English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 303 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dab U قطعه تکه
dabbed U قطعه تکه
dabs U قطعه تکه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bag U قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
bags U قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
nocturne U قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
nocturnes U قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
stringer U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringers U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
slab U قطعه
slabs U قطعه
lobe U قطعه
lobes U قطعه
fully U از قبیل هر قطعه نوری یا نهانی
card U قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
cards U قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
passage U تصویب قطعه
passages U تصویب قطعه
scale U قطعه
enable U استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enabled U استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enables U استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enabling U استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
part U قطعه
part U قطعه یدکی
mean U مدت زمان متوسط ی که یک قطعه بین دو خرابی کار میکند
mean U متوسط زمان لازم برای تعمیر یک قطعه خراب
meaner U مدت زمان متوسط ی که یک قطعه بین دو خرابی کار میکند
meaner U متوسط زمان لازم برای تعمیر یک قطعه خراب
meanest U مدت زمان متوسط ی که یک قطعه بین دو خرابی کار میکند
meanest U متوسط زمان لازم برای تعمیر یک قطعه خراب
service U توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
serviced U توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
fragmentation U قطعه قطعه شدن
link U برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
link U مسیر ارتباطی یا کانال بین دو قطعه یا وسیله
link U اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
cut U حذف یک قطعه از فایل
cut U قطعه حذف شده از فایل
cuts U حذف یک قطعه از فایل
cuts U قطعه حذف شده از فایل
machine U خطای ناشی از خرابی قطعه
machined U خطای ناشی از خرابی قطعه
machines U خطای ناشی از خرابی قطعه
global U تابع جابجایی که یک قطعه متن
globally U تابع جابجایی که یک قطعه متن
logic U قطعه آزمایش که وضعیت منط قی قط عات یا مدارها را نشان میدهد
standby U قطعه پشتبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standbys U قطعه پشتبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
test U قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
tested U قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
tests U قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
polarities U و قطعه کار نکند
polarity U و قطعه کار نکند
sense U آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
sensed U آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
senses U آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
plotter U وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
plotters U وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
crash U خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashed U خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashes U خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashing U خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashingly U خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
fan U بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند
fan U بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
fanned U بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند
fanned U بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
fanning U بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند
fanning U بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
fans U بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند
fans U بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
sheet U یک قطعه کاغذ بزرگ
sheets U یک قطعه کاغذ بزرگ
technologies U قرار دادن یک قطعه الکترونیکی جدید در تجارت یا صنعت
technology U قرار دادن یک قطعه الکترونیکی جدید در تجارت یا صنعت
mechanism U قطعه ماشینی
mechanisms U قطعه ماشینی
component U قطعه
components U قطعه
odyssey U قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odysseys U قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
micro U کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micro U اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
micros U کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micros U اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
icicle U یخ پاره قطعه یخ
icicles U یخ پاره قطعه یخ
crystal U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystals U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
overlay U قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlaying U قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlays U قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
lot U پارچه قطعه
lot U قطعه زمین
power U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
power U بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
powered U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powered U بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
powering U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powering U بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
powers U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powers U بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
Other Matches
segmentation U تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
lobation U قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
companion part U لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
fast U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segments U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segment U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segments U قطعه قطعه کردن
fragments U قطعه قطعه کردن
mainland U قطعه اصلی قطعه
segment U قطعه قطعه کردن
fragmenting U قطعه قطعه کردن
sectional U قطعه قطعه بخشی
fritter U قطعه قطعه کردن
fragment U قطعه قطعه کردن
fritters U قطعه قطعه کردن
anatomize U قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
segments U قطعه
panels U قطعه
line segment U قطعه خط
segment U قطعه
morceau U قطعه
goblets U قطعه
snip U قطعه
snipped U قطعه
copyslip U قطعه
panel U قطعه
doit U قطعه
plots U قطعه
internode U قطعه
goblet U قطعه
item U قطعه
items U قطعه
extent U قطعه
snipping U قطعه
calligraph U قطعه
nugget U قطعه
fragmenting U قطعه
fragment U قطعه
plot U قطعه
plotted U قطعه
blocs U قطعه
bloc U قطعه
pieces U قطعه
section U قطعه
sections U قطعه
plank U قطعه
stretch U قطعه
stretched U قطعه
stretches U قطعه
piece U قطعه
nuggets U قطعه
tract U قطعه
tracts U قطعه
pane U قطعه
panes U قطعه
block U قطعه
blocked U قطعه
blocks U قطعه
chunks U قطعه
chunk U قطعه
member U قطعه
members U قطعه
fragments U قطعه
snippy U قطعه
segmental U قطعه قطعه
trilobation U سه قطعه
small scale integration U قطعه
smidgin U قطعه
very large scale integration U قطعه
smidgen U قطعه
wodge U قطعه
wodges U قطعه
smidgeon U قطعه
vlsi U قطعه روی یک IC
work part U قطعه کار
workholder U نگهدارنده قطعه
replacement part U قطعه جایگزینی
block U قطعه زمین
blocked U قطعه زمین
blocks U قطعه زمین
versicle U قطعه کوچک
theme song U قطعه تکراری
time slice U قطعه زمان
concertos U قطعه موسیقی
concerto U قطعه موسیقی
opuses U قطعه موسیقی
opus U قطعه موسیقی
stiffener U قطعه تقویتی
pickling U قطعه شویی
unit assembly U یک قطعه مجزا
temporal lobe U قطعه گیجگاهی
fragmenting U قطعه باقیمانده
fragment U قطعه باقیمانده
worked U قطعه کار
work U قطعه کار
electric component U قطعه الکتریکی
fitting U قطعه اتصال
casting U قطعه ریخته گی
lobotomy U قطعه بری
stiffeners U قطعه تقویتی
replacement U تعویض قطعه
handsets U تلفن در یک قطعه
replacement part U قطعه یدکی
handset U تلفن در یک قطعه
fragments U قطعه باقیمانده
replacements U تعویض قطعه
lobotomies U قطعه بری
program segment U قطعه برنامه
gusset U قطعه اتصال
gussets U قطعه اتصال
in sections U د رچند قطعه
hexastich U قطعه شش فردی
frontal lobe U قطعه پیشانی
equuleus U قطعه الفرس
equulei U قطعه الفرس
resident segment U قطعه مقیم
root segment U قطعه ریشهای
clearing block U قطعه بازدارنده
cannibalization U قطعه برداری
plat U قطعه نقشه
lobectomy U قطعه برداری
piece part U قطعه یک پارچه
pericope U قطعه منتخب
partitura U قطعه کامل
sett U قطعه سنگفرش
parietal lobe U قطعه اهیانهای
overlay segment U قطعه جایگذاشت
occipital lobe U قطعه پس سری
midsection U قطعه میانی
major assembly U قطعه عمده
magnetic component U قطعه مغناطیسی
lobule U قطعه کوچک
blank flange U قطعه- ایکس
part number U شماره قطعه
subassembly U یک قطعه جزء
segmentation U قطعه بندی
segmentation U قطعه سازی
partitur U قطعه کامل
items U قطعه خبری
item U قطعه خبری
strip U قطعه باریک
tension member U قطعه کششی
quads U قطعه سربی
quad U قطعه سربی
berg U قطعه عظیم یخ
stull U قطعه بزرگ
piece production cost U ارزش تولید قطعه
medium scale integration U مدار مجتمع با دو قطعه
odes U قطعه شعر بزمی
vermis U قطعه میانی مخچه
pieces U قطعه ادبی یاموسیقی
the continent U قطعه اروپادربرابر جزایربرطانی
duets U قطعه موسیقی یا اوازدونفری
plat U قطعه زمین کوچک
duet U قطعه موسیقی یا اوازدونفری
ode U قطعه شعر بزمی
snippel U قطعه اقتباس شده
ornamental motif U تکه یا قطعه تزیینی
compositions U سرایش قطعه هنری
non ferrous casting U قطعه ریخته گی غیراهنی
composition U سرایش قطعه هنری
time slicing U قطعه کردن زمان
fitting U قطعه اتصال پیوندیها
postlude U قطعه موسیقی پایان
sand castings U قطعه ریختگی ماسهای
concertino U قطعه تصنیف کوچک
scherzo U قطعه نشاط انگیزوهزلی
bit slice processor U پردازشگر قطعه بیتی
cathodic pickling U قطعه شوی کاتدی
stanza U قطعه بندگردان تهلیل
built up crossing U قطعه ریل متقاطع
To shave a piece of wood. U قطعه چوبی راتراشیدن
stanzas U قطعه بندگردان تهلیل
frontal lobe syndrome U نشانگان قطعه پیشانی
cadenza U قطعه اواز یکنفری
cadenzas U قطعه اواز یکنفری
symphony U قطعه طولانی موسیقی
intermezzo U قطعه موسیقی کوتاه
integrate electronic component U قطعه الکترونیکی مجتمع
quadrat U قطعه زمین مستطیل
grassplot U قطعه زمین علفزار
symphonies U قطعه طولانی موسیقی
gallium arsenide U قطعه نیمه هادی
codas U قطعه اخریک اهنگ
serenades U قطعه موسیقی عاشقانه
coda U قطعه اخریک اهنگ
cannibalizing U محل قطعه برداری
cannibalizes U محل قطعه برداری
cannibalized U محل قطعه برداری
cannibalize U محل قطعه برداری
cannibalises U محل قطعه برداری
cannibalising U محل قطعه برداری
cannibalised U محل قطعه برداری
medleys U قطعه موسیقی مختلط
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com