English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fire power U قدرت تیراندازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
firing position U موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
firing range U برد تیراندازی مسافت تیراندازی
rifle clasp U نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
empower U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowers U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowered U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
fire lane U مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
live fire U تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
creativeness U قدرت خلاقه قدرت ابداع
dictatorship of proletariat U اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
authoritarainism U نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
shelling report U گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
radar discrimination U قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
musketry U تیراندازی
shooting U تیراندازی
pop U تیراندازی
shootings U تیراندازی
popped U تیراندازی
gunning U تیراندازی
pops U تیراندازی
archery U تیراندازی
gunnery U تیراندازی
guns U تیراندازی کردن
conduct of fire U اجرای تیراندازی
the butts U میدان تیراندازی
fire bay U دهلیز تیراندازی
dry sum U مشق تیراندازی
fires U تیراندازی کردن
lived U تیراندازی جنگی
handbow U کمان تیراندازی
offhand U تیراندازی ایستاده
gunnery U قوانین تیراندازی
fire trench U سنگر تیراندازی
gunning U تمرین تیراندازی
field archery U تیراندازی صحرایی
order of fire U روش تیراندازی
gun U تیراندازی کردن
horseback archery U تیراندازی سواره
conduct of fire U هدایت تیراندازی
live U تیراندازی جنگی
shoots U تیراندازی کردن
shoot U تیراندازی کردن
school shooting U تیراندازی در مدرسه
methode of fire U روش تیراندازی
firing line U خط شروع تیراندازی
verification fire U تیراندازی ازمایشی
firing table U جدول تیراندازی
delivery error U اشتباه در تیراندازی
fired U تیراندازی کردن
scheme of fire U طرح تیراندازی
fire U تیراندازی کردن
riflery U تیراندازی تفنگداری
automatic fire U تیراندازی خودکار
combat firing U تیراندازی جنگی
ready position U حاضربه تیراندازی
firing area U منطقه تیراندازی
open fire U شروع به تیراندازی کردن
passive U دفاع بدون تیراندازی
passives U دفاع بدون تیراندازی
trap shoot U تیراندازی به هدفهای متحرک
archery U تیراندازی با تیر و کمان
firing data U عناصر مربوط به تیراندازی
firing battery U اتشبار تیراندازی کننده
gun fire U توپ بامدادیاشام تیراندازی
field round U یک دور تیراندازی صحرایی
field roving course U مسابقه تیراندازی جنگلی
pit detail U کمک مربی تیراندازی
field arrow U تیرهای تیراندازی صحرایی
time fire U تیراندازی با گلوله زمانی
expert badge U نشان مهارت در تیراندازی
shots U گلوله تیراندازی شده
range correction U تصحیح برد تیراندازی
shots U تیراندازی شده تیرخورده
shot U تیراندازی تیرانداز ماهر
shot U گلوله تیراندازی شده
combat firing U تمرین تیراندازی رزمی
shot U تیراندازی شده تیرخورده
squeeze off U تیراندازی با فشار ماشه
squatting position U وضعیت چمباتمه در تیراندازی
firing line U خط تیراندازی مدار اتش
set up U اماده تیراندازی کردن
shootoff U مسابقه اضافی تیراندازی
dwell at U به تیراندازی ادامه دادن
skeet U انداختن تمرین تیراندازی
shots U تیراندازی تیرانداز ماهر
recoils U دفع ضربت تیراندازی
recoiling U دفع ضربت تیراندازی
main fire U سیستم تیراندازی اصلی
qualification badge U نشان مهارت در تیراندازی
methode of fire U روش اجرای تیراندازی
columbia round U تیراندازی مخصوص زنان
target arrow U تیر مخصوص تیراندازی
absolute error U اشتباه مطلق تیراندازی
range firing U تیراندازی در میدان تیر
shooting galleries U میدان تیراندازی تمرینی
recoiled U دفع ضربت تیراندازی
shooting gallery U میدان تیراندازی تمرینی
recoil U دفع ضربت تیراندازی
target rifle U تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
wingshooting U تیراندازی به پرنده در حال پرواز
x ring U دایره مرکزی هدف تیراندازی
sector of fire U قطاع اتش منطقه تیراندازی
natural form U وضع بدن هنگام تیراندازی
string U یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
point bland U تیراندازی بدون نشانه روی
plinking U تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
repeat range U با همین مسافت تیراندازی کنید
firing mechanism U چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
plane of fire U سطح مبنای مسیر تیراندازی
air and naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
port U حمل کردن مزغل تیراندازی
toxophily U علم تیراندازی باتیر وکمان
gun shy U کسی که از صدای تیراندازی می ترسد
power head U نوک نیزه تیراندازی به ماهی
target round U یک دور تیراندازی با تیر وکمان
shooting position U حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
step through method U تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
power form U تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
skeet gun U تفنگ مخصوص تیراندازی 8وضعی
string walking U تمرین تیراندازی با تیر وکمان
freestyle U شنای ازادمسابقه تیراندازی با روش ازاد
sleeves U هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
shooting U تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
sleeve U هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
trap gun U تفنگ مخصوص تیراندازی به هدفهای متحرک
shootings U تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
lady paramount U بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
fire restriction U محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
ready rack U قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
armpit U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
double barreled shotgun U تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
errors U خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
error U خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
ground fire U تیراندازی باسلاحهای کوچک از زمین به هواپیما
slow fire U یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
preparatory U تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
armpits U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
intermittent U اجرای تیراندازی بینابین حملات دیگر
springing teal U تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
target archery U مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
roving gun U توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
gunnery U توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
snipe U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
sniped U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
snipes U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
battle clout U نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
sniping U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
shoots U زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
hereford round U مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
high pheasant U تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
outshoot U تعداد بیشتر و بهتر تیراندازی نسبت به حریف
flight arrow U تیر مخصوص تیراندازی باپرواز منحنی و طویل
howlers U بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
howler U بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
shoot U زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
olympic trench shooting U مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
hip shoot U تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
first salvo U اولین سری تیراندازی روی هدف دیگرانجام میشود
time fire U مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
captive firing U ازمایش سریع سیستم تیراندازی موشک در روی سکو
gun salute U سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
freestyle U مسابقه تیراندازی بکمک وسیله هدفگیری کشتی ازاد
neglecting U این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglects U این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
verification fire U تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
neglected U این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglect U این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
redeye U موشک زمین به هوای ردای که از روی دوش تیراندازی میشود
shooting line U خط موازی هدف که پای کمانگیران در تیراندازی روی ان قرارمی گیرد
subcaliber range U تیراندازی بالوله جوفی یا تیربار اثرگذارمیدان تیر تنظیم هدف
fire unit U یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
clout shooting U تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
gunner's rule U روش تخمین مسافت صحیح در تیراندازی با تیربار یاتفنگ بدون عقب نشینی
target captain U عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
ability U قدرت
nerves U قدرت
nerve U قدرت
powered U قدرت
potency U قدرت
abilities U قدرت
inauthoritative U بی قدرت
commanding U با قدرت
powers U قدرت
tensions U قدرت
strenght U قدرت
powering U قدرت
forces U قدرت
power U قدرت
force U قدرت
will power <idiom> U قدرت
vigour U قدرت
forcing U قدرت
tension U قدرت
zing U قدرت
strong-arm U قدرت
strong arm U قدرت
posses U قدرت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com