Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
international commercial terms (incoterm
U
قراردادهای تجارت بین الملل که بوسیله اتاق بازرگانی بین الملل تهیه شده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
international trade
U
تجارت بین الملل
dumping
U
سیاست تبعیض قیمت در تجارت بین الملل
international
U
بین الملل انترناسیونال
international law
U
حقوق بین الملل
internationals
U
بین الملل انترناسیونال
comintern
U
بین الملل کمونیست
international finance
U
مالیه بین الملل
law of nations
U
قانون بین الملل
law of nations
U
حقوق بین الملل
international economics
U
اقتصاد بین الملل
International politics.
U
سیاست بین الملل
international criminal law
U
حقوق جزای بین الملل
subjects of international law
U
اشخاص حقوق بین الملل
public international law
U
حقوق بین الملل عمومی
private international law
U
حقوق بین الملل خصوصی
international law of the sea
U
حقوق بین الملل دریاها
publicists
U
نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
publicist
U
نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
public international law
U
حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
conflict of lows
U
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
socialist international
U
بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
mentoring
U
مرشدی
[تجارت و بازرگانی]
chamber of trade
U
اتاق بازرگانی
chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی
chamber of commerce
U
اتاق تجارت
chamber of trade
U
اتاق تجارت
shopping centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
mall
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail park
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
microeconomics
U
اقتصاد خرد
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
micro-economics
U
اقتصاد خرد
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail park
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
mall
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail park
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
mall
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail park
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
mentoring
U
مربی بودن
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
mall
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
international chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی بین المللی
chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
industries and mines
U
اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
mail order house
U
تجارت خرده فروشی بوسیله مکاتبات پستی
biosynthesis
U
تهیه مواد شیمیایی بوسیله موجودات زنده
chromolithograph
U
عکس رنگی که بوسیله چاپ سنگی تهیه میشود
phototostat
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
futures
U
قراردادهای اینده
traites lois
U
قراردادهای قانونی
purchase notice agreements
U
قراردادهای خرید
custom of a trade
U
عادت یک تجارت اصول متداول تجارت
lawmerchant
U
حقوق تجارت قدیم دادگاه تجارت
group contracts
U
قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
ex works
U
یک از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را در محل خود به خریدار تحویل میدهد
laying up
U
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
c.i.f.
U
یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را به هزینه خود و باپرداخت حق بیمه لازم در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
purveyed
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
compartmentalises
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalised
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalize
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalized
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalizes
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalizing
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalising
U
اتاق اتاق کردن
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
delivered duty paid
U
یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
map compilation
U
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
projection
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
purvey
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
business
<adj.>
U
بازرگانی
relating to business
<adj.>
U
بازرگانی
commercial
<adj.>
U
بازرگانی
mercantile
U
بازرگانی
for-profit
<adj.>
U
بازرگانی
merchantry
U
بازرگانی
mercantile agent
U
بازرگانی
traded
U
بازرگانی
commerce
U
بازرگانی
emporetic
U
بازرگانی
commercial
U
بازرگانی
corporate
[commercial]
<adj.>
U
بازرگانی
trading
U
بازرگانی
trade
U
بازرگانی
emporium
U
مرکز بازرگانی
chamber of commerce
U
اطاق بازرگانی
emporia
U
مرکز بازرگانی
maritime commerce
U
بازرگانی دریایی
merchant marine
U
ناوگان بازرگانی
sea borne commerce
U
بازرگانی دردریا
mart
U
مرکز بازرگانی
trade union
U
اتحادیه بازرگانی
merchant banks
U
بانک بازرگانی
emporiums
U
مرکز بازرگانی
trade unions
U
اتحادیه بازرگانی
volume of trade
U
حجم بازرگانی
trades unions
U
اتحادیه بازرگانی
trade deficit
U
کسری بازرگانی
businesses
U
موسسه بازرگانی
trade mark
U
علامت بازرگانی
commercial banks
U
بانکهای بازرگانی
merchant bank
U
بانک بازرگانی
balance of trade
U
تراز بازرگانی
commercial bank
U
بانگ بازرگانی
business
U
موسسه بازرگانی
domestic trade
U
بازرگانی داخلی
commercial tax
U
مالیات بازرگانی
quasi commercial
U
شبه بازرگانی
business activity
U
فعالیت بازرگانی
business cycle
U
دور بازرگانی
union
<adj.>
U
اتحادیه بازرگانی
business union
U
اتحادیه بازرگانی
trade fairs
U
نمایشگاه بازرگانی
quasi commercial
U
نیمه بازرگانی
business enterprise
U
بنگاه بازرگانی
business fluctuations
U
نوسانات بازرگانی
idiograph
U
نشان بازرگانی
trade fair
U
نمایشگاه بازرگانی
foreign trade
U
بازرگانی خارجی
commercial revolution
U
انقلاب بازرگانی
jobbing
U
واسطه بازرگانی
commercial attache
U
وابسته بازرگانی
bilateral trade
U
بازرگانی دو طرفه
mercantilism
U
سیاست بازرگانی
bill exchange
U
برات بازرگانی
trade secret
U
اسرار بازرگانی
trade secrets
U
اسرار بازرگانی
board of trade
U
هیئت بازرگانی
board of trade
U
وزارت بازرگانی
internal trade
U
بازرگانی داخلی
commercially
U
از راه بازرگانی
commercial representative
U
نمایندگی بازرگانی
commercial policy
U
سیاست بازرگانی
merchantman
U
کشتی بازرگانی
furriery
U
تجارت خز
graphics, business
U
تجارت
businesses
U
تجارت
mysteries
U
تجارت
business
U
تجارت
trade
U
تجارت
mystery
U
تجارت
traded
U
تجارت
traffics
U
تجارت
traffic
U
تجارت
trafficked
U
تجارت
trafficking
U
تجارت
commerce
U
تجارت
master mariner
U
ناخدای کشتی بازرگانی
business cycle
U
دور فعالیت بازرگانی
firm
U
کارخانه موسسه بازرگانی
firmer
U
کارخانه موسسه بازرگانی
firmest
U
کارخانه موسسه بازرگانی
firms
U
کارخانه موسسه بازرگانی
hanse
U
اتحادیه بازرگانی یا سیاسی
commercial intercourse
U
معامله یا مراوده بازرگانی
business economics
U
علم اقتصاد بازرگانی
business transaction
U
داد و ستد بازرگانی
trade journal
U
روزنامه یا مجله بازرگانی
broker
U
واسطه معاملات بازرگانی
brokered
U
واسطه معاملات بازرگانی
brokers
U
واسطه معاملات بازرگانی
maritime
U
وابسته به بازرگانی دریایی
businesses
U
کسب و کار بازرگانی
brokering
U
واسطه معاملات بازرگانی
business
U
کسب و کار بازرگانی
ideograph
U
سمبل و علامت بازرگانی
refinancing
U
از نو تجارت کردن
trafficked
U
تجارت غیرقانونی
internal trade
U
تجارت داخلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com