English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
goods train U قطار حمل کالا
goods trains U قطار حمل کالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
convention international de merchandies U عهدنامه بین المللی جهت حمل کالا با قطار
free on rail U تحویل کالا روی قطار
freightliner U شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
Other Matches
to limber up a gun carriage U پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
to limber up U پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
cob web theorem U ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
supporting goods U موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
transire U برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department store U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
barter with someone U با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
shelf life U مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter [to trade by barter] U دادوستد کالا با کالا کردن
say's law U از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery U فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
demand elasticity U درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity U فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
consignee U گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
multigage U قطار راه اهن چند ریله قطار چند ریله
colleagues U هم قطار
tandems U قطار
tandem U قطار
colleague U هم قطار
train U قطار
trains U قطار
trained U قطار
rowed U قطار
conpanion U هم قطار
compeer U هم قطار
row U قطار
string U قطار
filed U قطار
rows U قطار
file U قطار
train ride U گردش با قطار
locomotive driver [British E] U راننده قطار
wave train U قطار موج
train of waves U قطار موج
train driver U راننده قطار
row U قطار راسته
wagon master U رئیس قطار
goods trains U قطار باربری
rank U قطار رشته
ranked U قطار رشته
ranks U قطار رشته
railway station U ایستگاه قطار
The train ran off the rails. U قطار از خط خارج شد
locomotive engineer [American E] U راننده قطار
railroad engineer [American E] U راننده قطار
train operator [American E] U راننده قطار
locomotive operator [British E] U راننده قطار
freight trains U قطار باری
freight train U قطار باری
goods train U قطار باربری
light engineh U لوکوموتیو بی قطار
i lost the train U به قطار نرسیدم
train U پیش قطار
sleeping carriage U خوابگاه قطار
primers U پیش قطار
primer U پیش قطار
pulse train U قطار تپشها
prime movers U پیش قطار
prime mover U پیش قطار
trucks U واگن قطار
trucking U واگن قطار
trucked U واگن قطار
in a row U قطار شده
truck U واگن قطار
error burst U قطار خطاها
When does the train arrive? U قطار کی می رسد؟
rows U قطار راسته
trains U پیش قطار
trained U پیش قطار
electric train U قطار برقی
cross belt U قطار حمایل
rowed U قطار راسته
i lost the train U قطار را از دست دادم
the train runs without a stop U قطار بدون ایست
for U تحویل روی قطار
buggie U پیش قطار توپ
intercity train U قطار بین شهری
a thorugh train U قطار بدون توقف
time bill U برنامه حرکت قطار
caboose U اطاق کارگران قطار
When wI'll the train arrive ? U چه وقت قطار می آید ؟
streamliner U قطار سریع وشیک
streetcar [American E] [old-fashioned] U قطار برقی خیابان
tramcar [British E] U قطار برقی خیابان
tram [British E] U قطار برقی خیابان
buffer-bar [railway] U ضرب خور [قطار]
parlor car U سالن استراحت قطار
dining cars U واگن رستوران قطار
trolleycar [American E] [old-fashioned] U قطار برقی خیابان
trolley [American E] [old-fashioned] U قطار برقی خیابان
dining car U واگن رستوران قطار
train journey from ... over ... to ... U مسافرت با قطار از ... از راه ... به ...
What time does the train arrive in London? U چه وقت قطار به لندن می رسد؟
The train was 10 minutes late. U قطار 10 دقیقه دیر رسید
When does the train [bus] to ... depart? U قطار [اتوبوس] به ... کی حرکت می کند؟
intercity train U قطار بین شهری با توقف
containers U قطار و کشتی بکاربرده میشود
The train came in on time . U قطار به موقع رسید ( سروقت )
container U قطار و کشتی بکاربرده میشود
We rushed ( hurried ) back to the train station. U با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
Does this train go to ... ? آیا این قطار به ... میرود؟
Do I have to change trains? U آیا باید قطار عوض کنم؟
boat train U [خط ] قطار با ارتباط به کشتی [برای سفر]
slip carriage U واگنی که از قطار راه اهن ول میشود
lounge car U قطار دارای سالن استراحت وتفریح
in the centre near the railway station U در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
Does the train stop in London? U آیا قطار در لندن توقف دارد؟
How long does the train stop here? U چه مدت قطار اینجا توقف دارد؟
Is there a train to the airport? U آیا برای فرودگاه قطار هست؟
freight lighter U قطار سریع السیر جهت حمل کانتینر
I want to leave the car in the railway station U من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
Is the train from Leeds late? U آیا قطار شهر لیدز تاخیر دارد؟
Is this the right platform for the train to London? U آیا این سکوی قطار لندن است؟
Is this the train to Liverpool? U آیا این قطار شهر لیورپول است؟
rail capacity U حداکثرفرفیت کشش ریلها از نظرتعداد قطار در روز
I missed the connection. U من اتوبوس [قطار هواپیمای] رابط را از دست دادم.
What platform does the train from York arrive at? U قطار یورک در کدام سکو توقف می کند؟
Luchily for me the train was late. U خوش شانسی آوردم قطار دیر رسید
limber U عراده را به عقب توپ بستن پیش قطار
What platform does the train to York leave from? U قطار یورک از کدام سکو حرکت می کند؟
There is a train to London at 8. یک قطار برای شهر اختر در ساعت 8 هست؟
Is there enough time to change trains? U آیا برای تعویض قطار وقت کافی دارم؟
Do the trains connect? U [خط] قطارها به هم اتصال دارند؟ [برای عوض کردن قطار]
Your train will leave from platform 8. قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
switch U روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
When is the next train to Oxford? U چه وقت قطار بعدی به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
When is the last train to Oxford? U چه وقت آخرین قطار به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
You have to change at London. شما باید در لندن قطار تان را عوض کنید.
parliamentary train U قطار راه اهنی که میلی یک PENNY بیشتر از مسافرنمیگیرد
switches U روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
switched U روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
Change at London and get a local train. در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
ferrybridge U کشتی ای که قطار راه اهن راازروی رودخانه یاخلیج میبرد
To alight from a bus(tarin,car). U پایین آمدن (پیاده شدن از اتوبوس .قطار و اتو مبیل )
streamliner U قطار یا هواپیمایی که مقاومت هوا را درهم شکسته وانرا تعدیل کند
traffick U کالا
mercery U کالا
object of sale U کالا
trafficked U کالا
products U کالا
produce U کالا
produced U کالا
article U کالا
articles U کالا
cargo U کالا
matter U کالا
cargoes U کالا
mattered U کالا
produces U کالا
goods U کالا
materials U کالا
material U کالا
merchandise U کالا
trafficking U کالا
chattel U کالا
traffic U کالا
ware U کالا
wares U کالا
product U کالا
traffics U کالا
commodities U کالا
good U کالا
mattering U کالا
stuff U کالا
commodity U کالا
matters U کالا
stuffs U کالا
stuffed U کالا
highball U یک لیوان بزرگ ویسکی یا عرق مخلوط بانوشابه گازدار قطار سریع السیر
drawbar U میلهای که واگونهای قطار رابه لکوموتیو متصل میکند میله اتصال واگون
hold U انبار کالا
holds U انبار کالا
stowage U انبار کالا
samples U نمونه کالا
depots U انبار کالا
storeroom U انبار کالا
fate of goods U وضعیت کالا
inventories U موجودی کالا
stock room U انبار کالا
stock requisition U درخواست کالا
depot U انبار کالا
warehouse U انبار کالا
order for goods U سفارش کالا
barters U دادوستد کالا
fair U نمایشگاه کالا
lien on goods U حق حبس کالا
fairest U نمایشگاه کالا
fairs U نمایشگاه کالا
margin utility U حد مطلوبیت کالا
bartering U دادوستد کالا
bartered U دادوستد کالا
barter U دادوستد کالا
inventory U صورت کالا
fairer U نمایشگاه کالا
inventory U موجودی کالا
handling of goods U جابجایی کالا
on receipt of the goods U برسیدن کالا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com