Perdic | قایق مسابقه بزرگ موتوری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	cigarrette U	قایق مسابقه بزرگ موتوری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	powerboat racing U	مسابقه با قایق موتوری
	motorboat racing U	مسابقه با قایق موتوری
	drag boat U	قایق موتوری مسابقه سرعت
	sportfisherman U	قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
	predicted log racing U	مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
	powerboats U	قایق موتوری
	powerboat U	قایق موتوری
	ferrying U	قایق موتوری
	ferry U	قایق موتوری
	ferries U	قایق موتوری
	motorboats U	قایق موتوری
	motorboat U	قایق موتوری
	motorboat engine U	قایق موتوری
	gasboat U	قایق موتوری
	ferried U	قایق موتوری
	speedboats U	قایق موتوری سرعت
	speedboat U	قایق موتوری سرعت
	outboarder U	راننده قایق موتوری
	powerboating U	راندن قایق موتوری
	daycruiser U	قایق موتوری کوچک
	diver U	راننده قایق موتوری
	motor launch U	قایق موتوری کرجی
	parasailing U	بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومبیل یا قایق موتوری بلند شدن در هوا با چتر بکمک قایق موتوری
	outboard motors U	موتوری که روی قایق سوارشده
	outboard motor U	موتوری که روی قایق سوارشده
	powerboats U	قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
	powerboat U	قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
	storm boat U	نوعی قایق سبک هجومی موتوری
	speedboats U	کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
	motor torpedo boat U	قایق موتوری سریع السیراژدر انداز
	sea skiff U	قایق موتوری به اندازه متوسط با کابین
	speedboat U	کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
	holing U	نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
	hole U	نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
	holed U	نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
	holes U	نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
	hydroplane U	نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
	hydroplaning U	نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
	parakiting U	بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومیبل یا قایق موتوری
	hydroplanes U	نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
	hydroplaned U	نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
	whaleboat U	قایق موتوری یا پارویی درازو باریک مخصوص صید نهنگ و غیره
	scooters U	روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
	scooter U	روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
	sliding seat U	نشیمنگاه متحرک در قایق مسابقه
	iceboat U	قایق مخصوص مسابقه روی یخ
	party boat U	قایق بزرگ حامل مشتریان
	quarter U	یک چهارم زمان مسابقه قسمت عقبی کناره قایق
	drives U	راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
	drive U	راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
	port U	بزرگ کردن لوله اگزاست سمت چپ قایق
	yaght club U	باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
	shells U	قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
	shell U	قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
	shelling U	قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
	canopies U	روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
	canopy U	روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
	automotive U	وسیله موتوری موتوری
	obstruction U	خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
	obstructions U	خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
	lubber's line U	علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
	backwind U	حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
	physical motor pool U	پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
	skull practice U	کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
	hooligans U	مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
	hooligan U	مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
	tug of war U	مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
	sack race U	مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
	formulas U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	formulae U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	formula U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	selling plater U	اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
	opener U	مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
	My grandparents are six feet under. <idiom> U	پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
	megalomania U	مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
	tack U	سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
	tacking U	سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
	tacks U	سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
	tacked U	سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
	senior U	مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
	seniors U	مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
	macropterous U	دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
	big game U	صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
	fossil U	آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
	museum piece U	آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
	match play U	مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
	boat space U	فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
	moped U	دوچرخهی موتوری
	motor scooter U	روروک موتوری
	motor pool U	پارک موتوری
	motorize U	موتوری کردن
	motor fule U	سوخت موتوری
	motor drive U	محرکه موتوری
	motorization U	موتوری کردن
	pools U	پارک موتوری
	pooled U	پارک موتوری
	pool U	پارک موتوری
	motor unit U	یکان موتوری
	motorcades U	کاروان موتوری
	motorized U	یکان موتوری
	aerodyne U	هواپیمای موتوری
	mopeds U	دوچرخهی موتوری
	motorbikes U	دوچرخهی موتوری
	motor vessel U	کشتی موتوری
	motorcade U	کاروان موتوری
	push bikes U	در برابردوچرخه موتوری
	push bike U	در برابردوچرخه موتوری
	motor vehicle U	خودرو موتوری
	motorbike U	دوچرخهی موتوری
	handicaps U	مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
	handicap U	مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
	grandparents U	پدر بزرگ یا مادر بزرگ
	grandam U	مادر بزرگ ننه بزرگ
	so large U	چندان بزرگ بقدری بزرگ
	grandparent U	پدر بزرگ یا مادر بزرگ
	power driven vessel U	یگان شناور موتوری
	motor transport U	حمل و نقل موتوری
	motor vehicle U	وسیله نقلیه موتوری
	motorsports U	ورزشهای با وسایل موتوری
	to start a motor U	موتوری را بکار انداختن
	pool equipment U	وسایل پارک موتوری
	panel truck U	بارکش کوچک موتوری
	showboat U	قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
	cray U	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
	power mower U	چمن زن یا علف چین موتوری
	motorcar U	وسیله نقلیه موتوری اتومبیل
	convoy U	کاروان دریایی ستون موتوری
	convoys U	کاروان دریایی ستون موتوری
	automotive U	تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
	motorized U	یکان موتوریزه محمول موتوری
	kick over <idiom> U	موتوری که شروع به کار میکند
	movement table U	جدول حرکت ستونهای موتوری
	stable U	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
	stables U	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
	contact ion engine U	موتوری برای ایجاد تراست درفضا
	tractive force U	نیروی کشش وسایل نقلیه موتوری
	convoy assembly port U	بندر محل تجمع ستون موتوری
	cabin cruiser U	کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
	motor U	موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
	motor- U	موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
	cabin cruisers U	کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
	motored U	موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
	motor traffic U	رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
	motors U	موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
	truck trailer U	ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
	stepping motor U	موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
	stepper motor U	موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
	dead engine U	موتوری که در حین پرواز ازکار افتاده است
	flag days U	روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
	tractor U	تراکتور یا ماشین شخم زنی گاو اهن موتوری
	tractors U	تراکتور یا ماشین شخم زنی گاو اهن موتوری
	radialengine U	موتوری که استوانههای ان بشکل پرههای چرخ قرارگرفته باشند موتورچرخی
	dragway U	مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
	dragstrip U	مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
	quadrangular meet U	مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
	critical engine U	موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
	turbofan U	موتوری با میزان سوخت معین که تراست بیشتری نسبت توربوجت ایجاد میکند
	slaloms U	مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
	slalom U	مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
	ice racing U	مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
	motor vehicle industry U	صنعت وسایل نقلیه موتوری صنعت اتومبیل
	to jump-start an engine U	موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
	dragger U	شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
	ark U	قایق
	outboard U	قایق
	boat tail U	دم قایق
	boat U	قایق
	bilge U	کف قایق
	boats U	قایق
	caique U	قایق
	barge U	قایق
	barged U	قایق
	lighters U	قایق
	barges U	قایق
	ferry boat U	قایق
	lighter U	قایق
	boatdeck U	پل قایق
	motor march U	راهپیمایی موتوری راهپیمایی با خودرو
	lighters U	قایق باری
	boat painter U	طناب قایق
	soling U	قایق با 3 سرنشین
	boat hails U	شناسایی قایق
	boathouse U	آشیانهی قایق
	fore end aft U	درطول قایق
	boat gang U	نگهبان قایق
	cabin cruisers U	قایق تفریحی
	canoeist U	قایق ران
	pulling boat U	قایق پارویی
	cabin cruiser U	قایق تفریحی
	seaboat U	قایق ترابری
	raft U	قایق باری
	double banked boat U	قایق دو پارو زن
	boat plug U	پیته قایق
	chief of boat U	فرمانده قایق
	boathouses U	قایق خانه
	chief of boat U	سکانی قایق
	centerboarder U	قایق تیردار
	rafts U	قایق باری
	davit U	قایق بالابر
	hydrofoils U	قایق پرنده