Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
homosphere
U
قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
heterosphere
U
قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
incorporator
U
تشکیل دهنده ترکیب کننده
carburizing
U
گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
os/
U
سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
confedration of states
U
دولت جدیدی تشکیل نمیشود
germinal area
U
قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
confections
U
ترکیب ساخت
confection
U
ترکیب ساخت
make
U
ساخت ترکیب
makes
U
ساخت ترکیب
glandulation
U
ترکیب و ساخت غدد
organizers
U
تشکیل دهنده
formative
U
تشکیل دهنده
organizer
U
تشکیل دهنده
organisers
U
تشکیل دهنده
former
U
تشکیل دهنده
constitutive
U
تشکیل دهنده ساختمانی
syndicator
U
تشکیل دهنده اتحادیه
constituent
U
سازه تشکیل دهنده
constituent
U
جزء تشکیل دهنده
nucleus
U
هسته تشکیل دهنده
nuclei
U
هسته تشکیل دهنده
constituents
U
جزء تشکیل دهنده
constituents
U
سازه تشکیل دهنده
fundametal
U
بنیادی تشکیل دهنده
spliced
U
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
splice
U
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
splicing
U
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
splices
U
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
structual constituent
U
جزء تشکیل دهنده ساختمانی
component
U
ترکیب دهنده
components
U
ترکیب دهنده
polymerize
U
باهم ترکیب وجمع شدن وذره بزرگتری تشکیل دادن
cellular unit
U
هسته اصلی تشکیل دهنده یکان
building block
U
واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
building blocks
U
واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
discretionary
U
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
concatenate
U
بیشتر ازیک فایل یامجموعهای ازداده ها که باهم ترکیب می شوند تا مجموعهای را تشکیل دهند
chord plane
U
صفحه مار بر وترهای همه مقاطع تشکیل دهنده یک ایرفویل سه بعدی
hidden
U
خط وی تشکیل دهنده شی سه بعدی ولی هنگام نمایش آن به صورت دوبعدی پاک می شوند
gestalt
U
تشکیل و ترکیب چندعامل یاپدیده فیزیکی وحیاتی وروانشناسی برای انجام کارواحدو دست داده جزئی از کل شوند
dithered
U
ایجاد منحنی یا خط ی که با اضافه کردن آن به پیکسلهای تشکیل دهنده تصویر نرم تر به نظر می رسند
dithers
U
ایجاد منحنی یا خط ی که با اضافه کردن آن به پیکسلهای تشکیل دهنده تصویر نرم تر به نظر می رسند
dither
U
ایجاد منحنی یا خط ی که با اضافه کردن آن به پیکسلهای تشکیل دهنده تصویر نرم تر به نظر می رسند
lobes
U
یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
lobe
U
یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
slice
U
ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
slices
U
ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
date-stone
U
[سنگ ترکیب شده در دیوار که تاریخ ساخت آن بنا در آن قید شده است.]
component forces
U
نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
parts explosion
U
رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
impurity
U
جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
the law does not apply to him
U
او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
work in process
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in progress
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
mutative
U
تغییری
changelessness
U
بی تغییری
Visual Basic
U
ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
shank
U
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
harmonic motion
U
اهنگ مرکبی که از ترکیب چند موج صوتی ساده تر ترکیب شده باشد
Afshan
[all-over pattern]
U
طرح افشان
[با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
isomerous
U
جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
isomer
U
جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
cleanest
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
cleans
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
cleaned
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
clean
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
flue gas
U
گازهای دودکش
perfect gazes
U
گازهای ساده
single component gases
U
گازهای تک جزیی
acid gases
U
گازهای اسیدی
parathesis
U
پیوند دو واژه بی انکه تغییری درانهاروی دهد
transitions
U
نقط های در برنامه یا سیستم که تغییری رخ میدهد
transition
U
نقط های در برنامه یا سیستم که تغییری رخ میدهد
xenix
U
تغییری از سیستم عامل UNIXبرای استفاده درریزکامپیوترها
inert gas crystal
U
بلور گازهای بی اثر
noble gas crystal
U
بلور گازهای بی اثر
g , series
U
گازهای سمی گروه ژ
radar netting
U
تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
chemical warfare
U
جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
inert gas arc welding
U
جوش برق با گازهای بی اثر
chromosphere
U
لایه نازکی از گازهای نسبتاشفاف
compressor inlet temperature
U
دمای گازهای ورودی کمپرسور
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
breathing
U
جریان هوا و گازهای خروجی از موتور
impingement
U
برخورد گازهای با سرعت زیاد به ساختمان هواپیما
bergson criterion
U
ضابطهای که نشان میدهد هر تغییری که موجب کاهش مطلوبیت شود نامطلوب است
compositions
U
ترکیب یکان ترکیب رزمی
composition
U
ترکیب یکان ترکیب رزمی
atmospheres
U
اتمسفر
atmosphere
U
اتمسفر
aerosphere
U
اتمسفر
standard atmosphere
U
اتمسفر
solfatara
U
ناحیه اتش فشانی که گازهای گوگردی از ان متصاعد میشود
demilitarization
U
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
trimmer
U
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
vented
U
مجرایی به اتمسفر
furnace atmosphere
U
اتمسفر کوره
venting
U
مجرایی به اتمسفر
vents
U
مجرایی به اتمسفر
atmospheres
U
اتمسفر استاندارد جو
The pressure of the atmosphere
U
فشار جو ؟( اتمسفر )
vent
U
مجرایی به اتمسفر
atmosphere
U
اتمسفر استاندارد جو
free atmosphere
U
اتمسفر ازاد
standard atmosphere
U
اتمسفر استاندارد
isothermal atmosphere
U
اتمسفر همدما
actual address
U
آدرس ذخیره سازی کامپیوتری که مستقیما و بدون هر گونه تغییری به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
waste gate
U
مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
reactionpropulsion
U
سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
turbocharger
U
شارژری در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
controlled atmosphere
U
اتمسفر کنترل شده
chrles' law
U
در گازهای کامل یا ایده ال در فشار ثابت دما و حجم نسبت مستقیم دارند
turbosupercharger
U
سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
international standard atmosphere
U
اتمسفر استاندارد بین المللی
exosphere
U
خارجی ترین لایه اتمسفر
chemosphere
U
ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
thermosphere
U
خارجی ترین لایه اتمسفر
troposphere
U
پایین ترین بخش اتمسفر
collector ring
U
منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
aurora
U
پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
he takes no notice of it
U
ملتفت نمیشود
The door is jammed.
در باز نمیشود.
non placer
U
موافقت نمیشود
fat is insoluble in water
U
چربی در اب حل نمیشود
reversing layer
U
لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
inversions
U
ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
inversion
U
ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
muffing
U
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed
U
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muff
U
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs
U
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
no two leaves are identical
U
دو برگ یکی نمیشود
impossible to get hold of
U
نمیشود گیر آورد
oil is immiscible with water
U
روغن با اب امیخته نمیشود
leakage
U
به خزانه وارد نمیشود
leakages
U
به خزانه وارد نمیشود
indelible pencil
U
مدادی که خط ان پاک نمیشود
that does not f.
U
این دلیل نمیشود
The window is jammed.
پنجره باز نمیشود.
exclusive
U
آنچه شامل نمیشود
non-starter
U
طرحی که انجام نمیشود
non-starters
U
طرحی که انجام نمیشود
correction
U
صحیح کردن چیزی تغییری که چیزی را درست میکند
bangs
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banging
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banged
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bang
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
catalysts
U
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibiter
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibitors
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
extender
U
توسعه دهنده ادامه دهنده
exhibitor
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
bailor
U
امانت دهنده کفیل دهنده
bailer
U
امانت دهنده کفیل دهنده
conglutinative
U
التیام دهنده جوش دهنده
catalyst
U
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
turbopump
U
پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید
the law is not retrospective
U
قانون عطف به ماسبق نمیشود
no pay nowork
U
پول ندهندکار هم کرده نمیشود
He is not to be relied upon.
U
نمیشود به او
[مرد]
اتکا کرد.
law fallen into desuetude
U
قانونی که دیگر اجرا نمیشود
photosphere
U
لایه خارجی اتمسفر خورشیدکه بسیار داغ و درخشنده میباشد
ozonosphere
U
لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
virtual gravity
U
شتابی که از طرف زمین برهر ذره از اتمسفر اثر میکند
airspace
U
حجم اتمسفر محدود بین سطح ارتفاع معین و زمین
boost pressure
U
فشار گاز بالاتراز اتمسفر که از سوپرشارژ کردن موتورناشی میشود
fine words butter no parsnips
U
بحلوابحلوا گفتن دهن شیرین نمیشود
inactive
U
آنچه کار نمیکند یا اجرا نمیشود
fair words butter no parsnips
U
به حلواحلوا گفتن دهن شیرین نمیشود
no pains no gains
U
نابرده رنج گنج میسر نمیشود
mistake of law is no defence
U
اشتباه حکمی دفاع محسوب نمیشود
ignorance of the law is no defence
U
جهل به قانون دفاع محسوب نمیشود
cassion discase
U
تغییرات عصبی ناشی ازکاهش فشار محیط در ارتفاع بالاتر از یک یا دو اتمسفر
plasma display
U
صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
book message
U
نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
acid fast
U
دارای لکه هایی که بااسید زائل نمیشود
blind hole
U
سوراخ چمن که از فاصله معین دیده نمیشود
an impersonal deity
U
خدایی که هرگز مجسم بصورت شخص نمیشود
observation
U
مشاهده
observantion
U
مشاهده
observations
U
مشاهده
course line shot
U
مشاهده در خط
seeing
U
مشاهده
ignisfatuus
U
روشنایی شبانه بر روی زمینهای باتلاقی که تصور میرفت ازاحتراق گازهای باتلاقی بوجودمیاید
EtherTalk
U
درسیستم Apple Macintosh گونههای مختلف شبکه اترنت استاندارد برای اتصال دستگاهها بهم و تغییری در Apple Talk کندتر است
bilinear filtering
U
مرکب با توجه به چهار پیکسل تنظیم شده اطراف هر پیکسل برای بررسی اینکه تغییری در رنگ آنها و جود نداشته باشد
crush hat
U
کلاه نمدی نرم که ازله شدن خراب نمیشود
variables
U
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
non sequitur nonsensical
U
نتیجه غیر منطقی بر نمیاید این دلیل نمیشود
variable
U
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
maskable
U
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیشود غیرفعال میشود
prize courts
U
به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
attributes
U
مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
attributing
U
مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
attribute
U
مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
observed
U
مشاهده کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com