English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
artillery corps U قسمت توپخانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pack artillery U توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
fire capabilities U چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
spotting board U طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
artillery U توپخانه
ordnance U توپخانه
ordnace U توپخانه
gunnery U توپخانه
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
artillery branch U رسته توپخانه
division artillery U توپخانه لشگری
division artillery U توپخانه لشگر
corps artillery U توپخانه سپاه
artillery mount U قنداق توپخانه
artillery mount U سکوی توپخانه
coastal artillery U توپخانه ساحلی
artillery piece U قبضه توپخانه
cannonry U توپ و توپخانه
field artillery U توپخانه صحرائی
battering train U توپخانه محاصره
artillery battalion U گردان توپخانه
artillery U توپخانه صحرایی
gunner U جمعی توپخانه
self propelled U توپخانه خودکششی
turrets U برج توپخانه
turret U برج توپخانه
medium artillery U توپخانه متوسط
light artillery U توپخانه سبک
hostile artillery U توپخانه دشمن
gunner's party U گروه توپخانه
gunners U جمعی توپخانه
fieldartillery U توپخانه صحرایی
field atrillery U توپخانه صحرایی
heavy artillery U توپخانه سنگین
towed artillery U توپخانه کششی
artillery U رسته توپخانه
artillery brigade U تیپ توپخانه
armored artillery U توپخانه زرهدار
gunnery U علم توپخانه
armored artillery U توپخانه زرهی
gunnery U توپخانه دریایی
army artillery U توپخانه ارتش
flak U توپخانه ضد هوایی
artillery ammunition U مهمات توپخانه
antitank artillery U توپخانه ضد تانک
anti aircraft artillery U توپخانه ضد هوایی
artillerist U متخصص توپخانه
artillery group U گروه توپخانه
artillery corps U رسته توپخانه
artillery annex U پیوست توپخانه
gunnery ship U ناو اموزشی توپخانه
all available U تمام توپخانه موجود
artillery preparation U تیر تهیه توپخانه
flak U توپخانه پدافند هوایی
artillery fire plan U طرح اتش توپخانه
rolling barrage U سد اتش غلطان توپخانه
no fire line U خط منع اتش توپخانه
air defense artillery U توپخانه پدافند هوایی
spotter U دیدبان توپخانه دریایی
army artillery U توپخانه نیروی زمینی
artillery preparation U اتش تهیه توپخانه
firing chart U طرح تیر توپخانه
artillery liaison officer U افسر رابط توپخانه
aerial field artillery U توپخانه محمول هوایی
air defense artillery fire unit U سکوی توپخانه پدافندهوایی
anti aircraft artillery U توپخانه پدافند هوایی
active status U خط مشی فعال توپخانه
artillery carriage U قنداق سلاح توپخانه
gunnery U قوانین تیر توپخانه
corps artillery U توپخانه همراه سپاه
artillery chart U طرح تیر توپخانه
fire plan U طرح اتش توپخانه
all available U کلیه توپخانه حاضر به تیر
fire control U دستگاه کنترل اتش توپخانه
jato unit U موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
battery U حمله با توپخانه ضرب و جرح
batteries U حمله با توپخانه ضرب و جرح
air defense artillery fire unit U یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
air and naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
contingent zone of fire U منطقه اتش احتمالی توپخانه
stargauge U وسیله کالیبرسنجی در توپخانه دریایی
air and naval gunfire U اتش توپخانه دریایی و هوایی
ask ask U توپخانه یا اتش توپخانهء ضد هوایی
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
engagement control U کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
plotting room U مرکز هدایت اتش توپخانه ناو
surface mission U پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions . U توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
towed U توپخانه کششی حمل شونده به وسیله یدک کش
air defense artillery controller U مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
air spot U تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
survey information center U مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
gun salute U سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
mobile employment U استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
bombardment U گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
spotting line U خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
bombardments U گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
fire unit U یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
throttled U عبور قسمت به قسمت
throttles U عبور قسمت به قسمت
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
throttling U عبور قسمت به قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
calibration card U کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
observers U نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
static employment U کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
observer U نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
counterflak U اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
limber chest U جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division U قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
cannon U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cellular unit U یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
mid range U موشک بردمتوسط یا توپخانه بردمتوسط
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
offset plottin U روش استفاده از تصحیحات مخصوص در توپخانه روش محاسبه توپ به توپ
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
service of the piece U مشق پای قبضه توپخانه مشق پای توپ
compartment U قسمت
ratios U قسمت
ratio U قسمت
section U قسمت
compartmental U قسمت قسمت
sections U قسمت
compartments U قسمت
caboodle U قسمت
sects U قسمت
sect U قسمت
underfoot U قسمت کف پا
data division U قسمت
divisions U قسمت
Corp U قسمت
segment U قسمت
feck U قسمت
head stall U قسمت سر
dole U قسمت
in part U در یک قسمت
plank U قسمت
departments U قسمت
in sections U قسمت قسمت
department U قسمت
internode U قسمت
it fell to my lot to go U قسمت
segments U قسمت
piece U قسمت
pieces U قسمت
installments U قسمت
division U قسمت
instalment U قسمت
instalments U قسمت
kismet U قسمت
cross section of a gravity dam U قسمت
agencies U قسمت
agency U قسمت
batch U قسمت
batches U قسمت
part U قسمت
rashers U قسمت
partition U قسمت
units U قسمت
canto U قسمت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com