English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bilge blocks U قسمتهای تولید کننده فشار دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
producer's goods U هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
compensating relief valve U شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
capacity cost U هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
impluse voltage generation U تولید فشار ضربهای
high tension generation U تولید فشار قوی
station list U فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
spermary U غده تولید کننده منی محل تولید منی
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
manufacturers U تولید کننده
manufacturer U تولید کننده
progenitive U تولید کننده
producer U تولید کننده
producers U تولید کننده
productive U تولید کننده
subchaser U تعقیب کننده زیر دریایی
naval support U یکان پشتیبانی کننده دریایی
jet mixer U مخلوط کننده با فشار اب
pressure gaverner U تنظیم کننده فشار
genie U تولید کننده تناسلی
producer's risk U ریسک تولید کننده
producer surplus U مازاد تولید کننده
producers U تولید کننده مولد
reproducer U دوباره تولید کننده
rational producer U تولید کننده منطقی
gonocyte U سلول تولید کننده
genies U تولید کننده تناسلی
manufacturers U تولید کننده سازنده
manufacturer U تولید کننده سازنده
suppliers U شرکت تولید کننده
marginal producer U تولید کننده نهائی
supplier U شرکت تولید کننده
producer U تولید کننده مولد
pistillate U تولید کننده مادگی
half U جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
control ship U ناو کنترل کننده عملیات دریایی
high pressure compressor U منراکم کننده فشار قوی
high pressure sterilizer U استرلیزه کننده فشار قوی
producer surplus U اضافه ارزش تولید کننده
absorbefacient U تولید کننده عمل جذب
smokey the bear U وسیله تولید کننده دود
toxicogenic U تولید کننده محصولات سمی
membrane keyboard U احساس کننده فشار را فعال میکند
pressure equalized addition funnel U قیف افزایشی متعادل کننده فشار
producers U شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
g.d.p deflator U تعدیل کننده تولید ناخالص داخلی
oil rich countries U کشورهای ثروتمند تولید کننده نفت
producer U شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
homogonous U تولید کننده اولاد شبیه به والدین
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
navy component U نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
visiting correspondent U نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
homogamous U تولید نسل کننده بوسیله مقارت باهم جنس خود
homogamic U تولید نسل کننده بوسیله مقارت باهم جنس خود
middleman U کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد
middlemen U کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد
underwriters U صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
underwriter U صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
motorola U تولید کننده قط عات الکترونیکی شامل پردازندههای کامپیوتری Apple Macintosh
countervailing power U مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود
homogeneous computer network U شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
wrming message U پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود
pcm U شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند
COMPAQ U شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
back pressure turbine U توربین بخاری که تمام بخارخروجی ان با فشار به داخل شبکه گرم کننده جذب میشود
licenses U اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licences U اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licence U اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
texts U وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
text U وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
generic U که با کل وسایل سخت افزاری و نرم افزاری یک تولید کننده سازگار باشد
pseudo random U سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی
systems analysis U ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
carried U عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
Hayes Corporation U تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند
carry U عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
carrying U عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
carries U عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
chaff U وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
bumblebees U تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebee U تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
spooler U برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
cartel U اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartels U اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
dependent U غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
rhizogenetic U تولید کننده ریشه ریشه اور
rhizogenic U تولید کننده ریشه ریشه اور
sudorific U عرق اور تولید کننده عرق
cabin pressure U فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pilot line operation U کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
embryophyte U گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
components U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
pressurized cabin U اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
seconded U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
self- U قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
pitot static system U سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
euler theorem U در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
pore pressure U فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
shelf life U مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
administrative services U قسمتهای اداری
innards U قسمتهای داخلی
military services U قسمتهای نظامی
sang banshin U قسمتهای دست
field commands U قسمتهای رزمی
weapon troops U قسمتهای ادوات
signal services U قسمتهای مخابراتی
production overheads U هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
syntax U هم اهنگی قسمتهای مختلف
in other sectors U در قسمتهای دیگر جبهه
modular U دارای قسمتهای کوچک
reserve components U قسمتهای احتیاط ارتش
alate U دارای قسمتهای جناحی
lobar U واقع در قسمتهای ریه
closure minefield U میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
increasing cost industry U حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
pare U قسمتهای زائد چیزی را چیدن
chemosphere U ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
pared U قسمتهای زائد چیزی را چیدن
comparmentalize U به قسمتهای مجزا تقسیم نمودن
pares U قسمتهای زائد چیزی را چیدن
weeded U برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
services U قسمتهای اداری ادارات نظامی
bowdlerization U حذف قسمتهای خارج از اخلاق
weed U برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
anisometric U دارای قسمتهای غیر متقارن
adnexa U قسمتهای متصل بهم زائده
weeding U برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic U دارای فشار یکسان خط هم فشار
check off list U برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
hop stop and jump U قسمتهای سه گانه پرش طول سه گام
gambusia U ماهی ابنوس قسمتهای نسبتا گرمسیر
bowdlerize U قسمتهای خارج از اخلاق را حذف کردن از
reconditions U قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
recondition U قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
reconditioned U قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
cost fraction U نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
derived demand U تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
declassified cost U هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
mullion U جرز یا الت عمودی میان قسمتهای پنجره
munnion U جرز الت عمودی در میان قسمتهای پنجره
reddendo singula singulis U الفاظ در قسمتهای مختلف سندباید متناسب با هم تعبیرشوند
principal parts U قسمتهای اصلی زمانهای فعل که سایرزمانها را از ان میسازند
upgrading U به روز رسانی [معاوضه قسمتهای قدیمی] [مهندسی]
adhesion آمیزش و بهم آمیختگی طبیعی قسمتهای مختلف
oem U شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
thread U برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
threads U برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
lymphmatosis U ایجاد غدد مرکب از بافتهای لنفی در قسمتهای بدن
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
cannibalizing U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizes U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalized U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalize U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalising U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalises U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
FDISK U امکانی در سیستم که قسمتهای روی دیسک سخت را تشخیص میدهد
bow string truss U خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
cannibalised U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
matrixes U چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix U چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com