English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
caged storage U قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
caged storage U انبار کردن به طریقه محصور
warehousing U نگهداری در انبار
cycle stock U موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
stockpiles U ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiling U ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiled U ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpile U ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
basic issue items U وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
stockpiling U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiles U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiled U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
dump U انبار موقتی زاغه مهمات انبار
stockpile U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
hatches U دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
hatch U دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
hatched U دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
mezzanine space U فضای مخصوص گردش هوادر بالای سقف انبار
field storage U انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
bin storage U انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
pounds U محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pound U محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pounding U محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pounded U محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
retail bin U انبار اقلام جزئی یا اماد جزئی
assignment of space U تخصیص جا برای انبار کردن اماد
referral order U درخواست برای اماد غیرموجود یا جایگزین در انبار
x site U سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
bay U یک بخش برای کار ویژه [مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره]
stock control program U نرم افزاری که برای کمک به مدیریت انبار در تجارت طراحی شده است
bacteriolysis U مواد شیمایی جهت جلوگیری از رشد باکتری خصوصا برای انبار کردن فرش بیش از سه ما ه
stock number U شماره فنی انبار شماره انبار
custodial record U پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
epos U سیستمی که از یک ترمینال کامپیوتر به عنوان سایت فروش برای محصولهای الکتریکی یا کنترل انبار و نیز مشخصات محصول به کارمی رود
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
three U سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
threes U سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
deletion U روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
cisterns U اب انبار
water storage tank U اب انبار
storage bunker U انبار
water reservoir U اب انبار
storage tank U انبار
lodges U انبار
store room U انبار
storehouses U انبار
stockrooms U انبار
lodge U انبار
storeroom U انبار
repository U انبار
repositories U انبار
depots U انبار
lodged U انبار
room U انبار
store-room U انبار
garner U انبار
reservoirs U اب انبار
store-rooms U انبار
reservoirs U انبار
freight house U انبار
stockroom U انبار
spoil pit U انبار
rooms U انبار
cellar U انبار
magazine U انبار
barn U انبار
cistern U اب انبار
reservoir U اب انبار
magazines U انبار
entrepot U انبار
garners U انبار
garnering U انبار
barns U انبار
garnered U انبار
cellars U انبار
stock room U انبار
reservoir U انبار
sluice U انبار
depot U انبار
sluiced U انبار
thesauruses U انبار
tower silo U انبار
thesaurus U انبار
storing U انبار
pantechnicons U انبار
stocked U انبار
agglomeration U انبار
warehouse U انبار
stock U انبار
storehouse U انبار
store U انبار
waste U انبار
warehouses U انبار
in bond U در انبار
pantechnicon U انبار
wastes U انبار
reservedness U اب انبار
reservedness U انبار
depository U انبار
seraglio U انبار
storage U انبار
almery U انبار
sluices U انبار
claimant stock U انبار امانی
septic tank U گند انبار
barn انبار غله
retail bin U انبار جزئی
wine cellar U انبار شراب
level of supply U سطح انبار
store-room U انبار خانگی
laver U اب انبار حوضچه
bunker U پرشدن انبار
fruitery U انبار میوه
x site U انبار موقت
bunkers U پرشدن انبار
to bunker U در انبار اندوختن
depot U انبار کالا
stock U موجودی انبار
stocked U موجودی انبار
storehouse U انبار سر پوشیده
reservedness U انبار کردن
store-rooms U انبار خانگی
build up U پر کردن انبار
fuel storage U انبار سوخت
depots U انبار کالا
repertory U انبار مخزن
storing U انبار ناو
storehouse U مخزن انبار
the reservoir of a lamp U انبار لامپا
storekeepers U انبار دار
store room U انبار خانگی
job lot U ته مانده انبار
job lots U ته مانده انبار
woodsheds U انبار هیزم
lanary U انبار پشم
lime shed U انبار اهک
toolhouse U انبار ابزار
storekeeper U انبار دار
build-up U پر کردن انبار
storehouses U انبار سر پوشیده
woodshed U انبار هیزم
beam store U انبار پرتویی
yards U انبار کردن
ensile U انبار کردن
barns U انبار غله
store U انبار ناو
yard U انبار کردن
turbocharger U انبار اگزوز
chain locker U انبار زنجیر
grange U انبار غله
granges U انبار غله
filler depot U انبار یدکی
filler depot U انبار تکمیلی
build-ups U پر کردن انبار
storehouses U مخزن انبار
cellarge U حق انبار داری
granaries U انبار غله
stock room U انبار کالا
deep freeze U انبار کردن
storage U انبار کردن
stowing U چیدن در انبار
hay loft U انبار علف
deep freezes U انبار کردن
auxiliary storage U انبار کمکی
stows U چیدن در انبار
ammunition dump U انبار مهمات
in the hold U در انبار کشتی
sand store U انبار ماسه
granaries U انبار دانه
abditory U انبار پنهانی
public warehouse U انبار عمومی
silo U انبار غله
storekeeping U رسیدگی به انبار
watering place U اب انبار مخزن
storable U انبار کردنی
ammunition depot U انبار مهمات
hay loft U انبار علوفه
shed space U انبار چندراهه
stock level U سطح انبار
warehouses U انبار کالا
warehouse U انبار مخزن
warehouse U انبار کردن
warehouse U انبار کالا
warehouse U انبار گمرک
stashed U انبار کردن
stashes U انبار کردن
stockage U ذخیره انبار
warehouse warrant U قبض انبار
warehouses U انبار کردن
warehouses U انبار مخزن
imburse U انبار کردن
bonded store U انبار گمرک
warehouses U انبار گمرک
shell room U انبار گلوله
bonded ware house U انبار گمرکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com