English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
replacement part U قطعه جایگزینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
print U تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
printed U تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
prints U تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
Other Matches
replacement demand U نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
segmentation U تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
lobation U قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
replacement U جایگزینی
replacements U جایگزینی
lodgment U جایگزینی
lodgement U جایگزینی
embedment U جایگزینی
assignment operator U عملگر جایگزینی
font subsitution U جایگزینی فونت
filler personnel U افراد جایگزینی
replacements U جایگزینی نفرات
trade-offs U رابطه جایگزینی
trade-off U رابطه جایگزینی
search and replace U جستجو و جایگزینی
trade off U رابطه جایگزینی
replacement theory U نظریه جایگزینی
situation U جایگزینی وضع
situations U جایگزینی وضع
assignment statement U جمله جایگزینی
replacement U جایگزینی نفرات
replaceable parameter U پارامتر جایگزینی
replacement capital U سرمایه جایگزینی
replacement cost U هزینه جایگزینی
companion part U لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
global search and replace U جستجو و جایگزینی سراسری
loss replacement U جایگزینی تلفات و ضایعات
replacement factor U ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
bulk replacement storage U سهمیه کل جایگزینی درصحنه عملیات
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
fastest U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fast U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
global U تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
globally U تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
search and replace U جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segment U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segments U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segments U قطعه قطعه کردن
fritter U قطعه قطعه کردن
fragment U قطعه قطعه کردن
fragments U قطعه قطعه کردن
segment U قطعه قطعه کردن
fritters U قطعه قطعه کردن
mainland U قطعه اصلی قطعه
sectional U قطعه قطعه بخشی
fragmentation U قطعه قطعه شدن
fragmenting U قطعه قطعه کردن
zero supperssion U موقوف کردن صفرها جایگزینی صفرهای ماقبل یک عدد با جای خالی به طوریکه صفرها در موقعیت چاپ عددفاهر نشوند
exhaustable resources U منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
systems analysis U 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
anatomize U قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
blocks U قطعه
members U قطعه
plotted U قطعه
internode U قطعه
block U قطعه
line segment U قطعه خط
plots U قطعه
small scale integration U قطعه
blocked U قطعه
snipped U قطعه
snip U قطعه
snipping U قطعه
smidgin U قطعه
smidgeon U قطعه
tract U قطعه
item U قطعه
stretched U قطعه
items U قطعه
nuggets U قطعه
nugget U قطعه
segmental U قطعه قطعه
member U قطعه
stretch U قطعه
sections U قطعه
section U قطعه
stretches U قطعه
piece U قطعه
smidgen U قطعه
panes U قطعه
pane U قطعه
plank U قطعه
morceau U قطعه
tracts U قطعه
panel U قطعه
pieces U قطعه
panels U قطعه
plot U قطعه
fragmenting U قطعه
part U قطعه
fragment U قطعه
wodges U قطعه
wodge U قطعه
fragments U قطعه
extent U قطعه
goblet U قطعه
goblets U قطعه
chunks U قطعه
chunk U قطعه
blocs U قطعه
calligraph U قطعه
lobe U قطعه
trilobation U سه قطعه
slabs U قطعه
slab U قطعه
bloc U قطعه
copyslip U قطعه
doit U قطعه
segments U قطعه
snippy U قطعه
lobes U قطعه
components U قطعه
very large scale integration U قطعه
segment U قطعه
component U قطعه
scale U قطعه
opus U قطعه موسیقی
opuses U قطعه موسیقی
parietal lobe U قطعه اهیانهای
replacement U تعویض قطعه
part number U شماره قطعه
partitura U قطعه کامل
partitur U قطعه کامل
piece part U قطعه یک پارچه
pericope U قطعه منتخب
concertos U قطعه موسیقی
major assembly U قطعه عمده
concerto U قطعه موسیقی
stiffeners U قطعه تقویتی
lobule U قطعه کوچک
lobectomy U قطعه برداری
berg U قطعه عظیم یخ
equuleus U قطعه الفرس
fitting U قطعه اتصال
blank flange U قطعه- ایکس
cannibalization U قطعه برداری
clearing block U قطعه بازدارنده
frontal lobe U قطعه پیشانی
dab U قطعه تکه
dabbed U قطعه تکه
dabs U قطعه تکه
electric component U قطعه الکتریکی
equulei U قطعه الفرس
in sections U د رچند قطعه
lobotomies U قطعه بری
lobotomy U قطعه بری
casting U قطعه ریخته گی
stiffener U قطعه تقویتی
pickling U قطعه شویی
replacements U تعویض قطعه
overlay segment U قطعه جایگذاشت
handsets U تلفن در یک قطعه
handset U تلفن در یک قطعه
fragment U قطعه باقیمانده
fragments U قطعه باقیمانده
fragmenting U قطعه باقیمانده
icicles U یخ پاره قطعه یخ
occipital lobe U قطعه پس سری
midsection U قطعه میانی
magnetic component U قطعه مغناطیسی
worked U قطعه کار
work U قطعه کار
hexastich U قطعه شش فردی
lot U قطعه زمین
replacement part U قطعه یدکی
sett U قطعه سنگفرش
segmentation U قطعه سازی
strip U قطعه باریک
segmentation U قطعه بندی
item U قطعه خبری
items U قطعه خبری
root segment U قطعه ریشهای
resident segment U قطعه مقیم
quad U قطعه سربی
unit assembly U یک قطعه مجزا
mechanism U قطعه ماشینی
time slice U قطعه زمان
theme song U قطعه تکراری
temporal lobe U قطعه گیجگاهی
tension member U قطعه کششی
icicle U یخ پاره قطعه یخ
versicle U قطعه کوچک
subassembly U یک قطعه جزء
stull U قطعه بزرگ
vlsi U قطعه روی یک IC
work part U قطعه کار
workholder U نگهدارنده قطعه
gusset U قطعه اتصال
gussets U قطعه اتصال
mechanisms U قطعه ماشینی
quads U قطعه سربی
program segment U قطعه برنامه
blocked U قطعه زمین
block U قطعه زمین
passages U تصویب قطعه
plat U قطعه نقشه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com