English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
analecta U قطعات ادبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sketchbook U کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
sketchbooks U کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
analects U قطعات ادبی منتخبات
anthologist U متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
Other Matches
running spare U قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares U قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion U رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work U عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
reassembles U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembling U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassemble U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembled U بستن قطعات سوار کردن قطعات
cannibalize U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
bin storage U انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
interim overhaul U پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
discourtesy U بی ادبی
misbehaciour U بی ادبی
irreverence U بی ادبی
clownishness U بی ادبی
belletristic U ادبی
lowliness U بی ادبی
impoliteness U بی ادبی
literary U ادبی
inurbanity U بی ادبی
churlishness U بی ادبی
indecorousness U بی ادبی
literay U ادبی
skits U هجو ادبی
skit U هجو ادبی
miscellanea U جنگ ادبی
analecta U گلچین ادبی
gobbets U گلچین ادبی
stylistic U ادبی ادیبانه
plagiary U دزدی ادبی
gobbet U گلچین ادبی
analects U گلچین ادبی
literary property U حق مالکیت ادبی
moral theology U لاهوت ادبی
apologia U پوزش ادبی
literal interpretation U تفسیر ادبی
cribbing U دزدی ادبی
cribbed U دزدی ادبی
crib U دزدی ادبی
misbehaves U بی ادبی کردن
misbehaved U بی ادبی کردن
misbehave U بی ادبی کردن
plagiarizer U دزد ادبی
plagiarist U سارق ادبی
garland U گلچین ادبی
garlands U گلچین ادبی
apologias U پوزش ادبی
locus U مثال ادبی
misbehaving U بی ادبی کردن
literarily U بطور ادبی
cribs U دزدی ادبی
anthology U گلچین ادبی
to misbehave oneself U بی ادبی کردن
plagiarism U دزدی ادبی
pirate U دزد ادبی
reviewers U منقد ادبی
pirates U دزد ادبی
reviewer U منقد ادبی
florilegium U گلچین ادبی
pirated U دزد ادبی
piracy U دزدی ادبی
imagery U تشبیه ادبی
criticisms U نقد ادبی
figure of speech U صنایع ادبی
anthologies U گلچین ادبی
criticism U نقد ادبی
pirating U دزد ادبی
smithereens U قطعات
stylistic U وابسته به انشای ادبی
stylists U از نظر سبک ادبی
dialogue U مکالمات ادبی و دراماتیک
stylist U از نظر سبک ادبی
dialogues U مکالمات ادبی و دراماتیک
didactic U یاد دهنده ادبی
bluestockings U دارای ذوق ادبی
pirates U دزدی ادبی کردن
He is courteous ( respectful ). U آدم با ادبی است
bluestocking U دارای ذوق ادبی
chef d'oeuvre U شاهکار ادبی یا هنری
chef-d'oeuvre U شاهکار ادبی یا هنری
chefs-d'oeuvre U شاهکار ادبی یا هنری
textual critic U نقد ادبی متون
textual critic U نقدگر متون ادبی
textual critic U ناقد ادبی منقد
pirated U دزدی ادبی کردن
piece U قطعه ادبی یاموسیقی
pirating U دزدی ادبی کردن
architectonics U ساختمان اثر ادبی
pieces U قطعه ادبی یاموسیقی
pirate U دزدی ادبی کردن
criticizing U نقد ادبی کردن
criticizes U نقد ادبی کردن
criticized U نقد ادبی کردن
criticize U نقد ادبی کردن
criticising U نقد ادبی کردن
criticises U نقد ادبی کردن
criticised U نقد ادبی کردن
locus classicus U عبارت نمونه ادبی
common items U قطعات عمومی
common hardware U قطعات عمومی
main members U قطعات اصلی
common parts U قطعات عمومی
bill of material U صورت قطعات
spare parts U قطعات یدکی
flinders U قطعات شکسته
repair parts U قطعات یدکی
component drawing U رسم قطعات
parts U قطعات یدکی
cable accessory U قطعات کابل
chosen fragments U قطعات گزیده
chosen fragments U قطعات منتخبه
chrestomathy U قطعات منتخب
chrestomathy U قطعات برگزیده
end product U مجموعه قطعات
parts peculiar U قطعات اختصاصی
table of replaceable partes U فهرست قطعات
trilcgy U یا قطعات سه گانه
parts list U لیست قطعات
parts list U فهرست قطعات
parts peculiar U قطعات مخصوص
staff section U قطعات سمبه
shell fragments U قطعات گلوله
shatter U قطعات شکسته
shatters U قطعات شکسته
web stiffeners U قطعات تقویتی
the desk U کار دفتری یا ادبی یاروحانی
anthologize U گلچین ادبی جمع کردن
aliterary production U فراورده یا محصول ادبی تالیف
epigone U مقلد اثار ادبی و هنری
pastiche U تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
pastiches U تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
magnum opus U مهمترین اثر ادبی یا هنری
morceau U قطعه ادبی یاموسیقی کوتاه
slang U واژه عامیانه وغیر ادبی
fracturing U مو برداشتن قطعات و وسایل
catalogued U لیست قطعات کاتالوگ
catalogue U لیست قطعات کاتالوگ
catalogs U لیست قطعات کاتالوگ
cataloged U لیست قطعات کاتالوگ
cataloging U لیست قطعات کاتالوگ
fractured U مو برداشتن قطعات و وسایل
fracture U مو برداشتن قطعات و وسایل
common parts U قطعات یدکی عمومی
bitty U متشکل از قطعات ریز
assemble U سوار کردن قطعات
assembled U سوار کردن قطعات
bottom casting U قطعات ریخته گی بسته
investment castings U قطعات ریخته گی بسته
renovation U تجدید قطعات کردن
assembles U سوار کردن قطعات
authorized parts list U سهمیه مجاز قطعات
authorized parts list U لیست قطعات مجاز
invar struts U قطعات فلزی ضد انبساط
fractures U مو برداشتن قطعات و وسایل
nomenclature U نام گذاری قطعات
object assembly test U ازمون الحاق قطعات
fragmenting U قطعات متلاشی خردکردن
fragments U قطعات متلاشی خردکردن
fragment U قطعات متلاشی خردکردن
rebuilds U نوسازی کردن قطعات
catalogues U لیست قطعات کاتالوگ
cataloguing U لیست قطعات کاتالوگ
rebuild U نوسازی کردن قطعات
plagiarist U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
academic مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
renaissance U دوره تجدد ادبی و فرهنگی رنسانس
plagiary U سارق اثار ادبی و هنری دیگران
classicize U ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
cool one's heels <idiom> U به علت بی ادبی دیگران منتظر ماندن
set piece U قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
plagiarizing U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarised U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarising U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
architectonic U مربوط به فن معماری یاساختمان اثر ادبی
plagiarises U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarize U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
set pieces U قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
plagiarizes U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
academical U ادبی عضو انجمن دانش بافرهنگستان
Nothing can excuse such impoliteness. U هیچ عذری برای بی ادبی پذیرفته نیست
neoscholasticism U نهضت ادبی ادبای کاتولیک قرن نوزدهم
local colour U نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
sturm und drang U نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
locus classicus U مثال ادبی برای توضیح کلمه یاموضوعی
match mark U جفتن و جور کردن قطعات
shards U شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
component change order U دستور تغییر قطعات یک وسیله
phrasing U ترتیب بندی قطعات موسیقی
component end item U قطعات و اقلام تجهیزات عمده
wiggly block test U ازمون قطعات موج دار
weldment U قطعات بهم جوش خورده
quadrat U به قطعات مستطیل تقسیم کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com