English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
test case U قضیه در ازمایش
test cases U قضیه در ازمایش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
subordinate coajunction U حرف عطفی که قضیه تاریخ را به قضیه اصلی می پیوندد
compound complex U دارای دو قضیه اصلی ویک قضیه فرعی
use testing U ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
tryout U ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
pilot method U عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
assays U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assay U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
test element U دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
continous immersion test U ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
flight test U ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
insulation test U ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
soil examination U بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
flight test U ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
creep test U ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
confident test U ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
tube tester U دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
environmental test U ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
case U قضیه
propositioned U قضیه
proposition U قضیه
theses U قضیه
premiss U قضیه
clause U قضیه
clauses U قضیه
thesis U قضیه
axiom U قضیه
axioms U قضیه
propositions U قضیه
propositioning U قضیه
theorems U قضیه
cage U قضیه
cages U قضیه
theorem U قضیه
cases U قضیه
binomial theorem U قضیه دو جملهای
boltzmann h threrem U قضیه H بولتزمن
rearrangement theorem U قضیه نوارایی
virial theorem U قضیه ویریال
h theorem of boltzmann U قضیه H بولتزمن
bernoulli theorem U قضیه برنولی
opposites U عکس قضیه
asses bridge U قضیه حماریه
bayes'theorem U قضیه بیس
variation theorem U قضیه تغییر
opposite U عکس قضیه
slutsky theorem U قضیه اسلاتسکی
pythagorean proposition U قضیه عروس
clause U جزء قضیه
duality theorem U قضیه دوگانگی
orthogonality theorem U قضیه تعامد
mattering U امر قضیه
mattered U امر قضیه
matter U امر قضیه
euler theorem U قضیه اولر
expansion theorem U قضیه بسطی
euler's theorem U قضیه اویلر
obverse U قضیه تالی
syllogism U قضیه منطقی
principal clause U قضیه اصلی
central limit theorem U قضیه حد مرکزی
poniard asinorum U قضیه خرفهم
poniard asinorum U قضیه حماریه
point of honour U قضیه شرف
clauses U جزء قضیه
matters U امر قضیه
hypothesis U قضیه فرضی نهشته
hypotheses U قضیه فرضی نهشته
superaltern U قضیه کلی مورداستدلال
adjudicated case U قضیه محکوم بها
thesis U رساله دکتری قضیه
addition theorem U قضیه جمع پذیری
theses U رساله دکتری قضیه
clausius virial theorem U قضیه ویریال کلازیوس
jahn teller theorem U قضیه یان- تلر
How did it turn out? U [قضیه] چطور تمام شد؟
majorpremise U کبرای قضیه منطقی
non restrictive clause U قضیه غیر تحدیدی
In this matter U در این بابت [قضیه]
worst case scenario U بدترین شکل قضیه
Pythagorean theorem U قضیه فیثاغورس [ریاضی]
Pythagoras' theorem U قضیه فیثاغورس [ریاضی]
balanced budget theorem U قضیه بودجه متوازن
res judicata U قضیه محکوم بها
f.clause U قضیه که با in order thatاغازگرد د
worst-case scenario U بدترین شکل قضیه
premisses U قضیه ثابت یا اثبات شده
premise U قضیه ثابت یا اثبات شده
premised U قضیه ثابت یا اثبات شده
to have no say [in that matter] U پاسخگو نبودن [در این قضیه]
i had no voice in that matter U من دران قضیه رایی نداشتم
prime number theorem U قضیه اعداد اول [ریاضی]
axioms U قضیه حقیقی حقیقت متعارفه
axiom U قضیه حقیقی حقیقت متعارفه
I saw it for myself . I was an eye –witness U خودم شاهد قضیه بودم
issues U مسئله قضیه تحویل جنس
issued U مسئله قضیه تحویل جنس
issue U مسئله قضیه تحویل جنس
autre fois acquit U قضیه محکوم بها در امورجزاییfacsimile
well-ordering theorem U قضیه خوش ترتیبی [ریاضی]
That's another story. U این داستان [قضیه] دیگری است.
It is quite a hypothetical case . U این یک قضیه کاملا" فرضی است
adoption U مربوط به قضیه پسر خواندگی عیسی
prosyllogism U قضیهای که نتیجه ان مبنای قضیه دیگر باشد
questions U موضوع قضیه شکنجه کردن به منظوراقرار گرفتن
Now that you're here, it's a whole new ball game. U حالا که اینجایی قضیه خیلی فرق می کند.
questioned U موضوع قضیه شکنجه کردن به منظوراقرار گرفتن
question U موضوع قضیه شکنجه کردن به منظوراقرار گرفتن
coordinate conjunction U حرف عطفی که چند قضیه یالغت برابر را بهم می پیوندد
rogatory U احاله رسیدگی به قضیه مطروحه به دادگاهی غیر از محکمه مطروح فیه
checking U ازمایش
vetting U ازمایش
g U ازمایش
assay U ازمایش
screening U ازمایش
tests U ازمایش
assays U ازمایش
experimented U ازمایش
experiment U ازمایش
testing U ازمایش
experiments U ازمایش
tested U ازمایش
shy U ازمایش
trials U ازمایش
experimenting U ازمایش
examen U ازمایش
trial U ازمایش
shyest U ازمایش
shied U ازمایش
shies U ازمایش
experimentation U ازمایش
shying U ازمایش
shyer U ازمایش
probationership U ازمایش کاری
probational U ازمایش امتحان
experimentalist U اهل ازمایش
experimental design U طرح ازمایش
triaxial test U ازمایش سه بعدی
preliminary test U ازمایش مقدماتی
explosion proof U ازمایش- انفجار
lucas test U ازمایش لوکاس
examination of the soil U ازمایش خاک
intelligence test U ازمایش هوش
factorial design U ازمایش فاکتوریل
inspection test U ازمایش کار
hardness test U ازمایش سختی
tension test U ازمایش کشش
hanging test U ازمایش کشش
hammer test U ازمایش سقوطی
izod test U ازمایش ایزود
gage U ازمایش کردن
line tester U ازمایش کننده خط
load test U ازمایش بار
test specimen U نمونه ی ازمایش
insulation voltage U فشار ازمایش
material testing U ازمایش مصالح
flattening test U ازمایش توزیعی
final test U ازمایش نهائی
image test U ازمایش تصویر
fatigue test U ازمایش خستگی
impact test U ازمایش ضربه
program testing U ازمایش برنامه
test hole U چاه ازمایش
test bay U میدان ازمایش
test bay U حوزه ازمایش
test bar U میله ازمایش
test announcement U نتیجه ازمایش
tensile test U ازمایش کشش
tensile test U ازمایش کششی
teasthole U گمانه ازمایش
tally plate U برچسب ازمایش
system testing U ازمایش سیستم
tester U دستگاه ازمایش
testing load U بار ازمایش
test bed U میز ازمایش
test bed U صفحه ازمایش
test model U نمونه ی ازمایش
test piece U نمونه ازمایش
test plan U طرح ازمایش
test room U اطاق ازمایش
test series U سری ازمایش
test set U دستگاه ازمایش
test specimen U نمونه ازمایش
tester U ازمایش کننده
test element U وسیله ازمایش
test course U مسافت ازمایش
test clip U گیره ازمایش
stripping test U ازمایش زدودگی
stripping test U ازمایش زدودن
testing of materials U ازمایش مصالح
shop test U ازمایش کارگاهی
shear test U ازمایش برشی
self test U ازمایش خودکار
sedimentation test U ازمایش تهنشینی
saturation testing U ازمایش اشباعی
regression testing U ازمایش رگرسیون
test equipment U وسایل ازمایش
rattler test U ازمایش تردی
rattler test U ازمایش تورق
random test U ازمایش پیشامدی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com