English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
preventive justice U قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
edited U فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
edit U فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
multimedia U CP که قط عات لازم برای اجرای نرم افزار چند رسانهای دارد
decision tree U اقدامات لازم جهت تصمیم گیری
anti spin U سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
jobs U دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد
job U دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد
buffer zones U منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
buffer zone U منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
floats U اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
floated U اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
float U اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
wing U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
winging U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
neck of the woods <idiom> U ناحیه یا قسمتی از کشور
execution U 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
fail U سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
failed U سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
fails U سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
ScanDisk U که دیسک سخت را برای وجود مشکل بررسی میکند وسعی در رفع مشکل ای دارد که یافته است
blitter U عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
searchingly U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searches U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
search U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searched U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
shop around <idiom> U به مغازههای مختلفی برای خریدچیزی رفتن
delivered duty paid U یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
promptbook U نسخه نمایشنامه که به سوفلور نمایش اختصاص دارد
analogues U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analogue U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
feasibility U بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
analog U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال
alethiology U قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
suppression measures U اقدامات برای جلو گیری
leap frog test U و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
link U برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
automatic U کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatics U کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
parish U قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
footprints U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
bay U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
baying U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
bays U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
parishes U قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
bayed U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
footprint U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
d , top concept U تدابیر لازم برای رساندن سطح اماد سکو به سطح لازم در جبهه
it askes for attention U توجه لازم دارد
it needs to be done carefully U اینکارتوجه لازم دارد
rs c U استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
rug condition U [وضعیت ظاهری و ارزش واقعی فرش که به عوامل مختلفی از جمله اندازه، رنگ، عدم پارگی نخ هاخسارت ناشی از بیدزدگی، نداشتن ریشه تقلبی، ارتفاع پرز مناسب و غیره بستگی دارد.]
preventive detention U تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
restricted propellant U سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
profit centre U قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
systems analysis U 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
contingency retention stock U اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
ionosphere U قسمتی از فضای جوزمین که از ارتفاع 52 میل شروع میشود و تا00022میل ادامه دارد
inside U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
insides U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
contingency support stocks U اقلام ذخیره برای پشتیبانی عملیات احتمالی
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
straight line coding U برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
general act U قرارداد عمومی سندی است که شرکت کنندگان در کنفرانس تنظیم نموده مفاد ان را مانند قسمتی ازقوانین داخلی بر خود لازم الاتباع اعلام می نمایند
turnaround time U زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
contingency U عملیات احتمالی پیش امد احتمالی
contingencies U عملیات احتمالی پیش امد احتمالی
analysts U شخصی که در بررسی سیستم تخصص دارد
analyst U شخصی که در بررسی سیستم تخصص دارد
analog U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogues U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogue U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
Ackerman's function U تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
redundancies U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
redundancy U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
grammars U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
cats U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
grammar U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
cat U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
garbage U داده یا اطلاعی که دیگر لازم نیست چون خارج از تاریخ است یا غلط دارد
phoneme U برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
monitors U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitored U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
sequence U بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
sequences U بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
vice squad U مامور کشف ودستگیری تبهکاران
vice squads U مامور کشف ودستگیری تبهکاران
sensitivities U کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
sensitivity U کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
ambitus U [اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا]
kemp U پشم ضخیم [بیشتر مربوط به ناحیه زیر شکم گوسفند بوده که شکننده است و خاصیت رنگ پذیری کمی دارد.]
hierarchical communications system U روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند
second best theory U نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
midi U واسط سری که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند. واسط MIDI سیگنالهای را از کنترولر یا کامپیوتر که دستورات مختلفی برای قط عات می نویسد انتقال میدهد
contingency option program U برنامه راه کارهای احتمالی برنامه عملیات مختلف احتمالی
check point U نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
paging U فرمولی که مدیریت حافظه حافظه به صفحات اختصاص میدهد. و نیز انتقال بین حافظه پشتیبان و حافظه اصلی به روش کار را بر عهده دارد
in order to prevent U برای جلوگیری کردن
obstructionist U کسیکه برای جلوگیری
raptatory U لازم برای شکار
raptatorial U لازم برای شکار
hydration water U اب لازم برای ابش
paint U رنگ و الگو برای پر کردن ناحیه
paints U رنگ و الگو برای پر کردن ناحیه
monitor U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitors U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitored U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
RFC U متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد تازه مط رح شده است واز کاربرق خواهد که متن را بررسی کند و توضیحات لازم را اضافه کند
quorum U اکثریت لازم برای مذاکرات
mantling U مواد لازم برای پوشش
climate for growth U شرایط لازم برای رشد
magic number U امتیاز لازم برای قهرمانی
draw weight U نیروی لازم برای کشیدن زه
dynamically U اختصاص دادن حافظه به یک برنامه در صورت نیاز به جای اختصاص دادن بلاکهایی پیش از اجرا
dynamic U اختصاص دادن حافظه به یک برنامه در صورت نیاز به جای اختصاص دادن بلاکهایی پیش از اجرا
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
copy protect U یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
to avoid distortion of the results [produced] by ... U برای جلوگیری از اعوجاج نتایج توسط ...
kyanize U باداراشکنه اندودن برای جلوگیری ازپوسیدگی
dyke U دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
dikes U دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
dykes U دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
operate U کل زمان لازم برای انجام یک کار
barrier material U مواد لازم برای ساختن موانع
check out time U زمان لازم برای ازمایش یک وسیله
check out time U زمان لازم برای تخلیه محل
light is necessary to life U روشنایی برای زندگی لازم است
product U ول مواد لازم برای تولید یک محصول
access time U زمان لازم برای پاسخگویی کامپیوتر
products U ول مواد لازم برای تولید یک محصول
operated U کل زمان لازم برای انجام یک کار
operates U کل زمان لازم برای انجام یک کار
scratch file U ناحیه کاری که برای کار جاری استفاده میشود
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
fibre distributed data interface II U استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
sunscreen U کرم پوست برای جلوگیری از آفتاب زدگی
sunscreens U کرم پوست برای جلوگیری از آفتاب زدگی
bailout U کمک مالی [برای جلوگیری از ورشکستگی] [اقتصاد]
buffer U امپلی فایری برای جلوگیری ازتداخل مدارات
compacted U فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
development U زمان لازم برای توسعه محصول جدید
housekeeping U امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
proceed time U زمان لازم برای معرفی به پایگاه جدید
compact U فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
engineered performance U زمان لازم برای اتمام یک واحد از کار
storage U فضای لازم برای ذخیره سازی داده
aircraft role equipment U تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
aircraft mission equipment U وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما
adding U زمان لازم برای انجام یک عمل جمع
compacting U فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
ineligibly U بدون داشتن شرایط لازم برای انتخاب
add U زمان لازم برای انجام یک عمل جمع
canonical time unit U زمان لازم برای طی مسافتی معادل یک رادیان
compacts U فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
radar mile U زمان لازم برای رسیدن امواج به هدف
developments U زمان لازم برای توسعه محصول جدید
adds U زمان لازم برای انجام یک عمل جمع
quorum U حداقل عده لازم برای رسمیت جلسه
lightening hole U سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
breaker line U خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
yoke U قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
refire time U زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
boundary U جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه
infibulation U چفت کردن الت تناسلی برای جلوگیری از جماع
maintenance U مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی
gaiting strap U تسمه مخصوص ارابه برای جلوگیری از انحراف اسب
boundaries U جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه
fly net U پشه پران تورسیمی برای جلوگیری ازامدن مگس
bulk head U دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
meanest U متوسط زمان لازم برای تعمیر یک قطعه خراب
meaner U متوسط زمان لازم برای تعمیر یک قطعه خراب
mean U متوسط زمان لازم برای تعمیر یک قطعه خراب
compacts U کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
entrance head U بار لازم برای ایجاد جریان ازیک لوله
compacting U کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
compact U کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
cure time U زمان لازم برای جامد شدن کامل رزین
compacted U کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
limen U کمترین تحریک عصبی که برای ایجاداحساس لازم است
secondary U سازمانی که دستیابی به اینترنت را برای ناحیه مشخصی از کشور تامین کند
flops U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopping U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopped U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
spill wind U سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
flop U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
zones U ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
zone U ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
footprints U شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
gibberish U اصطلاحی که برای بیان لازم نبودن داده بکار می رود
externals U سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
executing U رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
footprint U شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
external U سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
executes U رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
executed U رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
shook U : مجموع تختههای لازم برای ساختن بشکه وچلیک وامثال ان
disorderly close down U آسیبی در سیستم که اخطار لازم برای قط ع طبیعی نداده است
half thickness U ضخامت لازم برای نصف کردن نفوذ عناصر تراونده
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com