Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
combat power
U
قدرت رزمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
strength
U
قدرت رزمی استعداد نفری
strengths
U
قدرت رزمی استعداد نفری
unit strength
U
قدرت رزمی یکان
Other Matches
duty with troops
U
در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
combat team
U
گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
combat developer
U
وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
field services
U
قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
combat orders
U
دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
combat power
U
نیروی رزمی استعداد رزمی
combatcommand
U
فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
task force
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
empowers
U
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering
U
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowered
U
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empower
U
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
combat air patrol
U
هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
combat cargo officer
U
افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
combat airlift support
U
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
creativeness
U
قدرت خلاقه قدرت ابداع
dictatorship of proletariat
U
اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
countervailing power
U
قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
defense readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
authoritarainism
U
نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
radar discrimination
U
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
gradient circuit
U
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
epical
U
رزمی
combats
U
رزمی
combat
U
رزمی
combated
U
رزمی
epics
U
رزمی
epic
U
رزمی
combating
U
رزمی
strength
U
استعداد رزمی
service ammunition
U
مهمات رزمی
groups
U
گروه رزمی
nonbattle
U
غیر رزمی
group
U
گروه رزمی
field service
U
خدمات رزمی
field ration
U
جیره رزمی
field order
U
دستورالعمل رزمی
field officer
U
افسر رزمی
field manual
U
دستور رزمی
readiness
U
امادگی رزمی
field type
U
نوع رزمی
heroic verse
U
شعر رزمی
non combatant
U
غیر رزمی
non-combatants
U
غیر رزمی
field glasses
U
عینک رزمی
martial arts
U
ورزشهای رزمی
non-combatant
U
غیر رزمی
operational route
U
جاده رزمی
herioic verse
U
شعر رزمی
strengths
U
استعداد رزمی
fighting load
U
بار رزمی
field gun
U
توپ رزمی
field grade
U
رده رزمی
combat troops
U
عدههای رزمی
fighting patrol
U
گشتی رزمی
combat patrol
U
گشتی رزمی
combat outpost
U
پاسدار رزمی
combat jump
U
پرش رزمی
combat intelligence
U
اطلاعات رزمی
combat formation
U
ارایش رزمی
combat forces
U
نیروهای رزمی
combat exercise
U
تمرین رزمی
combat vehicle
U
خودروی رزمی
combat proficiency
U
شایستگی رزمی
combat trains
U
بنه رزمی
combat team
U
تیم رزمی
combat surveillance
U
مراقبت رزمی
combat support
U
پشتیبانی رزمی
combatdrill
U
تمرین رزمی
combat readiness
U
امادگی رزمی
combat ration
U
جیره رزمی
combat proficiency
U
مهارت رزمی
combatintelligence
U
اطلاعات رزمی
combat engineer
U
مهندسی رزمی
combat efficiency
U
کارایی رزمی
battle casualty
U
ضایعات رزمی
combatcommand
U
یکان رزمی
combat , echelon
U
رده رزمی
field army
U
ارتش رزمی
field commands
U
یکانهای رزمی
field commands
U
قسمتهای رزمی
field duty
U
خدمات رزمی
field duty
U
ماموریت رزمی
battle problems
U
مشکلات رزمی
battle station
U
پایگاه رزمی
combat duty
U
امور رزمی
combat duty
U
ماموریت رزمی
combat crew
U
خدمه رزمی
combat arms
U
رسته رزمی
combat , elements
U
یکانهای رزمی
combat , elements
U
عناصر رزمی
combat , echelon
U
یکان رزمی
c ration
U
جیره رزمی
field exercise
U
تمرین رزمی
task organization
U
سازمان رزمی
combat development
U
توسعه رزمی
damage
U
ضایعات رزمی
tactical missile
U
موشک رزمی
tactical support
U
پشتیبانی رزمی
materiel readiness
U
امادگی رزمی وسایل
standards
U
کالای جانشین رزمی
live exercise
U
تمرین رزمی حقیقی
combat control team
U
تیم کنترل رزمی
pioneer unit
U
یگان مهندسی رزمی
combat development
U
پیشرفت اموزش رزمی
amphibious task force
U
گروه رزمی اب خاکی
combat firing
U
تمرین تیراندازی رزمی
combat liaison
U
ربط و ارتباط رزمی
combat load
U
بار رزمی هواپیما
combat operations
U
مرکز عملیات رزمی
level of strength
U
میزان استعداد رزمی
level of strength
U
سطح استعداد رزمی
field officer
U
افسر رسته رزمی
field order
U
دستورعملیاتی دستور رزمی
field range
U
میدان تیر رزمی
field service
U
پشتیبانی سرویس رزمی
flyable dud
U
بدون امادگی رزمی
standard
U
کالای جانشین رزمی
attrition
U
کاهش توان رزمی
effective strength
U
استعداد رزمی موثر
conventional forces
U
نیروهای رزمی معمولی
epics
U
شعر رزمی حماسه
epic
U
شعر رزمی حماسه
condition of readiness
U
وضعیت امادگی رزمی
joint task force
U
گروه رزمی مشترک
jujitsu
U
مادر ورزشهای رزمی
level of effort
U
تلاش رزمی یکان
level of readiness
U
سطح امادگی رزمی
combat pay
U
فوق العاده رزمی
readiness category
U
درجه امادگی رزمی
tactical loading
U
بارگیری رزمی یا جنگی
combat support arms
U
یکان پشتیبانی رزمی
combat support troops
U
یکانهای پشتیبانی رزمی
combat support arms
U
رسته پشتیبانی رزمی
field
U
زمینه رزمی صحرایی
readiness category
U
نوع امادگی رزمی
combat support troops
U
عدههای پشتیبانی رزمی
fields
U
زمینه رزمی صحرایی
epos
U
اشعار رزمی پیشینیان
fielded
U
زمینه رزمی صحرایی
combat information center
U
مرکز اطلاعات رزمی
combat ready
U
دارای امادگی رزمی
combat service support
U
پشتیبانی خدمات رزمی
commitment value
U
ارزش رزمی یک یکان در درگیریها
combat commander's insignia
U
علامت فرماندهی بر یکان رزمی
main battle tank
U
قوی ترین تانک رزمی
combat essential
U
مورد نیاز حتمی رزمی
combat crew
U
خدمه رزمی هواپیما یاخودرو
trains area
U
منطقه بنه رزمی یکان
threat study
U
بررسی امکانات رزمی دشمن
rhapsode
U
دوره گردی که اشعار رزمی
combat resolution
U
پایین ترین رده رزمی
combatdrill
U
تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
strengths
U
توان رزمی تعداد نفرات
field commands
U
یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
loss
U
تلفات جنگی ضایعات رزمی
battle bill
U
فهرست استعداد رزمی ناو
strength
U
توان رزمی تعداد نفرات
tae guk
U
بالاترین فلسفه ورزشهای رزمی
carrier task force
U
گروه رزمی هواپیمابر دریایی
night cap
U
گشتی رزمی هوایی شبانه
build-up
U
بالا بردن توان رزمی نیروها
build up
U
بالا بردن توان رزمی نیروها
army ready material program
U
برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
build-ups
U
بالا بردن توان رزمی نیروها
zippers
U
گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
zipper
U
گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
war footing
U
حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
locap
U
گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
trouvere
U
شاعر رزمی شمال فرانسه در سده یازدهم
task organization
U
سازمان دادان برای رزم برش رزمی
tactical reconnaissance
U
براوردموقعیت رزمی در حالتی که درگیری نزدیک است
tailor
U
برش دادن ازنظر رزمی به هم مربوط کردن
tailors
U
برش دادن ازنظر رزمی به هم مربوط کردن
target cap
U
گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
unit citation
U
جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
technical observer
U
بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
odyssey
U
قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odysseys
U
قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
force
U
قدرت
power
U
قدرت
authority
U
قدرت
ability
U
قدرت
godown
U
قدرت
forces
U
قدرت
abilities
U
قدرت
powers
U
قدرت
will power
<idiom>
U
قدرت
strength
U
قدرت
tension
U
قدرت
tensions
U
قدرت
commanding
U
با قدرت
power takeoff
U
قدرت
strengths
U
قدرت
powering
U
قدرت
posses
U
قدرت
energy
U
قدرت
energies
U
قدرت
might
U
قدرت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com