Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
explosive
U
قدرت بازیگردر استفاده از شکاف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
abuse of power
U
سوء استفاده از قدرت
big leaguer
U
بازیگردر لیگ بزرگ
eminent domain
U
قدرت حکومت برای استفاده از اموال خصوصی جهت عموم
caught with hand in the cookie jar
<idiom>
U
مچ کسی را گرفتن
[بخصوص در مورد سوء استفاده از موضع قدرت و مقام]
imperialism
U
سیاست مبتنی بر استفاده از وسایل سیاسی برای بسط قدرت اقتصادی درخارج از محدوده کشورامپریالیستی
touch football
U
نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
gill slit
U
شکاف دستگاه تنفس ماهی شکاف برانشی
empowered
U
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empower
U
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering
U
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowers
U
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
creativeness
U
قدرت خلاقه قدرت ابداع
dictatorship of proletariat
U
اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
countervailing power
U
قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
collective goods
U
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
authoritarainism
U
نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
gradient circuit
U
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
radar discrimination
U
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
dead time
U
زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
dead freight
U
کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
vertical
U
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
freeing
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
idlest
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idle
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
capacities
U
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
idles
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idled
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
capacity
U
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
free
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
frees
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
fourth generation computers
U
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
bitmap
U
معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
quads
U
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
quad
U
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
composite demand
U
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
bands
U
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
band
U
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
shareware
U
نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
ieee
U
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
duplex
U
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
exerciser
U
وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
duplexes
U
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
joint tenants
U
در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
common use
U
مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
wimps
U
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
wimp
U
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
PPP
U
که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود
defect skipping
U
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
Hamming code
U
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
solenoid sweep
U
پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید
publish
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publishes
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
published
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
wire
U
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wires
U
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
oases
U
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
oasis
U
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
craze
U
شکاف
cleft palates
U
شکاف سق
cleft palate
U
شکاف سق
head slot
U
شکاف هد
groove
U
شکاف
rifts
U
شکاف
rift
U
شکاف
incisure
U
شکاف
grooves
U
شکاف
cracks
U
شکاف
slashed
U
شکاف
notch
U
شکاف
lacuna
U
شکاف
apertures
U
شکاف
insection
U
شکاف
t slot
U
شکاف " T "
aperture
U
شکاف
notches
U
شکاف
seam
U
شکاف
rake
U
شکاف
rakes
U
شکاف
fisure
U
شکاف
fairlead
U
شکاف
cleft
U
شکاف
clefts
U
شکاف
clift
U
شکاف
interstice
U
شکاف
overtures
U
شکاف
overture
U
شکاف
split
U
شکاف
suture
U
شکاف
multifid
U
شکاف شکاف
break through
U
شکاف
chine
U
شکاف
fissures
U
شکاف
raking
U
شکاف
crazes
U
شکاف
chasm
U
شکاف
chasms
U
شکاف
incision
U
شکاف
incisions
U
شکاف
crevice
U
شکاف
crevices
U
شکاف
fissure
U
شکاف
cloot
U
شکاف سم
hiatus
U
شکاف
slotting
U
شکاف
scars
U
شکاف
scarred
U
شکاف
scar
U
شکاف
chinks
U
شکاف
chinking
U
شکاف
slots
U
شکاف
slithers
U
شکاف
slithering
U
شکاف
slithered
U
شکاف
slither
U
شکاف
slashes
U
شکاف
slash
U
شکاف
chik
U
شکاف
slot
U
شکاف
scarring
U
شکاف
nick
U
شکاف
chinked
U
شکاف
chink
U
شکاف
fracturing
U
شکاف
fractures
U
شکاف
fractured
U
شکاف
fracture
U
شکاف
chap
U
شکاف
breaks
U
شکاف
break
U
شکاف
nicks
U
شکاف
nicked
U
شکاف
nicking
U
شکاف
eye
U
شکاف
eyes
U
شکاف
buttressing
U
شکاف
arm slit
U
شکاف
buttresses
U
شکاف
buttressed
U
شکاف
eying
U
شکاف
fraction
U
شکاف
gaps
U
شکاف
buttress
U
شکاف
eyeing
U
شکاف
crack
U
شکاف
gap
U
شکاف
seams
U
شکاف
slit
U
شکاف
fractions
U
شکاف
tear
U
شکاف
slits
U
شکاف
gap in a wall
U
شکاف دردیوار
fill gap
U
شکاف پرونده
apertures
U
شکاف دید
file gap
U
شکاف فایل
notched
U
شکاف دار
crevasse
U
شکاف عمیق
notchy
U
شکاف دار
phase splitter
U
فاز شکاف
battle sight
U
شکاف درجه
fission
U
شکاف هستهای
expansion slot
U
شکاف گسترشی
fissile
U
شکاف پذیر
fissiparous
U
شکاف خورنده
lacunose
U
شکاف دار
horn gap
U
شکاف سرنایی
gap digit
U
رقم شکاف پر کن
kibed
U
دارای شکاف
aperture
U
شکاف دید
gap character
U
دخشه شکاف پر کن
inflationary gap
U
شکاف تورمی
freeing port
U
شکاف یک طرفه
hair splitter
U
ادم مو شکاف
main gap
U
شکاف اصلی
file gap
U
شکاف پرونده
employment gap
U
شکاف اشتغال
slot
U
شکاف در خط حمله
clefts
U
شکاف دار
slot
U
شیار شکاف
clift
U
شکاف دار
slots
U
در شکاف یاسوراخ
slots
U
مجرا شکاف
slots
U
شکاف در خط حمله
slots
U
شیار شکاف
slot
U
مجرا شکاف
cleft
U
شکاف دار
crevice
U
شکاف سنگ
craziest
U
شکاف دار
crazier
U
شکاف دار
crevices
U
شکاف سنگ
ripped
U
دریدن شکاف
rips
U
دریدن شکاف
rip
U
دریدن شکاف
slot
U
در شکاف یاسوراخ
air gap
U
شکاف هوایی
slotting
U
در شکاف یاسوراخ
cloven
U
شکاف دار
creavasse
U
شکاف ژرف
crevasses
U
شکاف یخچالی
crevasses
U
شکاف عمیق
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com