Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gliadin
U
قسمت چسبناک و لزج گلوتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gluten
U
گلوتن
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
sticking
U
چسبناک
pasty
U
چسبناک
tacky
U
چسبناک
sticky
U
چسبناک
pasties
U
چسبناک
goo
U
چسبناک
cloggy
U
چسبناک
adhesive force
U
چسبناک
glaireous
U
چسبناک
viscous
U
چسبناک
sizy
U
چسبناک
dauby
U
چسبناک
stick
U
چسبناک
resinous
U
چسبناک
slabs
U
چسبناک
adhesive
U
چسبناک
adhesives
U
چسبناک
self-adhesive
U
چسبناک
inviscid
U
چسبناک
viscid
U
چسبناک
muculent
U
چسبناک
gooey
U
چسبناک
viscose
U
چسبناک
cohesive
U
چسبناک
limy
U
چسبناک
slab
U
چسبناک
smeary
U
چرب چسبناک
cloggy snow
U
برف چسبناک
sticky slag
U
شلاکه چسبناک
sticky slag
U
سرباره چسبناک
string
U
چسبناک دراز
stick-on
U
چسبنده چسبناک
thready
U
نازک چسبناک
sticky
U
چسبناک کردن
stringy
U
نخ مانند چسبناک
grume
U
مایع چسبناک
jammy
U
چسبناک لوچ
cohesive soil
U
خاک چسبناک
cohesive soil
U
زمین چسبناک
terneplate
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw
U
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora
U
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terne
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
limes
U
چسبناک کردن اغشتن
lime
U
چسبناک کردن اغشتن
plank
U
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
U
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone
U
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
slosh
U
غذای چسبناک مشروب لزج
sloshing
U
غذای چسبناک مشروب لزج
sloshes
U
غذای چسبناک مشروب لزج
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing
U
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
slime
U
چیز چسبناک لجن مال کردن
glairy
U
مثل سفیده تخم مرغ چسبناک
gley
U
خاک رس چسبناک وخاکستری مایل به ابی
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
sections
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
Band-Aids
U
نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
Band-Aid
U
نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
fanfold
U
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
U
حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency
U
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttles
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
U
قسمت قسمت حرکت کردن
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps
U
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
parts per million
U
قسمت در میلیون قسمت
throttles
U
عبور قسمت به قسمت
p.p.m
U
قسمت در یک میلیون قسمت
shuttled
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
throttling
U
عبور قسمت به قسمت
shuttles
U
بمباران قسمت به قسمت
to sell in lots
U
قسمت قسمت فروختن
shuttled
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttle
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttles
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
throttled
U
عبور قسمت به قسمت
throttle
U
عبور قسمت به قسمت
forward overlap
U
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
gunk
U
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
cross refer
U
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division
U
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
cellular unit
U
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
skag
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
arm
U
قسمت
part
U
قسمت
division
U
قسمت
data division
U
قسمت
departments
U
قسمت
detachment
U
قسمت
batch
U
قسمت
batches
U
قسمت
feck
U
قسمت
department
U
قسمت
snick
U
قسمت
piece
U
قسمت
pieces
U
قسمت
in sections
U
قسمت قسمت
instalment
U
قسمت
instalments
U
قسمت
internode
U
قسمت
it fell to my lot to go
U
قسمت
plank
U
قسمت
kismet
U
قسمت
detachments
U
قسمت
in part
U
در یک قسمت
segments
U
قسمت
head stall
U
قسمت سر
segment
U
قسمت
section
U
قسمت
sections
U
قسمت
party
U
قسمت
ratios
U
قسمت
component
U
قسمت
dole
U
قسمت
caboodle
U
قسمت
Corp
U
قسمت
cantos
U
قسمت
compartments
U
قسمت
compartment
U
قسمت
ratio
U
قسمت
compartmental
U
قسمت قسمت
piecemeal
U
قسمت به قسمت
agency
U
قسمت
cross section of a gravity dam
U
قسمت
canto
U
قسمت
sects
U
قسمت
grist
U
قسمت
sect
U
قسمت
rasher
U
قسمت
rashers
U
قسمت
underfoot
U
قسمت کف پا
components
U
قسمت
installments
U
قسمت
agencies
U
قسمت
portion
U
قسمت
units
U
قسمت
percentages
U
قسمت
divisions
U
قسمت
partitions
U
قسمت
unit
U
قسمت
partition
U
قسمت
percentage
U
قسمت
portions
U
قسمت
advance section
U
قسمت جلویی
control section
U
قسمت کنترل
sappers
U
قسمت حفاری
hilted
U
قسمت عقبی
concertina fold
U
یک قسمت به یک جهت
key facility
U
قسمت مهم
sect
U
قسمت کردن
advance party
U
قسمت پیشرو
foreparts
U
قسمت جلو
subsections
U
قسمت فرعی
artillery corps
U
قسمت توپخانه
headquarters detachment
U
قسمت قرارگاه
linear portion
U
قسمت خطی
crypto service
U
قسمت رمز
advance point
U
قسمت سر جلودار
aircraft section
U
قسمت هواپیمایی
foot
U
قسمت پایینی
headquarters detachment
U
قسمت ارکان
subsection
U
قسمت فرعی
installation type
U
نوع قسمت
sects
U
قسمت کردن
intercommand
U
بین قسمت
advance detachment
U
قسمت پیشرو
straighter
U
قسمت مستقیم
interservice
U
داخل قسمت
preludes
U
قسمت مقدماتی
flattest
U
قسمت پهن
flat
U
قسمت پهن
prelude
U
قسمت مقدماتی
intelligence service
U
قسمت اطلاعات
straight
U
قسمت مستقیم
installation property
U
اموال قسمت
advance point
U
قسمت نوک
midst
U
قسمت وسط
forepart
U
قسمت جلو
advance detachment
U
قسمت سرجلودار
sapper
U
قسمت حفاری
northward
U
قسمت شمالی
installation property
U
دارایی قسمت
sapper
U
قسمت مهندسی
straightest
U
قسمت مستقیم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com