English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pile foot U قسمت تحتانی شمع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
crankcase bottom o.lower half U قسمت تحتانی محفظه لنگ کف کارتر
staddle U قسمت تحتانی
Other Matches
lower limit U حد تحتانی
bottoms U کف تحتانی
bottom U کف تحتانی
subjecent U تحتانی
inferiors U تحتانی
inferior U تحتانی
base ignition U احتراق تحتانی
underpart U بخش تحتانی
undercurrents U جریان تحتانی
bottom die U حدیده تحتانی
lower floor U طبقه تحتانی
undercurrent U جریان تحتانی
paraplegia U فلج اندامهای تحتانی
beneath U تحتانی تحت نفوذ
garboard strake U باریکه تحتانی ناو
mammatus U ابرهای کومولوس بابرجستگیهای اونگی در سطح تحتانی
hemlines U لبه انتهای تحتانی لباس وپیراهن وکت
hemline U لبه انتهای تحتانی لباس وپیراهن وکت
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
biconvex U بالی که هر دو سطح فوقانی و تحتانی ان به صورت محدب باشد
bow string truss U خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
kruger flap U فلپی در لبه حمله که بخشی از سطح تحتانی بال را تشکیل میدهد
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
underpass U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
base plug U درپوش تحتانی گلوله درپوش کف
underpasses U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
throttled U عبور قسمت به قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
throttling U عبور قسمت به قسمت
throttles U عبور قسمت به قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
railway division U قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
cellular unit U یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
ratio U قسمت
ratios U قسمت
compartment U قسمت
compartments U قسمت
Corp U قسمت
unit U قسمت
caboodle U قسمت
units U قسمت
data division U قسمت
percentage U قسمت
percentages U قسمت
plank U قسمت
portions U قسمت
portion U قسمت
compartmental U قسمت قسمت
sects U قسمت
dole U قسمت
feck U قسمت
piece U قسمت
segments U قسمت
arm U قسمت
segment U قسمت
sections U قسمت
section U قسمت
sect U قسمت
pieces U قسمت
instalments U قسمت
batch U قسمت
batches U قسمت
instalment U قسمت
installments U قسمت
divisions U قسمت
division U قسمت
departments U قسمت
department U قسمت
underfoot U قسمت کف پا
cantos U قسمت
grist U قسمت
agencies U قسمت
agency U قسمت
kismet U قسمت
rashers U قسمت
detachments U قسمت
it fell to my lot to go U قسمت
piecemeal U قسمت به قسمت
internode U قسمت
rasher U قسمت
part U قسمت
cross section of a gravity dam U قسمت
canto U قسمت
partitions U قسمت
snick U قسمت
partition U قسمت
components U قسمت
head stall U قسمت سر
component U قسمت
in part U در یک قسمت
in sections U قسمت قسمت
detachment U قسمت
party U قسمت
foreparts U قسمت جلو
topside U قسمت بالا
reconnaissance party U قسمت شناسایی
top round U قسمت گرد
submultiple U خارج قسمت
topsides U قسمت بالا
forepart U قسمت جلو
tail end U قسمت انتهایی
retraining command U قسمت ندامتگاه
tag end U اخرین قسمت
standing part U قسمت ثابت
signal corps U قسمت مخابرات
sapper U قسمت حفاری
sapper U قسمت مهندسی
service department U قسمت خدمات
standing part U قسمت ایستا
sappers U قسمت مهندسی
sales department U قسمت فروش
sect U قسمت کردن
sects U قسمت کردن
sale department U قسمت فروش
subactivity U قسمت جزء
running part U قسمت رونده
trichotomous U دارای سه قسمت
upside U بالاترین قسمت
where U درکدام قسمت
proportion U سهم قسمت
broadest U قسمت پهن
broader U قسمت پهن
broad U قسمت پهن
legs U بخش قسمت
leg U بخش قسمت
initials U اولین قسمت
initialling U اولین قسمت
initialing U اولین قسمت
initialed U اولین قسمت
initial U اولین قسمت
forehands U قسمت ممتاز
forehand U قسمت ممتاز
proportions U سهم قسمت
vaward U قسمت جلو
parcels U قسمت گره
whack up U قسمت کردن
whang U قسمت سهم
women's apartments U قسمت زنانه
part and parcel <idiom> U قسمت مهمولازم
tripartition U قسمت سوم
interest U سهم [قسمت]
initialled U اولین قسمت
seen U قسمت سوم see
parcel U قسمت گره
sappers U قسمت حفاری
prelude U قسمت مقدماتی
exosphere U قسمت خارجی جو
concertina fold U یک قسمت به یک جهت
interservice U داخل قسمت
cable block U قسمت کابل
key facility U قسمت مهم
black body U قسمت خطرناک
better part U قسمت بیشتر
linear portion U قسمت خطی
medical department U قسمت بهداری
bachelor quarters U قسمت مجردی
ashi noko U قسمت داخلی کف پا
artillery corps U قسمت توپخانه
aircraft section U قسمت هواپیمایی
underbody U قسمت زیر
advance section U قسمت جلویی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com