English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6680 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
table flap U قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tail skid U قسمتی که وزن دم هواپیما رامتحمل میشود
ionosphere U قسمتی از فضای جوزمین که از ارتفاع 52 میل شروع میشود و تا00022میل ادامه دارد
capital levy U مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
clipboards U قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
clipboard U قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
cost plus contracts U قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
echoing U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
perfoliate U درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
formed U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
trace U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averages U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traces U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
loads U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
dummy U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softest U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softer U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
soft U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
throughput U نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
suffix notation U عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
town fog U نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
second U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconds U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
mastered U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
master U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
masters U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconding U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconded U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
portion U قسمتی
portions U قسمتی
triplex U سه قسمتی
partite U قسمتی
triploidy U سه قسمتی
workgroup U خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
faxing U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
horned scully U مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
flat U قسمتی از یک عمارت
spirit U حمیت قسمتی
sectors U قسمتی ازجبهه
leg U قسمتی از مسابقه
triploid U سه قسمتی سه بخشی
plank U قسمتی ازبرنامه
tripartition U سه قسمتی کردن
spiriting U حمیت قسمتی
sector U قسمتی ازجبهه
pate U سر یا قسمتی از سرانسان
haxamerous U شش بخشی شش قسمتی
split second U قسمتی از ثانیه
flattest U قسمتی از یک عمارت
spirit de corps U روحیه قسمتی
spirit de corps U حمیت قسمتی
legs U قسمتی از مسابقه
partial U بخشی قسمتی
esprit U حمیت قسمتی
another guess U قسمتی دیگر
esprit de corps U روحیه قسمتی
double cloister U راهرو دو قسمتی
esprit de corps U حمیت قسمتی
autos U کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
standard U نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards U نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
auto U کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
wing U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
rebates U پرداخت قسمتی از بدهی
lobotomies U برش قسمتی از مغز
striking out pleading U حذف قسمتی از مدافعات
rebate U پرداخت قسمتی از بدهی
part [ial] payment of a fine U پرداخت قسمتی از جریمه
ram's horn U قسمتی ازاستحکامات خندق
neck of the woods <idiom> U ناحیه یا قسمتی از کشور
helmeted U دارای قسمتی که مانندخودباشد
fraction U کسر درصدی از قسمتی از
fractions U کسر درصدی از قسمتی از
section charge U خرج چند قسمتی
winging U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
aliquot part charge U خرج چند قسمتی
module U قسمتی از سفینه فضایی
lobotomy U برش قسمتی از مغز
creased U قسمتی از زمین کریکت
creasing U قسمتی از زمین کریکت
expansion joint U اتصال چند قسمتی
march unit U قسمتی ازستون راهپیمایی
creases U قسمتی از زمین کریکت
crease U قسمتی از زمین کریکت
modules U قسمتی از سفینه فضایی
fractional damage U خسارت وارده به قسمتی از وسیله
zapping U پاک نمودن قسمتی از برنامه
whipped U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
aft flap آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
whip U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
lobectomy U برداشتن قسمتی ازیک عضو
pneumonectomy U قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
slot charter U اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
freeboard U قسمتی از قایق که بیرون اب است
neck U قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
necks U قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
zap U پاک نمودن قسمتی از برنامه
zapped U پاک نمودن قسمتی از برنامه
displacement hull U قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
hash mark U قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
group rendezvous U نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
barons U شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
aliquot propelling charge U خرج پرتاب چند قسمتی
baron U شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
whips U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
zaps U پاک نمودن قسمتی از برنامه
phototransistor U نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
paleocene U قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
alethiology U قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
lectionary U ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
dairies U قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
open ice U قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
judea U یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
crop U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
cropped U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
crops U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
contract termination U فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
gastrectomy U عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
dairy U قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
flushing U خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
faubourg U قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
flushes U خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
cymric U وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
saddleback U قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
fat bits U بزرگ کردن قسمتی از صفحه نمایش
flush U خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
self- U قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
transfers U زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfer U زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transferring U زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
config.sys U این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود
asynchronous U تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
palmtop U کامپیوتر شخصی که آن قدر کوچک است که در یک است جا میشود و با دست دیگر پردازش میشود
targum U ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
dower U قسمتی ازدارایی مرد که پس از فوتش به همسر وی می رسد
parish U قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
wrist U قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
main yard U قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
baying U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
vacuity U قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
leg side U قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
scrap U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scrapped U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
fermata U تطویل وکشش قسمتی ازموسیقی توسط نوازنده
footprint U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
entablature U قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
parishes U قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
scrapping U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scraps U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
footprints U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
beavers U قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
poked U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
pokes U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poking U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
skip U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
slab U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
appendixes U قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
wrists U قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
appendix U قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
beaver U قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
almonry U [قسمتی از ساختمان که خیرات و صدقات را در آنجا می دادند.]
accessory of section U قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
bays U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
skipped U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
slabs U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
descender U قسمتی از حروف کوچک که پایین تر از خط شروع می شوند
back order U قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
Please let me take a share in the expenses. U اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
headstock U قسمتی ازماشین که میله گردندهای روی ان قرارمیگیرد
bay U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
warheads U قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
poke U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
bayed U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
warhead U قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
skips U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
additions U عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
addition U عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
residents U برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
mode U حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
resident U برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
modes U حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
POSIX U استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1popsicle
1construed
1The outright abolition of the death penalty.
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com