English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ram's horn U قسمتی ازاستحکامات خندق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
trig U خندق
dike U خندق
fosse U خندق
ditch U خندق
sheuch U خندق
ditched U خندق
sheugh U خندق
ditches U خندق
foss U خندق
trench U خندق
moat U خندق
moats U خندق
trenches U خندق
caponiere U خندق
graft U اختلاس خندق
sike U ناودان خندق
escarpments U سرازیری خندق
grafted U اختلاس خندق
moats U خندق کندن
moat U خندق کندن
trench U خندق زدن
escarpment U سرازیری خندق
trenches U خندق زدن
scarp U سراشیبی خندق
retrench U از نو خندق ساختن
grafts U اختلاس خندق
vallation U استحکامات خندق
road ditch U خندق جاده
escarpments U سینه کش سرازیری خندق
entrench U خندق کندن درسنگرقراردادن
wallow course U خندق ضدعفونی خودروها
sacrp U دیوار درونی خندق
escarpment U سینه کش سرازیری خندق
scarp U دیوار درونی خندق
sacrp U سراشی داخلی خندق
dike U خندق کنی کردن
slit trench U خندق باریک جهت سنگرگیری
to go into the ditch U با خودرو به خندق جاده رفتن
escarp U سرازیری درونی خندق یاخاکریز
ditch U گودال سنگر رابط خندق کندن
ditched U گودال سنگر رابط خندق کندن
ditches U گودال سنگر رابط خندق کندن
ditching U فروداضطراری هواپیما روی اب خندق یا سنگر کنی
trench burial U دفن مردگان در خندق استفاده از قبر خندقی عمومی
wallow course U خندق مخصوص ضدعفونی خودروهایی که به مواد ش م ر الوده شده اند
straddle trench U خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
portion U قسمتی
triploidy U سه قسمتی
portions U قسمتی
triplex U سه قسمتی
partite U قسمتی
sector U قسمتی ازجبهه
legs U قسمتی از مسابقه
esprit de corps U روحیه قسمتی
spirit de corps U روحیه قسمتی
another guess U قسمتی دیگر
double cloister U راهرو دو قسمتی
esprit de corps U حمیت قسمتی
spiriting U حمیت قسمتی
flattest U قسمتی از یک عمارت
partial U بخشی قسمتی
plank U قسمتی ازبرنامه
spirit U حمیت قسمتی
sectors U قسمتی ازجبهه
pate U سر یا قسمتی از سرانسان
tripartition U سه قسمتی کردن
flat U قسمتی از یک عمارت
haxamerous U شش بخشی شش قسمتی
spirit de corps U حمیت قسمتی
leg U قسمتی از مسابقه
esprit U حمیت قسمتی
split second U قسمتی از ثانیه
triploid U سه قسمتی سه بخشی
module U قسمتی از سفینه فضایی
rebates U پرداخت قسمتی از بدهی
modules U قسمتی از سفینه فضایی
lobotomies U برش قسمتی از مغز
lobotomy U برش قسمتی از مغز
rebate U پرداخت قسمتی از بدهی
expansion joint U اتصال چند قسمتی
striking out pleading U حذف قسمتی از مدافعات
section charge U خرج چند قسمتی
neck of the woods <idiom> U ناحیه یا قسمتی از کشور
aliquot part charge U خرج چند قسمتی
creased U قسمتی از زمین کریکت
helmeted U دارای قسمتی که مانندخودباشد
part [ial] payment of a fine U پرداخت قسمتی از جریمه
march unit U قسمتی ازستون راهپیمایی
creasing U قسمتی از زمین کریکت
wing U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
fractions U کسر درصدی از قسمتی از
winging U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
fraction U کسر درصدی از قسمتی از
crease U قسمتی از زمین کریکت
creases U قسمتی از زمین کریکت
displacement hull U قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
zapping U پاک نمودن قسمتی از برنامه
zaps U پاک نمودن قسمتی از برنامه
whip U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
aft flap آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
fractional damage U خسارت وارده به قسمتی از وسیله
barons U شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
pneumonectomy U قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
slot charter U اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
aliquot propelling charge U خرج پرتاب چند قسمتی
zapped U پاک نمودن قسمتی از برنامه
zap U پاک نمودن قسمتی از برنامه
lobectomy U برداشتن قسمتی ازیک عضو
whipped U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
hash mark U قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
group rendezvous U نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
whips U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
freeboard U قسمتی از قایق که بیرون اب است
necks U قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
neck U قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
baron U شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
contract termination U فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
table flap U قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
fat bits U بزرگ کردن قسمتی از صفحه نمایش
tail skid U قسمتی که وزن دم هواپیما رامتحمل میشود
lectionary U ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
faubourg U قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
open ice U قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
judea U یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
cymric U وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
dairy U قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
flushes U خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
flush U خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
paleocene U قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
flushing U خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
gastrectomy U عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
saddleback U قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
alethiology U قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
dairies U قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
crop U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
crops U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
cropped U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
beaver U قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
footprints U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
parish U قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
fermata U تطویل وکشش قسمتی ازموسیقی توسط نوازنده
warhead U قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
parishes U قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
warheads U قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
skip U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
appendixes U قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
scrap U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
leg side U قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
scrapped U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
main yard U قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
scrapping U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
skips U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
scraps U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
headstock U قسمتی ازماشین که میله گردندهای روی ان قرارمیگیرد
footprint U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
slabs U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
skipped U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
beavers U قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
bay U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
wrist U قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
Please let me take a share in the expenses. U اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
accessory of section U قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
pokes U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
targum U ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
vacuity U قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
poking U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
appendix U قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
back order U قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
wrists U قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
poke U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poked U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
entablature U قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
dower U قسمتی ازدارایی مرد که پس از فوتش به همسر وی می رسد
bayed U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
slab U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
baying U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
bays U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
descender U قسمتی از حروف کوچک که پایین تر از خط شروع می شوند
almonry U [قسمتی از ساختمان که خیرات و صدقات را در آنجا می دادند.]
hypotrachelion [um] U [در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
footing U قسمتی از پی ساختمان که بارها رامستقیما" به خاک منتقل میکند
outwork U قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
ullage U قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
nose piece U قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
land tie U تیر یا جرزی که قسمتی ازدیوار را بزمین اتصال میدهد
file handing routine U قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
but for income U قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
check point U نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
plateform U بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
daisy ham U قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
aeromedicine U قسمتی از طب که دربارهء بیماریها و اختلالات ناشی از پرواز گفتگو میکند
burner compartment U قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
qube U تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
aprons U چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
bundles U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
virtual inertia U قسمتی از نیروی اینرسی که روی جسم در حال نوسان اثرمیکند
bundling U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
germinal area U قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
loft U زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com