Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
restraint of trade
U
قراردادی که ضمن ان تجارت یکی از طرفین قرارداد به طور نامحدود منع شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
contra proferentem
U
قراردادی که مورد رضای طرفین باشد قرارداد مرضی الطرفین
open end contract
U
قرارداد نامحدود
contracting parties
U
طرفین قرارداد
parties to a contract
U
طرفین قرارداد
privity of a contract
U
مسئوولیت طرفین قرارداد
privity of contract
U
مسئولیت طرفین قرارداد
This contract is of unlimited duration.
U
طول مدت این قرارداد نامحدود است.
conventionally
U
برطبق ایین ورسوم قراردادی- مطابق قرارداد
capitulation
U
تسلیم شدن به دشمن قرارداد کاپیتولاسیون قراردادی که به موجب ان امتیازات خاصی به یک دولت خارجی و اتباع ان داده میشود
fair trade laws
U
قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
unlimited liability
U
بدهیهای نامحدود مسئولیت نامحدود
contracting parties
U
طرفین متعاهدین طرفین متعاقدین
discharge of contract
U
انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
negotiated contract
U
قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
escalation
U
مادهای در قرارداد که براساس ان قیمتهای قرارداد تعدیل میگردد
parol contract
U
قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
lawmerchant
U
حقوق تجارت قدیم دادگاه تجارت
custom of a trade
U
عادت یک تجارت اصول متداول تجارت
contra preferentum rule
U
درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
rapallo treaty
U
قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
high contracting parties
U
طرفین معظمین متعاقدین طرفین معظمین متعاهدین
phantom order
U
قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
pleadings
U
افهارات طرفین دعوی صورت افهارات طرفین دعوی
uncomfined
U
نامحدود
ad infinitum
U
نامحدود
unlimited
U
نامحدود
ageless
U
نامحدود
extralimital
U
نامحدود
infinite
U
نامحدود
cost contract
U
قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
unlimited liability
U
تعهدات نامحدود
Omnibenevolence
U
خیرخواهی نامحدود
carte blanche
U
اختیار نامحدود
indefinitely
U
بطور نامحدود
open credit
U
اعتبار نامحدود
wider
U
نامحدود وسیع
widest
U
نامحدود وسیع
absolutes
U
دایره نامحدود
absolute
U
دایره نامحدود
without limit
U
بی حد بی اندازه نامحدود
infinite loop
U
حلقه نامحدود
infinite population
U
جامعه نامحدود
blank credit
U
اعتبار نامحدود
cart blanche
U
اختیار نامحدود
unrestrained
U
ازاد نامحدود
infinite
U
نامحدود لایتناهی
cartle blanche
U
اختیار نامحدود
infinity
U
مقدار نامحدود
infinitely
U
بطور نامحدود
infinite series
U
سری نامحدود
unlimited war
U
جنگ نامحدود
wide
U
نامحدود وسیع
indefinitely
U
برای یک مدت نامحدود
illimitable
U
نامحدود محدود نشدنی
inane
U
چرند فضای نامحدود
unlimited company
U
شرکت با مسئولیت نامحدود
unqualified
U
بیحدو حصر نامحدود
infinitely elastic demand curve
U
منحنی تقاضا با کشش نامحدود
The courts have unlimited jurisdiction.
U
دادگاهها اخنیارات نامحدود دارند
homunculus
U
مدل بازگشتی نامحدود مغز
credit for an unlimited period
U
اعتبار برای مدت نامحدود
defaulting
U
قراردادی
bespoke
U
قراردادی
based on a contract
U
قراردادی
contracted
U
قراردادی
advice code
U
کد قراردادی
bespoken
U
قراردادی
defaulted
U
قراردادی
defoult
U
قراردادی
conventional
U
قراردادی
arbitrary
U
قراردادی
defaults
U
قراردادی
contractual
U
قراردادی
default
U
قراردادی
illimitably
U
بطوریکه نتوان محدود کرد بطور نامحدود
absolutist
U
کسیکه معتقدبه قوای نامحدود الهی است
parties
U
طرفین
extremes
U
طرفین
prosign
U
علامت قراردادی
To conclude an agreement (contract).
U
قراردادی بستن
contracted weaver
U
بافنده قراردادی
agreed point
U
نقطه قراردادی
formal charge
U
بار قراردادی
conventions
U
ائین قراردادی
convectional current
U
جریان قراردادی
unconventional
U
غیر قراردادی
arbitrary
U
دلبخواه قراردادی
agreement water rate
U
نرخ قراردادی اب
contractual relationship
U
رابطه قراردادی
convention
U
ائین قراردادی
code
U
نشانه قراردادی
arbitrarily
U
بطور قراردادی
contractual liability
U
مسئوولیت قراردادی
conventional current
U
جریان قراردادی
vortex sheet
U
لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
the contracting parties
U
طرفین متعاقدین
parties to the contract
U
طرفین عقد
mutual agreement
U
توافق طرفین
the contracting parties
U
طرفین متعاهدین
disposed flank
U
طرفین باز
mutual concent
U
تراضی طرفین
parties to a contract
U
طرفین متعاهدین
the litigants
U
طرفین دعوی
contracting parties
U
طرفین متقاعدین
hit and miss
<idiom>
U
ناخوشآیند ،غیر قراردادی
conventional programming
U
برنامه نویسی قراردادی
phonetic alphabet
U
کلمات قراردادی مخابراتی
award a contract
U
قراردادی را واگذار کردن
To annul
[abrogate]
a contract
قراردادی را باطل کردن
military symbols
U
علایم قراردادی نظامی
enter into an agreement
U
قراردادی را منعقد کردن
base symbol
U
علایم قراردادی مبنا
legal assistance
U
علایم قراردادی نقشه
tilt angle
U
زاویه تمایل به طرفین
side lights
U
چراغهای طرفین ناو
limb
U
هرکدام از طرفین کمان
corner
U
طرفین پایگاه اصلی
corners
U
طرفین پایگاه اصلی
cornering
U
طرفین پایگاه اصلی
limbs
U
هرکدام از طرفین کمان
guarantee a contract
U
اجرای قراردادی را ضمانت کردن
advice code
U
کد قراردادی مخصوص ارسال اماد
to draw up a contract
U
قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
taxi squadder
U
بازیگر عضو گروه قراردادی
taxied
U
عضو گروه بازیگران قراردادی
to guarantee a contract
U
اجرای قراردادی راضمانت کردن
all in contract
U
قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
to enter into an agreement
U
پیمان یا قراردادی منعقد کردن
taxiing
U
عضو گروه بازیگران قراردادی
creation of contractual tie
U
انشاء ایجاد رابطه قراردادی
default font
U
فونت پیش فرض یا قراردادی
default setting
U
تنظیم پیش فرض یا قراردادی
conventionality
U
مطابقت با ایین ورسوم قراردادی
taxi
U
عضو گروه بازیگران قراردادی
taxies
U
عضو گروه بازیگران قراردادی
nobody can take work
[abuse]
indefinitely.
U
هیچ کس نمی تواند کار
[سو استفاده]
را به طور نامحدود تحمل بکند.
verandas
U
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
pitch curves
U
تلاقی سطوح طرفین دندانه
straddle split
U
وضع باز پاها به طرفین
voluntary partition
U
افراز با رضایت یا سازش طرفین
parties to the contract
U
طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
sidelining
U
خطوط طرفین میدان بازی
sidelines
U
خطوط طرفین میدان بازی
sideline
U
خطوط طرفین میدان بازی
consensual
U
مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
like as we lie
U
طرفین دارای ضربات مساوی
side lights
U
چراغ دریانوردی طرفین ناو
covenants
U
که بین طرفین مبادله می گردد
covenant
U
که بین طرفین مبادله می گردد
leeboard
U
یکی از دو تخته طرفین کف قایق
veranda
U
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
verandah
U
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
verandahs
U
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
sidelined
U
خطوط طرفین میدان بازی
conventionalist
U
کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
taxi squad
U
گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
The two parties seem irreoncilable.
U
طرفین آشتی راناپذیر بنظر می رسند ت
hamstrung
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrings
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstringing
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
privity in contract
U
انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
hamstring
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
executory contract
U
قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
side staddle hep
U
پرش به بالا با پاهای باز ودستها به طرفین
lock forward
U
هرکدام از دو نفر خط تهاجم در طرفین ردکننده توپ
ten yard
U
خط شکسته در طرفین خط نیمه به فاصله 01 یارد ازان
rectification
U
تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
to give somebody an ultimatum
U
به کسی آخرین مدت را دادن
[برای اجرای قراردادی]
yellow dog contract
U
قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
deals
U
قراردادی که در آن روی چنیدن موضوع همزمان توافق میشود
deal
U
قراردادی که در آن روی چنیدن موضوع همزمان توافق میشود
to off an agreement
U
قصد خود را برای الغای قراردادی اگاهی دادن
popping crease
U
خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
blackguards
U
سرویسی که بدون برخورد به دیوارهای طرفین به دیوارمقابل بخورد
blackguard
U
سرویسی که بدون برخورد به دیوارهای طرفین به دیوارمقابل بخورد
limbers
U
ناودانهای طرفین ته کشتی که از انجا اب به منبع تلمبه میرسد
equitable mortgage
U
از اعمال طرفین یک عمل یا تاسیس حقوقی ناشی میشود
In this contract , there are no loopholes for either party .
U
دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
outrigger
U
چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
parlementaire
U
کسی که بین طرفین متحاربین مبادله پیام را به عهده دارد
unilateral contract
U
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
free on quay
U
قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
signals
U
علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین
re axtent
U
تجدید نظر در ارزیابی یامساحی زمین و خانه در اثراعتراض یکی از طرفین
go to sleep
U
اصطلاحی برای توقف کامیپوتریا عدم امکان انجام عملی توسط کامپیوتر به دلیل گرفتار شدن در یک حلقه نامحدود
sightscreen
U
دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
free on rail
U
قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
prize fighting
U
درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
ditch
U
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditched
U
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditches
U
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
trafficking
U
تجارت
mystery
U
تجارت
mysteries
U
تجارت
trafficked
U
تجارت
graphics, business
U
تجارت
traffic
U
تجارت
commerce
U
تجارت
traded
U
تجارت
business
U
تجارت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com