English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
elegiast U قصیده نویس
idyllist U قصیده نویس
odist U قصیده نویس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ode U قصیده
exemplum U قصیده
balladry U قصیده
odes U قصیده
elegize U قصیده نوشتن
idylls U قصیده کوتاه
idyl U قصیده کوتاه
idyll U قصیده کوتاه
ballade U قصیده مسمط مستزاد
epode U بخش سوم غزل یا قصیده ورد
addersser or or U نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming U تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
version U نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
versions U نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
chirographer U خط نویس
affiant U گواهی نویس
proforma U پیش نویس
phonographer U صدا نویس
captions U زیر نویس
orthographer U درست نویس
natural historian U تاریخ نویس
paper stainer U کتاب نویس
acceptor U قبولی نویس
paragrapher U عبارت نویس
programmers U برنامه نویس
pamphleteers U رساله نویس
scholiast U حاشیه نویس
pamphleteer U رساله نویس
scrabbler U مسوده نویس
sign writer U تابلو نویس
sign writer U لوحه نویس
songwriter U سرود نویس
stenograph U تند نویس
story teller U افسانه نویس
rough or foul copy U چرک نویس
historian U تاریخ نویس
historians U تاریخ نویس
programmer U برنامه نویس
prosaist U نثر نویس
prosateur U نثر نویس
proser U نثر نویس
proverbialist U مثل نویس
rewriter U دوباره نویس
grandiloquent U قلنبه نویس
minute U پیش نویس
allegorist U تمثیل نویس
gazetteer U روزنامه نویس
endorser U فهر نویس
gnomical U کوتاه لب نویس
endorseer U فهر نویس
emblematist U مثل نویس
elegist U مرثیه نویس
elegiast U مرثیه نویس
editorialist U سرمقاله نویس
dramaturge U درام نویس
head liner U سرصفحه نویس
endorser U پشت نویس
gazetteer U مجله نویس
foul copy U چرک نویس
fictionist U داستان نویس
fictionist U افسانه نویس
fabulist U افسانه نویس
fabler U افسانه نویس
geneologist U شجره نویس
epistoler U نامه نویس
epistler U رساله نویس
mythographer U اسطوره نویس
dialogist U مکالمه نویس
magazin U مجله نویس
magazinist U مجله نویس
magazinist U مقاله نویس
magniloquent U قلنبه نویس
aphorist U پند نویس
aphorist U موجز نویس
annotator U تفسیر نویس
annotator U حاشیه نویس
annalist U تاریخچه نویس
calligrapher U خوش نویس
calligraphist U خوش نویس
deponent U گواهی نویس
inker U مرکب نویس
cryptographer U رمز نویس
copyreader U سرمقاله نویس
conveyancer U قباله نویس
lapicide U سنگ نویس
letter writer U نامه نویس
letter writer U کاغذ نویس
chronicler U وقایع نویس
anecdotist U حکایت نویس
write once read many U یکبار نویس
ball pens U روان نویس ها
ballpoints U روان نویس ها
ballpoint pens U روان نویس ها
drafted U چرک نویس
drafted U پیش نویس
drafts U پیش نویس
drafts U چرک نویس
typewritter U ماشین نویس
bookmakers U کتاب نویس
bookmaker U کتاب نویس
ballpens U روان نویس ها
songwriter U ترانه نویس
evangelists U انجیل نویس
evangelist U انجیل نویس
draft U چرک نویس
draft U پیش نویس
playwright U پیس نویس
polygraphs U بسیار نویس
essayist U مقاله نویس
columnists U مقاله نویس
columnist U مقاله نویس
dramatist U نمایشنامه نویس
typists U ماشین نویس
typist U ماشین نویس
romancer U رمان نویس
novelists U رمان نویس
novelist U رمان نویس
satirists U هجو نویس
essayists U مقاله نویس
the psalmist U زبور نویس
tabulator U جدول نویس
polygraph U بسیار نویس
biographers U تذکره نویس
biographer U تذکره نویس
tabulating machine U جدول نویس
playwrights U نمایشنامه نویس
playwrights U پیس نویس
playwright U نمایشنامه نویس
scriptwriters U نمایشنامه نویس
scriptwriter U نمایشنامه نویس
dramatists U نمایشنامه نویس
satirist U هجو نویس
draughtsmen U طرح نویس
draftsmen U طرح نویس
caption U زیر نویس
draughtsman U طرح نویس
lexicographer U لغت نویس
lexicographers U لغت نویس
tractarian U مقاله نویس
write white engine U موتور سفید نویس
gossiper U دری وری نویس
system programmer U برنامه نویس سیستم
write black engine U موتور سیاه نویس
systems programer U برنامه نویس سیستم
systems progarmmer U برنامه نویس سیستم ها
serialist U داستان نویس سریال
subscript U زیر نویس امضاء
mythopoet U شاعر افسانه نویس
subscriber of shares U پذیره نویس سهام
story teller U افسانه گو حکایت نویس
roughs U طرح پیش نویس
systems programmer U برنامه نویس سیستم
proforma U پیام پیش نویس
penny a line U ارزان نویس بی مایه
to make a minute of U پیش نویس کردن
maintenance programmer U برنامه نویس نگهداشت
maintenance programmer U برنامه نویس پشتیبان
ink writer U در تلگراف مرکب نویس
mythologist or ger U اساطیر نویس اساطیردان
drafts U پیش نویس قرارداد
relative coding U برنامه نویس نسبی
programmer analyst U برنامه نویس / تحلیل گر
parts programmer U برنامه نویس اجزاء
biographer U شرح حال نویس
drafts U پیش نویس طرح
holograph U سند دست نویس
holographs U سند دست نویس
drafts U پیش نویس چرکنویس
drafted U پیش نویس کردن
protocol U پیش نویس معاهده
protocols U پیش نویس سند
protocols U پیش نویس معاهده
drafted U پیش نویس طرح
abstracter U خلاصه نویس دزد
accepting bank U بانک قبولی نویس
drafts U پیش نویس کردن
sketched U پیش نویس ازمایشی
sketch U پیش نویس ازمایشی
biographers U شرح حال نویس
pressmen U مخبرروزنامه مقاله نویس
minute U پیش نویس کردن
pressman U مخبرروزنامه مقاله نویس
fountain pens U قلم خود نویس
fountain pen U قلم خود نویس
verbose U دراز نویس درازگو
endorse U پشت نویس کردن
endorsed U پشت نویس کردن
endorses U پشت نویس کردن
endorsing U پشت نویس کردن
sketches U پیش نویس ازمایشی
drafted U پیش نویس قرارداد
draft U پیش نویس چرکنویس
draft U پیش نویس کردن
draft U پیش نویس طرح
coder U برنامه نویس رمزگذار
draft of a treaty U پیش نویس معاهده
computer programmer U برنامه نویس کامپیوتر
draft U پیش نویس قرارداد
drafted U پیش نویس چرکنویس
draft plan U پیش نویس برنامه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com