Perdic | قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	anticathode U	قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	dials U	صفحهء مدرج ساعت صفحهء عقربک دار
	dialled U	صفحهء مدرج ساعت صفحهء عقربک دار
	dialed U	صفحهء مدرج ساعت صفحهء عقربک دار
	dial U	صفحهء مدرج ساعت صفحهء عقربک دار
	wheatstone bridge U	مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
	accelerator winding U	سیم پیچی سری که در تنظیم کنندههای ولتا از نوع نوسان ساز با باز شدن دوسر پلاتین میدان مغناطیسی را به سرعت کاهش میدهد وباعث بسته شدن هرچه سریعتر پلاتین میشود
	positive U	قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم
	violet ray U	اشعهء ماوراء بنفش
	asteriated U	دارای اشعهء ستاره مانند
	actinogram U	ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
	backboard U	تخته یا صفحهء پشت هرچیزی
	actinograph U	دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
	tungsten U	تنگستن
	tungesten U	تنگستن
	wolform U	تنگستن
	tungstic U	دارای تنگستن
	k tungsten sensitivity U	حساسیت تنگستن در 4582کلوین
	tungsten steel U	فولاد تنگستن دار
	steels containing tungsten U	فولادهی تنگستن دار
	platinoid U	الیاژی از مس ونیکل و تنگستن
	radiolucency U	درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
	positive externalities U	صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
	tin plate bar U	پلاتین
	contact piece U	پلاتین
	breaker contact U	پلاتین
	platinum U	پلاتین
	breaker point U	پلاتین
	ignition points U	پلاتین
	platinium U	پلاتین
	circular blank U	پلاتین
	platiniferous U	پلاتین دار
	platinic U	وابسته به پلاتین
	interrupter spring U	فنر پلاتین
	points U	پلاتین دلکو
	points U	قطبهای پلاتین
	platiforming U	تبدیل با پلاتین
	interrupter lever U	اهرم پلاتین
	interrupter arm U	اهرم پلاتین
	ignition interrupter U	پلاتین دلکو
	ignition vibrator U	پلاتین دلکو
	ignition breaker U	پلاتین دلکو
	ignition points U	پلاتین دلکو
	interrupter cam U	بادامک پلاتین
	interrupter contact U	کنتاکت پلاتین
	interrupter gap U	دهانه پلاتین
	platinoid U	شبیه پلاتین
	platinum black U	پلاتین سیاه
	platinous U	محتوی پلاتین
	platinum U	پلاتین یا طلای سفید
	platinum iridium alloy U	الیاژ پلاتین- ایریدیم
	platinotype U	عکاسی بوسیله املاح پلاتین
	platinize U	پلاتین روی چیزی کشیدن
	platinize U	با پلاتین و ترکیبات ان مخلوط کردن یا اندودن
	platinum black U	گرد سیاه پلاتین حاصله از حل املاح ان
	unknowns U	مجهول
	unbeknown U	مجهول
	unbeknownst U	مجهول
	secrets U	سر مجهول
	secret U	سر مجهول
	unknown U	مجهول
	fameless U	مجهول
	fameless U	مجهول الهویه
	ownership of unknown U	مجهول المالک
	of unknown identity U	مجهول الهویه
	of unknown ownership U	مجهول المالک
	of obscure birth U	مجهول النسب
	roentgen ray U	اشعه مجهول
	identity of unknown U	مجهول الهویه
	the passive voive U	فعل مجهول
	rontgen rays U	پرتو مجهول
	the passive voice U	فعل مجهول
	the passive voice U	بنای مجهول
	the passive voive U	بنا مجهول
	unclear condition U	شرط مجهول
	unknown sample U	نمونه مجهول
	xrays U	اشعه مجهول
	x ray U	اشعه مجهول
	person of unknown indentity U	شخص مجهول الهویه
	property with unknown owner U	مال مجهول المالک
	x radiation U	تشعشع اشعه مجهول
	property of unknown ownership U	اموال مجهول المالک
	fabulous U	افسانه وار مجهول
	x ray therapy U	درمان با اشعه مجهول
	incognito U	نا شناس مجهول الهویه
	property of unknown ownership U	مال مجهول المالک
	passiveness U	فعل درحالت مجهول
	ignotum per igno tius U	توضیح مجهول با چیزمجهول تر
	platinum metal U	ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
	roentgenoscopy U	معاینه بوسیله اشعه مجهول
	radiogram U	عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
	radiograms U	عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
	deponont U	در فاهر مجهول و در باطن معلوم
	rontgenogram U	عکسی که با پرتو مجهول بردارند
	encephalogram U	عکس برداری ازمغز با اشعه مجهول
	roentgenize U	بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
	roentgenoscope U	دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
	participle U	وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
	participles U	وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
	roentgen U	واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
	radioactivity U	خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
	roentgenography U	عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
	radio activity U	خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
	penetrameter U	الت مخصوص سنجش درجه نفوذ اشعه مجهول
	roentgenology U	شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
	roentgenogram U	عکسی که توسط تابش اشعه مجهول درست شده است
	rontgen U	نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
	tomography U	فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
	poss U	مثبت
	assertive U	مثبت
	justificatory U	مثبت
	affirmatory U	مثبت
	positive U	مثبت
	affirmative U	مثبت
	declaratory U	مثبت
	white gold U	الیاژی از طلا شبیه به پلاتین که از ترکیب نیکل یا سایرفلزات و طلا بدست می اید
	positivity U	مثبت بودن
	positive correlation U	همبستگی مثبت
	positive film U	فیلم مثبت
	positive glow U	شعله مثبت
	positive transmission U	پخش مثبت
	positive slope U	شیب مثبت
	positive pole U	قطب مثبت
	zincoid U	قطب مثبت
	positive modulation U	پخش مثبت
	positive plate U	صفحه مثبت
	positive wire U	سیم مثبت
	positive lead U	سیم مثبت
	positive conductor U	سیم مثبت
	positive potential U	پتانسیل مثبت
	positive feedback U	واخوراند مثبت
	positive feedback U	بازخورد مثبت
	positive electrode U	الکترد مثبت
	posivite ray U	پرتو مثبت
	positive relation U	رابطه مثبت
	positive logic U	منطق مثبت
	positive side U	بخش مثبت
	positive sign U	علامت مثبت
	positive element U	سازه مثبت
	positive reinforcement U	تقویت مثبت
	positive skewness U	چولگی مثبت
	positive electricity U	برق مثبت
	positive electricity U	الکتریسیته مثبت
	positive economics U	اقتصاد مثبت
	positive modulation U	تحمیل مثبت
	positive transfer U	انتقال مثبت
	positive transference U	انتقال مثبت
	positively skewed U	چوله مثبت
	positive column U	ستون مثبت
	hot-wired U	سیم مثبت
	an a answer U	پاسخ مثبت
	anode U	الکترود مثبت
	pro- U	جنبه مثبت
	pro U	جنبه مثبت
	cation U	یون مثبت
	hot-wire U	سیم مثبت
	assertion U	افهار مثبت
	anodes U	قطب مثبت
	affirmatively U	بطور مثبت
	hot-wires U	سیم مثبت
	hot-wiring U	سیم مثبت
	hot wire U	سیم مثبت
	yea U	رای مثبت
	positivism U	مثبت گرایی
	active balance U	موازنه مثبت
	active balance U	مانده مثبت
	plus U	افزودن به مثبت
	aye U	رای مثبت
	positive balance U	مانده مثبت
	if so U	در صورت مثبت
	anodes U	الکترود مثبت
	affirmative	اظهار مثبت
	positive acceleration U	شتاب مثبت
	affirmative U	عبارت مثبت
	positive brush U	زغال مثبت
	false positive U	مثبت کاذب
	anode U	قطب مثبت
	positive charge U	بار مثبت
	nonposetive U	غیر مثبت
	yea-sayer U	گوینده [رای] مثبت
	positive post U	قطب مدار مثبت
	take down <idiom> U	مثبت وضبط صحبتها
	look at the world through rose-colored glasses <idiom> U	خیلی مثبت بودن
	anode U	قطب مثبت باطری
	cardinals U	عدد صحیح مثبت
	cardinal U	عدد صحیح مثبت
	to answer in the a U	پاسخ مثبت دادن
	positively U	محققا" بطور مثبت
	anodes U	قطب مثبت باطری
	positive terminal U	قطب مدار مثبت
	positive cotton effect U	پدیده مثبت کاتن
	positive feeder U	سیم تغذیه مثبت
	factorial U	حاصلضرب اعدادصحیح مثبت
	positive integer U	عدد صحیح مثبت
	positive definite matrix U	ماتریس همیشه مثبت
	positive skewness U	عدم تقارن مثبت
	averment U	افهار قطعی یا مثبت
	positron U	ذره کوچک مثبت
	yea U	بلکه رای مثبت
	crater in positive carbon U	گودی کربن مثبت
	hydrogen ion U	یون +H با بار الکتریکی مثبت