English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
underbody U قسمت بدنه قایق در زیر اب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
heel U قسمت عقبی بدنه قایق
heel U کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
heels U قسمت عقبی بدنه قایق
heels U کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
topsides U قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
Other Matches
lubber's line U علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
hull U بدنه قایق
hulls U بدنه قایق
monohull U قایق با یک بدنه
trimaran U قایق با 3 بدنه موازی
multihull U قایق با بیش از یک بدنه
trimarans U قایق با 3 بدنه موازی
displacement hull U قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
catamaran U قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
catamarans U قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
waterline U خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
planing hull U بدنه قایق که در سرعت زیاداز اب بیرون می اید
forebody U بدنه قسمت جلوی ناو
volumetric loading/density U خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
bowing U قسمت جلوی قایق
beam U عریضترین قسمت قایق
bows U قسمت جلوی قایق
beams U عریضترین قسمت قایق
bowed U قسمت جلوی قایق
bow U قسمت جلوی قایق
amidship U قسمت میانی قایق
skag U قسمت عقب تیر اصلی کف قایق
skeg U قسمت عقب تیر اصلی کف قایق
sternman U پاروزن قسمت عقب قایق باریک
head up U بردن قسمت جلوی قایق بسمت باد
head down U دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
head off U دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
quarter U یک چهارم زمان مسابقه قسمت عقبی کناره قایق
canopy U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
mine casemate U بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
buoyant mine case U بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
backwind U حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
tack U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
boat space U فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
showboat U قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
body U بدنه
trunks U بدنه
shaft U بدنه
bodies U بدنه
hull U بدنه
hulls U بدنه
fuselage U بدنه
shafts U بدنه
compartment U بدنه
casing U بدنه
framework U بدنه
contour U بدنه
bridge deck U بدنه پل
compartments U بدنه
frameworks U بدنه
trunk U بدنه
housing U بدنه
fuselages U بدنه
casings U بدنه
tige U بدنه ساقه
to connect to frame U اتصال به بدنه
box type van body U بدنه صندوق
hull U بدنه کشتی
shells U بدنه ساختمان
ground U اتصال بدنه
shafts U بدنه چوبه
shelling U بدنه ساختمان
shell U بدنه ساختمان
revetment U پوشش بدنه
automobile body sheet U بدنه اتومبیل
hulk U بدنه کشتی
auto body sheet U بدنه اتومبیل
pump casting U بدنه پمپ
buffer body U بدنه دافع
hulks U بدنه کشتی
shaft U بدنه چوبه
trunks U بدنه ستون
trunk U بدنه ستون
side wall of a lock U بدنه سد دریچهای
hulls U بدنه کشتی
die stock U بدنه رنده
the body of a carriage U بدنه یک کالسکه
cartridge shell U بدنه پوکه
elevator casing U بدنه بالابر
white body U بدنه سفید
hull column پایه بدنه
head U شبکه یا بدنه
stocked U بدنه رنده
stock U بدنه رنده
fuselage U بدنه هواپیما
loop body U بدنه حلقه
costa U تیغه در بدنه
fuselages U بدنه هواپیما
furnace body U بدنه کوره
hull insurance U بیمه بدنه
gate leaf U بدنه دریچه سد
pressure hull U بدنه ضد فشار
magnet housing U بدنه اهنربا
magnet case U بدنه اهنربا
turbin casing U بدنه توربین
motor casing U بدنه موتور
airframe U بدنه هواپیما
westwork U بدنه غربی
fuselage refrence line U خط مبنای بدنه
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
hulls U بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
saddletree U بدنه چوبی زین
engine block U قالب یا بدنه موتور
freeboard U بدنه فوقانی ناو
aviation structural mechanic U مکانیک بدنه هواپیما
cartridge shell U بدنه پوکه فشنگ
steering gear housing U بدنه جعبه فرمان
bottom line U طناب زیر بدنه
hull down U بدنه پشت حفاظ
trunks U تلگراف یا تلفن بدنه
hulls U بدنه یک هواپیمای دریایی
hull U بدنه یک هواپیمای دریایی
hull U بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
thallus U ساقه بدنه گیاه
trunk U تلگراف یا تلفن بدنه
selected material U لایه بدنه راه
ideal energy radiator U رادیاتور بدنه سیاه
seacock U شیرهای بدنه ناو
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
throttling U عبور قسمت به قسمت
throttled U عبور قسمت به قسمت
throttles U عبور قسمت به قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
belt frame U اسکلت محیطی بدنه هواپیما
airframe mechanic U تعمیرکار بدنه هواپیما بامجوز اف ا ا
bonding U گیره اتصالی اتصال بدنه
cocooning U روکش دادن بدنه هواپیما
head U بعد بالایی کتاب یا بدنه
modified stock car U اتومبیل با بدنه کهنه و موتورجدید
low mid wing U بالی که در ارتفاع یک سوم بدنه قرارگرفته
hull U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
rock U حرکت دورانی بال به دور بدنه
rocked U حرکت دورانی بال به دور بدنه
empty weight U وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
rocks U حرکت دورانی بال به دور بدنه
crotches U محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
gap U فاصله بین نوک قلاب و بدنه
hulls U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
wing position U وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
gaps U فاصله بین نوک قلاب و بدنه
crotch U محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
hoist line U کابلی که بدنه اسکریپر را بالاو پایین میبرد
thoroughbrace U تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
air foil U سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
maximum junction to case thermal impedan U مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
streamline body U بدنه اتومبیل یاهواپیماکه ....تیزی شکل خودکمترباجریان هوامقاومت کند
herdic U کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
webs U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
web U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
shell U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shells U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
cantilever wing U بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
sponson U جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
breaks U حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
angle drill U ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
break U حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
railway division U قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com