English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bargain U قرارداد معامله خرید ارزان
bargained U قرارداد معامله خرید ارزان
bargaining U قرارداد معامله خرید ارزان
bargains U قرارداد معامله خرید ارزان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
futures goods U کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
bargain U خرید ارزان
bargains U قرارداد معامله بستن
bargain U قرارداد معامله بستن
bargaining U قرارداد معامله بستن
bargained U قرارداد معامله بستن
claims U قرارداد رسمی خرید اسب
claim U قرارداد رسمی خرید اسب
claimed U قرارداد رسمی خرید اسب
claiming U قرارداد رسمی خرید اسب
futures U قرارداد معامله سهام یا کالا بمنظور تحویل در اینده
bargain U معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
bargains U معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
bargaining U معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
bargained U معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
operates U به کار انداختن خرید و فروش کردن معامله کردن
operated U به کار انداختن خرید و فروش کردن معامله کردن
operate U به کار انداختن خرید و فروش کردن معامله کردن
negotiated contract U قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
escalation U مادهای در قرارداد که براساس ان قیمتهای قرارداد تعدیل میگردد
parol contract U قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
close price U دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
purchase request U درخواست خرید جنس تقاضای عقد پیمان خرید
rapallo treaty U قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
contra preferentum rule U درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
field buying U خرید کردن در صحرا خرید محلی
phantom order U قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
package deals U معامله کلی معامله چکی
package deal U معامله کلی معامله چکی
fradulent conveyance U معامله به قصد فرار از دین معامله به قصد اضرار غیر
purchase price variance U سپرده اختلاف قیمت خرید سپرده تضمینی خرید
order U خرید سفارش خرید
cost contract U قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
inexpensively U ارزان
inexpensive U ارزان
cheap U ارزان
penny a line U ارزان
cut rate U ارزان
hand-me-down U ارزان
hand-me-downs U ارزان
hand me down U ارزان
cheaper U ارزان
micros U ارزان
micro U ارزان
low priced U ارزان
microcomputer U ارزان
jitney U ارزان
cheapest U ارزان
central purchase U خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
flivver U اتومبیل ارزان
to pull down U ارزان کردن
dirt cheap U بسیار ارزان
to look down U ارزان شدن
to sell off U ارزان فروختن
look down U ارزان شدن
penny gaff U نمایشگاه ارزان
gasper U سیگارت ارزان
easy money U پول ارزان
red eye U ویسکی ارزان
undersell U ارزان تر فروختن
off season U ارزان تر از معمول
cheap labor U کار ارزان
brummagem U پست ارزان
cheap money U پول ارزان
grotty U ارزان و کثیف
doss-houses U مسافرخانهی ارزان
doss-house U مسافرخانهی ارزان
jerry built U ارزان بناشده
cheapskate U ادم ارزان خر
jerry-built U ارزان بناشده
gimcrack U بازیچه ارزان
penny a line U ارزان نویس بی مایه
gladstone U نوعی شراب ارزان
flophouse U اطاق ارزان قیمت
flophouses U اطاق ارزان قیمت
woodbine U سیگار برگ ارزان
hand me down U لباس ارزان ودوخته
gaff U تفریحگاه ارزان پیرمردپرحرف
woodbind U سیگار برگ ارزان
hand-me-down U لباس ارزان ودوخته
hand-me-downs U لباس ارزان ودوخته
gallery U جای ارزان اطاق نقاشی
galleries U جای ارزان اطاق نقاشی
skid row U محله مشروب فروشهای ارزان
penny barber U دلاک ارزان یا دینار گیر
cheap labor U نیروی کار ارزان قیمت
calico U پارچههای پنبهای ارزان قیمت
profit cannibalism U افراط در تخفیف و ارزان فروشی
barrelhouse U میکده ورقاصخانه ارزان قیمت
ten cent store U فروشگاه دارای کالاهای ارزان
good deal <idiom> U قیمت ارزان باکیفیتی بالا
jerry build U با مصالح ارزان ساختمان کردن
It is dirt cheap . It is a give - away . U مفت است ( بی نهایت ارزان )
cheapen U ارزان شدن تحقیر کردن
cheapened U ارزان شدن تحقیر کردن
cheapening U ارزان شدن تحقیر کردن
cheapens U ارزان شدن تحقیر کردن
five and ten U مغازه اجناس ارزان قیمت
That is despised which is cheaply obtained. <proverb> U ارزان یافته خوار است .
wood bine U ویشه تاک جنگلی یکجورسیگار ارزان
sell off U ارزان فروختن فروش یکجا وارزان
datacom U امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت
koalapad U صفحه دیجیتالی کننده ارزان برای ریزکامپیوترها
bargain hunter U کسی که دنبال قیمت خیلی ارزان می گردد.
leading article U کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
gutter man U دوره گردیکه چیزهای ارزان وکهنه می فروشد
honky tonk U محل رقص یا کلوپ شبانه ارزان قیمت
leading articles U کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
Is there an inexpensive restaurant around here? U آیا رستوران ارزان این نزدیکی ها پیدا میشود؟
Is there an inexpensive restaurant around here? U آیا رستوران ارزان این اطراف پیدا میشود؟
flea market U بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
flea markets U بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
jumble shop U دکانی که خرده ریز و کالای گوناگون ارزان و نیمدار دران میفروشند
blue chip personal computer U IB که در کشور کره توسط شرکت HYUNDAI ساخته میشودکامپیوترهای شخصی ارزان سازگار با
dump U بقیمت خیلی ارزان فروختن فرورفتن درخیالات واهی حالت مالخو لیایی
penny a liner U کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
mise U قرارداد
pacts U قرارداد
pact U قرارداد
agreement U قرارداد
agreements U قرارداد
conventions U قرارداد
defaulting U قرارداد
defaulted U قرارداد
defoult U قرارداد
protocols U قرارداد
deed U قرارداد
deeds U قرارداد
contract U قرارداد
contract U :قرارداد
acted U قرارداد
defaults U قرارداد
act U قرارداد
treaty U قرارداد
convenant U قرارداد
treaties U قرارداد
convention U قرارداد
default U قرارداد
deed of covenant U قرارداد
protocol U قرارداد
juke joint U رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
trucks U معامله
trucking U معامله
bargains U معامله
truckman U معامله گر
bargained U معامله
bargain U معامله
transactor U معامله گر
treament U معامله
truck U معامله
trucked U معامله
bargaining U معامله
selling U معامله
penny worth U معامله
negotiation U معامله
negotiations U معامله
sell U معامله
transactions U معامله
transaction U معامله
dealing U معامله
sells U معامله
assignment of contract U انتقال قرارداد
arrangement U ضمیمه قرارداد
avoidance of a contract U لغو یک قرارداد
arrangements U ضمیمه قرارداد
bilateral contract U قرارداد دو جانبه
The party to the contract (agreement). U طرف قرارداد
contracting party U طرف قرارداد
contracting parties U طرفین قرارداد
compositions U قرارداد ارفاقی
composition U قرارداد ارفاقی
wage agreement U قرارداد دستمزد
affreightment U قرارداد حمل
agreement of arbitration U قرارداد داوری
validity of contract U صحت قرارداد
assignment of contract U واگذاری قرارداد
breach of contract U نقض قرارداد
contract period U دوره قرارداد
contract of sales U قرارداد فروش
contract of sale U قرارداد فروش
composition contract U قرارداد ارفاقی
conditions of contract U شرایط قرارداد
contract of farmletting U قرارداد مزارعه
contract note U سند قرارداد
contract in set form U قرارداد تیپ
contract guarantee U ضمانت قرارداد
bond U قرارداد کفیل
contract guarantee U ضمانتنامه قرارداد
completion of contract U امضای قرارداد
contract period U مدت قرارداد
insurance policies U قرارداد بیمه
breach of contract U تخلف از قرارداد
insurance policy U قرارداد بیمه
contract specification U مشخصات قرارداد
contract quantity U حجم قرارداد
commodity agreements U قرارداد کالاها
completion of a contract U انجام یک قرارداد
contract curve U منحنی قرارداد
stipulation of a contract U مفاد قرارداد
lease agreement U قرارداد اجاره
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com