fordone U از پا در امده
who came? U کی امده
incoming U امده
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
protrudent U جلو امده
impassionate U به جنبش امده
protrusile U جلو امده
protractive U جلو امده
jamb U تیربیرون امده
protrusive U جلو امده
jambs U تیربیرون امده
overshot U پیش امده
projective U جلو امده
new come U تازه امده
worked up U ازکار در امده
landed U فرود امده
prognathic U پیش امده
jutting U پیش امده
prognathous U پیش امده
unbred U بدببار امده
underhung U پیش امده
peregrin or rine U از خارجه امده
red-hot U تاب امده
leavened bread U نان ور امده
exserted U پیش امده
enthetic U ازبیرون امده
saleint U بیرون امده
left over U زیاد امده
worker U ازکار در امده
overdue U دیر امده
get U بدست امده
gets U بدست امده
exserted U بیرون امده
getting U بدست امده
exopathic U ازبیرون امده
aggregates U جمع امده
saleintiant U بیرون امده
red hot U تاب امده
in U :رسیده امده
in- U :رسیده امده
aggregate U جمع امده
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
ecstatically U بوجد امده نشئهای
peregrine U ازخارجه امده مسافر
unhandy U مشکل بدست امده
inchoate U تازه بوجود امده
neoteric U تازه بدنیا امده
twinborn U دوقلو بدنیا امده
ecstatic U بوجد امده نشئهای
bay windows U پنجره پیش امده
take steps U اقدامات بعمل امده
you might have come U باید امده باشید
born in the purple U در نازونعمت بدنیا امده
petiolar U از برگدم بیرون امده
beetle brow U پیشانی پیش امده
cantilever U تیر پیش امده
bay window U پنجره پیش امده
self born U از خود بوجود امده
projecting jaw U ارواره پیش امده
to run short U زیر short امده است
to t. to account U زیر account امده است
ramus U قسمت بر امده واطاله یافته
bow window U پنجره پیش امده کمانی
prognathic U دارای ارواره پیش امده
visors U لبه پیش امده کلاه
air landed U فرود امده از راه هوا
extrusive U اخراج کننده بیرون امده
bucktooth U دندان گراز یا پیش امده
rimrock U لبه بر امده صخره مزبور
prognathous U دارای ارواره پیش امده
flanges U لبه بیرون امده چرخ
flange U لبه بیرون امده چرخ
visor U لبه پیش امده کلاه
bow windows U پنجره پیش امده کمانی
his stomach sticks out U شکمش پیش امده است
venose U دارای رگهای متعددوبر امده
lugs U هر عضو جلو امده چیزی
lugging U هر عضو جلو امده چیزی
hardly earned money U پول سخت بدست امده
lugged U هر عضو جلو امده چیزی
lug U هر عضو جلو امده چیزی
vizor U لبه پیش امده کلاه
instances have occurred that U مواردی پیش امده است
weather worn U تحت تاثیر هوا در امده
extuberance U برامدگی
convexity U برامدگی
bump U برامدگی
ledge U برامدگی
bumpier U پر از برامدگی
mound U برامدگی
mounds U برامدگی
burrs U برامدگی
whaleback U برامدگی
nub U برامدگی
bumpy U پر از برامدگی
bumpiest U پر از برامدگی
heave U برامدگی
overhang U برامدگی
entasis U برامدگی
burred U برامدگی
knobs U برامدگی
overhangs U برامدگی
knob U برامدگی
burring U برامدگی
antinode U برامدگی
cusp U برامدگی
heaved U برامدگی
burr U برامدگی
ganglion U برامدگی
ridge U برامدگی
nurl U برامدگی
nub or nubble U برامدگی
gibbous U برامدگی
granulation U برامدگی
neuroma U برامدگی پی
knop U برامدگی
knosp U برامدگی
knurl U برامدگی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com