English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
polarization U قطبی سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
polar regions U مناطق قطبی زمین سرزمینهای قطبی
polar plot U روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
dipole dipole bond U پیوند دو قطبی- دو قطبی
orientation forces U نیروهای دو قطبی- دو قطبی
circumpolar constellation U صورتهای فلکی دور قطبی صورتهای فلکی پیرا قطبی
polar stereographic U سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
unipolar U یک قطبی
bipolar U دو قطبی
double pole U دو قطبی
arctic U قطبی
homopolar U هم قطبی
diode U دو قطبی
unipolar U تک قطبی
dipole U دو قطبی
polar U قطبی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
two electrode valve U لامپ دو قطبی
polar distance U فاصله قطبی
polarities U تمایل قطبی
polarity U ویژگی قطبی
polarities U ویژگی قطبی
polar molecule U مولکول قطبی
polarity U تمایل قطبی
two terminal network U شبکه دو قطبی
diode U لامپ دو قطبی
north star U ستاره قطبی
polar angle U زاویه قطبی
polar bond U پیوند قطبی
polar compound U ترکیب قطبی
polar coordinate U مختصات قطبی
polar coordinates U مختصات قطبی
polar diagram U نقشه قطبی
unipolarity U حالت یک قطبی
unipolar armature U ارمیچر تک قطبی
aurora U شفق قطبی
loadstar U ستاره قطبی
lodestar U ستاره قطبی
lodestaror load U ستاره قطبی
polaris U ستاره قطبی
single contact switch U کلید یک قطبی
pole armature U ارمیچر قطبی
polestar U ستاره قطبی
polarized U قطبی شده
magnetic doublet U دو قطبی مغناطیسی
arctic regions U نواحی قطبی
arctic basin U حوضچه قطبی
multipole U چند قطبی
multipolar U چند قطبی
multi contact U چند قطبی
polarizing filter U صافی قطبی
polarization current U جریان قطبی
triode U لامپ سه قطبی
polar relay U رله قطبی
polarized relay U رله قطبی
polar solvent U حلال قطبی
polar transmission U مخابره قطبی
polar variable U متغیر قطبی
terminal voltage U ولتاژ قطبی
polar vector U بردار قطبی
polar vortex U ورتکس قطبی
polar winds U بادهای قطبی
crystal rectifier U دو قطبی بلورین
polarization U قطبی شدگی
moment of a dipole U گشتاور دو قطبی
dipolar ion U یون دو قطبی
electric doublet U دو قطبی الکتریسیته
dipole interaction U بر هم کنش دو قطبی
dipole moment U گشتاور دو قطبی
bipolar cells U یاختههای دو قطبی
polarises U قطبی کردن
foumart U گربه قطبی
polarising U قطبی کردن
polarize U قطبی کردن
one pole switch U کلید یک قطبی
polarizes U قطبی کردن
four pole U چهار قطبی
arctic regions U مناطق قطبی
fitchet U گربه قطبی
hexode U لامپ شش قطبی
zwitterion U یون دو قطبی
hexod U لامپ شش قطبی
Pole Star U ستاره قطبی
electric dipole U دو قطبی الکتریسیته
polarised U قطبی کردن
dipole antenna U انتن دو قطبی
polarizing U قطبی کردن
tetrode U لامپ چهار قطبی
the north star U ستاره قطبی یا شمالی
multi electrode valve U لامپ چند قطبی
circumpolar stars U ستارگان پیرا قطبی
circumpolar stars U ستارگان دور قطبی
duopsony U انحصار دو قطبی خرید
molecular dipole moment U گشتاور دو قطبی مولکولی
multipole moment U گشتاور چند قطبی
magnetic dipole moment U گشتاور دو قطبی مغناطیسی
semipolar molecule U مولکول نیم قطبی
semiconductor diode U دو قطبی نیم رسانا
folded dipole U انتن دو قطبی دولا
duopoly U انحصار دو قطبی فروش
magnetic quadrupole U چهار قطبی مغناطیسی
arctic U مربوطه به نواحی قطبی
pentode U لامپ پنج قطبی
bipolar affective disorder U اختلال عاطفی دو قطبی
dipole dipole forces U نیروهای دو قطبی- دوقطبی
polar coordinates U دستگاه مختصات قطبی
four terminal network U شبکه چهار قطبی
polarize U قطبی کردن یا شدن
polar coordinates U مختصات قطبی [ریاضی]
polarising U قطبی کردن یا شدن
homopolar bond U پیوند جور قطبی
polarises U قطبی کردن یا شدن
polar duplex telegraphy U تلگراف دو جهتی قطبی
polarised U قطبی کردن یا شدن
polar diagram U نمودار با مختصات قطبی
unipolar psychosis U روان پریشی یک قطبی
unipolar U سلولهای عصبی یک قطبی
octode U لامپ هشت قطبی
polarizes U قطبی کردن یا شدن
polar chart U نمودار با مختصات قطبی
isolation diode U لامپ دو قطبی خودکار
heteropolar bond U پیوند ناجور قطبی
heptode U لامپ هفت قطبی
triode amplifier U فزون ساز سه قطبی
polar covalent bond U پیوند کووالانسی قطبی
polarizing U قطبی کردن یا شدن
image phase constant U ضریب فازی چهار قطبی ضریب ثابت فازی تصویر ثابت فازی چهار قطبی
fisch U پوست راسو یا گربه قطبی
equivalent diode voltage U ولتاژ لامپ دو قطبی هم ارز
equivalent diode of a triode U لامپ دو قطبی هم ارز چندقطبی
half wave dipole U انتن دو قطبی نیم موج
fitchew U پوست راسو یا گربه قطبی
output pentode U لامپ پنج قطبی خروجی
dipole dipole coupling U جفت شدگی دو قطبی- دوقطبی
polar coordinate system U دستگاه مختصات قطبی [ریاضی]
hot cathode gas triode U لامپ سه قطبی با کاتد داغ
passive four terminal network U شبکه چهار قطبی بی اثر
gas triode U لامپ سه قطبی با کاتد داغ
y parameter U پارامتر چهار قطبی ایگرگ
equivalent diode of a multielectrode val U لامپ دو قطبی هم ارز چندقطبی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
perveance of a multi electrode valve(tub U پروه انس لامپ چند قطبی
gated beam tube U لامپ پنج قطبی با شیب ثابت
tzigane U کولی مجاری قبطی مجارستانی قطبی
gas tetrode U لامپ چهار قطبی با کاتد داغ
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustration U خنثی سازی محروم سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
tundra U دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
tundras U دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
anorak U نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
anoraks U نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
longspur U انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
polar motion U وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
white bear U خرس سفید خرس قطبی
bridge building U پل سازی
bridgework U پل سازی
individualization U تک سازی
local anasthesia U سر سازی
stylization U مد سازی
padding U له سازی
individualize U تک سازی
pavement U کف سازی
individualised U تک سازی
individualises U تک سازی
individualising U تک سازی
individualized U تک سازی
individualizes U تک سازی
individualizing U تک سازی
pavements U کف سازی
truncation U بی سر سازی
idolization U بت سازی
deflexion U خم سازی
individuation U تک سازی
compaction U تو پر سازی
flooring U کف سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com