English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
finger plate U قطعهای ازفلزیاچینی یاشیشه که بالاوپایین دسته درمیگذارندکه از
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bleb U حباب هوا دراب یاشیشه
ups and downs <idiom> U بالاوپایین
tessera U قطعات کوچک مرمر یاشیشه مخصوص اجر موزاییک
fluctuability U امادگی برای بالاوپایین رفتن
crapaudiue door U دری که بالاوپایین ان محورگردنده دارد
to look one up and down U بالاوپایین کسیرا نگاه کردن
bobber U کسی یا چیزی که متصل بالاوپایین رود یا داخل وخارج شود
lobar U قطعهای
trilobate U سه قطعهای
piece work U کار قطعهای
intersegmental U میان قطعهای
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
continuous U قطعهای پایان ناپذیر از نوار ضبط
modelled U قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
gimbal U سوارکردن قطعهای بریک حلقه نگهدارنده ازاد
head stock U قطعهای که قسمت مهم دستگاه بر ان قرار دارد
duett U قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند
NOR function = U مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد
model U قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
modeled U قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
models U قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
doped U قطعهای که به آن ماده شیمیایی خاصی اضافه شده است
bracing U قطعهای که عمل کشش را درساختمان یا چوبست انجام میدهد
built up frog U قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
demonstrations U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
logs U :کنده قطعهای ازدرخت که اره نشده سرعت سنج کشتی
demonstration U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demo U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
log U :کنده قطعهای ازدرخت که اره نشده سرعت سنج کشتی
footprint U شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
footprints U شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
lorgnette U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
diagnostic U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی سایر مدارها یا قط عات است
recorders U قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است
recorder U قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است
labelled U قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
hands on U تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
quartets U قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
labels U قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
labeling U قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
label U قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
quartet U قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
hands-on U تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
quartette U قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
spline U در گرافیک کامپیوتری کثیرالجملهای چند قطعهای با تدوام مرتبه اول بین قطعههای ان
monitored U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitors U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
powers U قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
powering U قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
plugs U قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل
powered U قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
power U قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
monitor U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
plugging U قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل
plug U قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل
boilerplate U قطعهای از متن که بارهاکلمه به کلمه در سندهای گوناگون استفاده میشودورق اهن دیگ بخار
universal U قطعهای که توسط CPU دستور می گیرد تا با رشتههای بیت سنکرون و آسنکرون یا خط وط ارسال لازم است
dongle U مدار کد گذاری شده یا قطعهای که پیش از اجرای نرم افزاری حق کپی باید در سیستم باشد
USART U قطعهای که توسط CPU هدایت میشود تا با رشتههای بیت سنکرون و آسنکرون یا خط وط داده موازی کار کند
fugal U وابسته به قطعهای موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند نوعی ماشین پشم خشک کن
kelly U قطعهای از لوله حفاری که باعث میشود علاوه برحرکت دورانی مته در جهت عمود نیز حرکت نماید
blade cuff U قطعهای که با متصل شدن به ساقه تیغه ملخ باعث افزایش عبور جریان هوا از روی موتور میشود
assort U دسته دسته شدن
regiment U دسته دسته کردن
sects U دسته دسته مذهبی
sect U دسته دسته مذهبی
assort U دسته دسته کردن
trooped U دسته دسته شدن
they came in bands U دسته دسته امدند
sorts U دسته دسته کردن
in detail U مفصلا دسته دسته
regiments U دسته دسته کردن
sort U دسته دسته کردن
sorted U دسته دسته کردن
streams of people U دسته دسته مردم
groups U دسته دسته کردن
trooping U دسته دسته شدن
windrow U دسته دسته کردن
scores of people U دسته دسته مردم
shoals of people U دسته دسته مردم
troop U دسته دسته شدن
distribute U دسته دسته کردن
group U دسته دسته کردن
classify U دسته دسته کردن
part U قط عات کوچک ماشین برای جابجایی قطعهای که شکسته شده یا گم شده است
components U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
ULA U قطعهای که حاوی تعداد مدار منط قی جدا و دروازه هایی که سپس توسط مشتری وصل می شوند تا تابع مورد نظررا انجام دهند
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
uart U قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
bare board U تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
bundle U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling U متمرکز کردن دسته کردن دسته
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
dead U آنچه کار نمیکند. کامپیوتر یا قطعهای که کار نمیکند
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
skein U دسته
helm U دسته
ranged U دسته
sections U دسته
ranges U دسته
bunched U دسته
helms U دسته
bunch U دسته
hilt U دسته
skeins U دسته
processions U دسته
crank U دسته
stems U دسته
hilts U دسته
section U دسته
clique U دسته
tussock U دسته مو
tussocks U دسته مو
cliques U دسته
bracket U دسته
nib U دسته
procession U دسته
helve U دسته
work team U دسته
ilk U دسته
stem U دسته
bunching U دسته
stemmed U دسته
stemming U دسته
bunches U دسته
range U دسته
cranked U دسته
tufts U دسته
clan U دسته
clans U دسته
ringleaders U سر دسته
ringleader U سر دسته
category U دسته
nosegay U دسته گل
sheaf U دسته
bail arm U دسته
hosts U دسته
hosted U دسته
host U دسته
A bouquet (bunch)of flowers. U دسته گه
gangs U دسته
tuft U دسته
pitman U دسته
nibs U دسته
parcel U دسته
parcels U دسته
shook U دسته
passel U دسته
lever U دسته
levers U دسته
gang U دسته
wisp U دسته
platoons U دسته
platoon U دسته
assortment U دسته
assortments U دسته
kindest U دسته
kind U دسته
droves U دسته
drove U دسته
handles U دسته
hosting U دسته
bouquets U دسته گل
bouquet U دسته گل
cranks U دسته
cranking U دسته
kinds U دسته
team U دسته
clusters U دسته
cluster bombs U دسته
A bunch ( bouquet ) of flowers . U دسته گل
cluster bomb U دسته
cluster U دسته
wisps U دسته
handle U دسته
teams U دسته
batches U دسته
horde U دسته
ear U دسته
ears U دسته
corps U دسته
rabble U دسته
fasciculate U دسته دسته
fascicled U دسته دسته
fascicle or cule U دسته
lugs U دسته
bevy U دسته
fascicle U دسته
lot U دسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com