Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
suicide attack
U
قصد کشت بوسیله خودکشی
suicide bombing
U
قصد کشت بوسیله خودکشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
suicide
U
خودکشی
suicides
U
خودکشی
hara kiri
U
خودکشی
suicide attack
U
حمله با خودکشی
suicidal
U
خودکشی گرا
shirin
U
خودکشی شیرین
take one's own life
U
خودکشی کردن
suicides
U
خودکشی کردن
suicidal
U
خودکشی گرایانه
suicide bombing
U
حمله با خودکشی
self immolation
U
تمایل به خودکشی
self destruction
U
خودکشی خودویرانگری
felo de se
U
بدکار خودکشی
suicide
U
خودکشی کردن
suicidal
U
وابسته یا متمایل به خودکشی
kamikaze
U
هواپیماهای خودکشی ژاپنی
amuck
U
یک نوع جنون دراثرمرض مالاریا که منجر به خودکشی میشود
by the instrumentality of
U
بوسیله
by
U
بوسیله
per
U
بوسیله
via
U
بوسیله
at the hand of
U
بوسیله
whereby
U
که بوسیله ان
by dint of
U
بوسیله
perprep
U
بوسیله
with
U
بوسیله
wherewithal
U
که بوسیله ان
of
U
بوسیله
thruogh the a of
U
بوسیله
osmose
U
نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
municipally
U
بوسیله شهرداری
per pais
U
بوسیله کشور
by wire
U
بوسیله تلگراف
by depty
U
بوسیله نماینده
hydromancy
U
تفال بوسیله اب
per pais
U
بوسیله مملکت
hydrolysis
U
تجزیه بوسیله اب
by the f.
U
بوسیله لمس
electrically
U
بوسیله برق
baptising
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptizing
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
churn
U
بوسیله اسباب گردنده
churns
U
بوسیله اسباب گردنده
windblown
U
در حرکت بوسیله باد
baptized
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptize
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptises
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
brews
U
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
intuitively
U
بوسیله درک مستقیم
churned
U
بوسیله اسباب گردنده
baptizes
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
pour
U
تراوش بوسیله ریزش
windswept
U
بوسیله باد جاروشده
electric chair
U
اعدام بوسیله برق
to pick thanks
U
بوسیله سخن چینی
to scent out
U
بوسیله بوجستجوکردن ویافتن
radar scan
U
مراقبت بوسیله رادار
aerotherapeutics
U
معالجه بوسیله هوا
traingulation
U
پیمایش بوسیله مثلثات
semaphore
U
مخابره بوسیله پرچم
pipeage
U
ترابری بوسیله لوله
pipe down
U
بوسیله شیپور یا نای
pipage
U
ترابری بوسیله لوله
phototypography
U
چاپ بوسیله عکسبرداری
pours
U
تراوش بوسیله ریزش
pouring
U
تراوش بوسیله ریزش
seagirt
U
محصور بوسیله دریا
poured
U
تراوش بوسیله ریزش
aeromancy
U
تفال بوسیله هوا
electromotive
U
متحرک بوسیله برق
diathermy
U
معالجه بوسیله حرارت
in propria persona
U
بوسیله خود شخص
patented
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patenting
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
dragonnades
U
بوسیله سواره نظام
patents
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
leaching
U
تصفیه بوسیله شستشو
patent
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
lapped joint
U
اتصال بوسیله پوشش
postage
U
حمل بوسیله پست
infiltration
U
پالایش بوسیله تراوش
eluviation
U
انتقال بوسیله بادوباران
baptised
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
galvanography
U
روی مس بوسیله اندودکهربایی
brewed
U
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
brew
U
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
photogelatin process
U
چاپ بوسیله ژلاتین
hydromancer
U
تفال زننده بوسیله اب
sent via e-mail
U
بوسیله ایمیل فرستاده شد
hydrolyze
U
بوسیله اب تجزیه شدن
radiograms
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
rainwash
U
شسته شده بوسیله باران
radiogram
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
embolic
U
مربوط به انسداد رگ بوسیله جسمی
semaphore
U
بوسیله پرچم مخابره کردن
chafes
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
rocket propulsion
U
حرکت بجلو بوسیله موتورموشکی
chafing
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
roentgenoscopy
U
معاینه بوسیله اشعه مجهول
seaborne
U
بوسیله کشتی حمل شده
hydrophilous
U
گرده افشانی کننده بوسیله اب
self administered
U
اداره شونده بوسیله خویشتن
hydropathy
U
معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
hit wicket
U
انداختن میله بوسیله خودتوپزن
hyphenate
U
بوسیله خط دارای فاصله کردن
electrotype
U
بوسیله برق چاپ کردن
in law
U
خویشاوند و منسوب بوسیله ازدواج
lyophiled
U
خشک شده بوسیله انجمادسخت
massotherapy
U
معالجه بوسیله مشت و مال
memoria technica
U
فن یا شیوهای که بوسیله ان یادوهوش رانیرومندمیسازند
perfusion
U
غسل تعمید بوسیله اب پاشی
container transport
U
حمل و نقل بوسیله کانتینر
phonendoscope
U
اسبابی که بوسیله ان صداهای کوچک
chemical warfare
U
جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
photoengraving
U
گراور سازی بوسیله عکاسی
photomap
U
نقشه برداری بوسیله عکاسی
cathodogeaph
U
بوسیله پرتومجهول عکس برداشتن از
photolighograph
U
عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
lyophil
U
خشک شده بوسیله انجمادسخت
lightproof
U
غیرقابل نفوذ بوسیله نور
electrometallurgy
U
ذوب فلزات بوسیله برق
rainwash
U
شستشوی چیزی بوسیله باران
incuse
U
نقش شده بوسیله چکش
platinotype
U
عکاسی بوسیله املاح پلاتین
instantiate
U
معرفی کردن بوسیله کنسرت
radiophotograph
U
انتقال عکس بوسیله رادیو
intercommunication system
U
ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
argon arc welding
U
جوش قوسی بوسیله گازارگون
pyretotherapy
U
معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
electro magnetism
U
تولید خواص مغناطیسی بوسیله
grout stop
U
اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
carbon arcwelding
U
جوش قوسی بوسیله کربن
self-appointed
U
منصوب شده بوسیله خویشتن
nettle
U
بوسیله گزنه گزیده شدن
nettles
U
بوسیله گزنه گزیده شدن
wigwag
U
ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
lip-read
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
waterborne
U
حمل شده بوسیله اب اب برد
to buy something at an auction
U
چیزی را در
[بوسیله]
حراجی خریدن
soaks
U
بوسیله مایع اشباع شدن
soak
U
بوسیله مایع اشباع شدن
shields
U
بوسیله سپر حفظ کردن
self appointed
U
منصوب شده بوسیله خویشتن
wirephoto
U
بوسیله بی سیم عکس فرستادن
self-service
U
کمک بوسیله خود شخص
self service
U
کمک بوسیله خود شخص
shield
U
بوسیله سپر حفظ کردن
string
U
یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
chafe
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
stethoscopy
U
معاینه بوسیله گوشی طبی
luring
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
step down
U
کم کردن ولتاژجریان بوسیله ترانسفورماتور
lures
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
steam propulsion of ships
U
راندن کشتی ها بوسیله بخار
latch
U
بوسیله کلون محکم کردن
latches
U
بوسیله کلون محکم کردن
lured
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
sporogony
U
تولید مثل بوسیله هاگ
lure
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
photocopying
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopy
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopies
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
by no one else
U
از
[بوسیله]
هیچ کسی دیگر
lip-reads
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
wet down
U
بوسیله اب پاشی خیس کردن
lip read
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
the block
U
مردن بوسیله گردن زنی
telekinesis
U
حرکت اجسام بوسیله ارواح
mail order
U
سفارش کالا بوسیله پست
photocopied
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
latensify
U
بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
lighterage
U
حمل ونقل کالا بوسیله دوبه
osteopathy
U
درمان بوسیله مالش استخوان و مفاصل
hand off
U
کنار زدن حریف بوسیله توپدار
hypnotherapy
U
معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
immunotherapy
U
معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
diplococcic
U
ایجاد شده بوسیله باکتری اوره
hydrometallurgy
U
استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
he voted by proxy
U
بوسیله وکیل یا نماینده رای داد
homologate
U
تصویب نوع اتومبیل بوسیله داوران
to shield
U
بوسیله سپر
[پوشش]
حفظ کردن
septicemia
U
عفونت خون بوسیله ارگانیسمهای چرکی
to knit up
U
بوسیله بافتن تعمیرکردن بپایان رساندن
to proclaim meetings
U
بوسیله اگهی اجتماعات راقدغن کردن
to sue out a writ
U
حکمی را بوسیله دادن عرضحال گرفتن
radiobroadcast
U
پخش و سخن پراکنی بوسیله رادیو
tonsillectomy
U
در اوردن لوزتین بوسیله عمل جراحی
pyrocondensation
U
تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
towline
U
طناب یا ریسمانی که بوسیله ان چیزی را می کشند
trabeated
U
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
to draw cuts
U
بوسیله چوبهای کوتاه وبلندقرعه کشیدن
ratchet wheel
U
چرخ دندانه دارمتحرک بوسیله موتور
rhabdomancy
U
پیش گویی بوسیله چوب یاعصا
signifiable
U
قابل نمایش بوسیله علامت یارمز
self fruitful
U
تولید مثل بوسیله گرده خود
self constituted
U
تشکیل شده بوسیله نفس خود
sea borne goods
U
کالای حمل شده بوسیله دریا
schizogenesis
U
تولید مثل بوسیله شکاف خوردن
roentgenoscope
U
دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
roentgenize
U
بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com