Perdic | قسمی مشمع فرشی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 35 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	floor cloth U	قسمی مشمع فرشی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	wax cloth U	مشمع فرشی
	linoleum U	مشمع فرشی
	cyme U	قسمی ارایش خوشهای
	abalone U	قسمی حیوان صدف
	under felt U	زیر فرشی
	blurred black ground U	زمینه و متن فرشی که نامشخص و مبهم باشد
	flocked rug U	[فرشی که پشت آنرا پارچه چسبانده اند.]
	double-faced U	فرش های دو رو [فرشی که پشت و روی آن دارای پرز باشد.]
	oil cloth U	مشمع
	cerecloth U	مشمع
	fly blister U	مشمع ذراریح
	mustard plaster U	مشمع خردل
	mustard plster U	مشمع خردل
	sinapism U	مشمع خردل
	oilcloth U	پارچه مشمع
	diachylon U	مشمع دیاخلیون
	groundsheets U	فرش مشمع
	bituminous felt U	مشمع قیراندود
	groundsheet U	فرش مشمع
	linoleum U	مشمع کف اتاق
	plaster U	مشمع انداختن روی
	oilskin U	پارچه مشمع کت بارانی
	plasters U	مشمع انداختن روی
	epispastic U	مشمع یاچیزدیگری که تاول اورد
	patch U	مشمع روی زخم قطعه زمین
	patches U	مشمع روی زخم قطعه زمین
	haddock U	ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
	sticking plaster U	مشمع چسب دار مخصوص روی زخم
	sticking plasters U	مشمع چسب دار مخصوص روی زخم
	linocut U	چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
	under lay U	زیرانداز فرش [جهت جلوگیری از سر خوردن آن بر روی زمین که معمولا از جنس نمد و یا مشمع می باشد.]
	warp tension U	کشش نخ های تار [میزان کشیدگی نخ های چله در دار که یکنواختی آن در بوجود آمدن فرشی یکنواخت و صاف امری ضروری است.]
	fragment U	[فرشی که در طول زمان بصورت تکه تکه درآمده باشد. باستان شناسان با مطالعه همین تکه ها عمر فرش، قدمت رنگرزی، نوع طرح و محل بافت را ارزیابی می کنند.]
	greige carpet U	فرش خود رنگ [فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy